
بهمن فرمان آرا با گویش عاطفی و دلنشین خود، نه تنها داستان یک سفر ساده را به تصویر میکشد، بلکه عمق قوی و محبت خانوادگی را بین خود و نوهاش انعکاس میدهد. این دیدار عاشقانه و خاطرهانگیز، یادآور اهمیت ارتباط بین نسلها و انتقال فرهنگ و تجربیات میان آنهاست.
فرمان آرا، کارگردان و هنرمند برجسته ایرانی، از تجربههای خود در ارتباط با نوهی ۵ سالهاش، آیرین، به زیبایی صحبت میکند. این دیدار به عنوان یک سفر خاطرهانگیز و عاشقانه میان پدربزرگ و نوه، نه تنها نماد ارتباط عمیق خانوادگی است، بلکه نشاندهندهی عشق و محبت بیپایان بین نسلها نیز میباشد. رابطه جالب نوه بهمن فرمان آرا را با این کارگردان مشهور را در نیک صالحی ببینید.
بهمن فرمان آرا و نوه اش
کارگردان مشهور نوشت :
دیگه گریه نکن
رابطه نوه و پدربزرگ یکی از تجربههای نابی هست که توی ذهن و قلب آدم موندگاره و وقتی عالیجناب فرمانآرا روایتش کنه جور دیگه به جون آدم میشینه! ✨
آیرین، نوهی فرمان آرا، با اشتیاق بسیار به ایران سفر کرده و این سفر فرصتی مناسب برای ایجاد خاطراتی عاشقانه و ماندگار با پدربزرگ هنرمندش فراهم آورده است. بهمن فرمان آرا با توصیف لحظههای این دیدار، به چگونگی ایجاد پیوند عاطفی و خاطرهانگیز با نوهاش اشاره میکند.
آثار بهمن فرمان آرا
بدون تردید یکی از مهمترین سینماگران ایرانی در نیمقرن گذشته بهمن فرمانآراست؛ حتی اگر فیلم های زیادی نساخته و نزدیک به بیست سال هم به طور کامل از سینمای ایران دور بوده باشد. فیلمسازی که در مقام مولف به دلیل جهانبینی خاص و توجهش به ادبیات معاصر شناخته میشود و جدای از آن در سالهای دور به دلیل عهدهدار بودن سمتهای مدیریتی و نقش غیرقابلانکارش در تولید تعدادی از مهمترین آثار سینمای ایران دارای اهمیتی ویژه است.
فیلم بوی کافور، عطر یاس | ۱۳۷۸
«بوی کافور، عطر یاس»، که فرمانآرا نقش اصلیاش را هم بازی کرده، درباره یک فیلمساز سرشناس است که پس از سالها به سفارش تلویزیون ژاپن میخواهد درباره آدابورسوم ایرانیان در برخورد با مرگ مستند بسازد. سفر فیلمساز و برخورد نزدیکش با مرگ نهایتا او را به درکی تازه و شاعرانه از زندگی میرساند. جدای از این که بازگشت به فیلمسازی کارگردان «شازده احتجاب» برای اهالی سینمای ایران هیجانانگیز بود، «بوی کافور، عطر یاس» به فیلمی دلنشین و متفاوت تبدیل شد که به جای کینه یا عقدهگشایی بر سر بیست سال کار نکردن، حسی از آشتی در آن حاکم بود، حتی در برخورد با موضوعی تلخ و تکاندهنده همچون مرگ.
فیلم خانهای روی آب | ۱۳۸۰
قصه درباره یک پزشک زنان است که زندگی شخصی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته. دکتر سپیدبخت متخصص زنان، که چندان هم خوشنام نیست، یک شب در حالت مستی یک فرشته را زیر میگیرد. بعد از آن با کودک حافظ قرآن مواجه میشود و بازگشت پسرش از خارج، ریشههای رابطه خراب خود با پدرش را تداعی میکند. تمام اینها به همراه خردهداستان تعقیبکنندگان ناشناس و گلولههای کاموایی که معلوم نیست از کجا ظاهر شدهاند، موجب سیر و دگردیسی تدریجی سپیدبخت میشوند.
فیلم یک بوس کوچولو | ۱۳۸۳
این آخرین فیلم مجموعهای است که با عنوان “سهگانه مرگ” شهرت یافته و شاید بیشتر از فیلم های قبلی هم دغدغه مواجهه با مرگ در آن احساس میشود. در مقایسه با «خانهای روی آب» آن جنس از رئالیسم جادویی مدنظر بهمن فرمان آرا اینجا با ظرافت بیشتری حضور دارد، هرچند که باز هم با حجم زیادی از نمادها و المانهای انتزاعی سروکار داریم که بخش زیادی از آنها در مسیر قصه کاربرد دراماتیک چندانی پیدا نمیکنند. نقد اجتماعی همهجانبه هم اینجا تقلیل پیدا کرده و سویه آن بیشتر سمت جامعه روشنفکری است.
فیلم خاکآشنا | ۱۳۸۶
برخلاف روال معمول فیلم های بهمن فرمان آرا، جنبه انتزاعی و وامگیری «خاک آشنا» از ادبیات کمتر است. فیلم، ماجرای نقاش پیری (رضا کیانیان) را روایت میکند که از هیاهوی زندگی شهری گریخته و به روستایی در کردستان پناه برده. شرایط طوری رقم میخورد که برای مدتی باید با خواهرزادهاش (بابک حمیدیان) سر کند و این همزیستی روی جهانبینی هر دوی آنها تاثیر میگذارد. درونمایه فیلم را میتوان عرق و مسئولیت در قبال خاک دانست که البته با نگاهی تند و منتقدانه نسبت به نسل جوان از سوی مولف همراه است. بعد از وقایع ۸۸، فرمانآرا اعلام کرد تصویری که در فیلم از یک نسل سرگردان، بیهدف و بیانگیزه ارائه داده است نیاز به تجدید نظر دارد و اگر دوباره قرار بود «خاک آشنا» را بسازد، هم نگاهش به شخصیتها فرق میکرد و هم مسیر قصه متفاوت میشد.
فیلم دلم میخواد | ۱۳۹۲
نویسندهای پیر که مثل اکثر اطرافیانش دچار افسردگی و دلزدگی شده، بعد از یک سانحه رانندگی مدام در گوشش صدایی را میشود: یک قطعه موسیقی شاد که با شنیدن آن نمیتواند جلوی رقصیدنش را بگیرد! کمکم قضیه بیخ پیدا میکند و کار به جاهای باریک میرسد… ایده اولیه فیلم جذاب و غافلگیرکننده است، بهویژه که این بار فرمانآرا موفق شده تا استعاره ظریفی بهکار ببرد برای بیان نقد اجتماعی نسبت به ستیز نهادینهشده با شادی در فرهنگ عمومی ما. اما این که ایده در اجرا و عمل چقدر به نتیجه رسیده، بحث دیگری است.
فیلم حکایت دریا | ۱۳۹۵
آخرین ساخته فرمانآرا «حکایت دریا» است که پیشتر «دل دیوانه» نام داشت و نزدیک به چهار سال از تولید آن گذشته و در این مدت بهجز نمایش محدود در جشنواره جهانی فجر، نمایش دیگری نداشته. این اولین بار از زمان بازگشت این فیلمساز به ایران است که رضا کیانیان جلوی دوربین او حضور پیدا نکرده. طبق روال همیشگی فیلم های بهمن فرمان آرا ، در آخرین ساخته او هم شاهد نقشآفرینی بازیگران سرشناس متعددی هستیم که هرکدام حضور کوتاهی در قصه دارند. صابر ابر، فاطمه معتمدآریا، لیلا حاتمی، علی مصفا، پانتهآ پناهیها و علی نصیریان از جمله بازیگران «حکایت دریا» هستند و فرمانآرا این بار نیز خودش یکی از نقشهای اصلی فیلم را ایفا کرده.