فیلمی از سید مجتبی ظریفیان و آزیتا رضایی زوج هنری را در حرم امام رضا مشاهده می کنید.
سید مجتبی ظریفیان و آزیتا رضایی که به خاله رویا و عمو مهربان معروف هستند زوج هنری در برنامه های کودک هستند . خاله رویا که در رشته ادبیات درس خوانده در زمینه تئاتر کودک هم فعالیت هایی داشته است. همسرش سید مجتبی ظریفیان در رشته دامپزشکی درس خوانده و با ورود به برنامه های کودک فعالیت خود را در این زمینه آغاز کرد . در نیک صالحی فیلم این زوج را در حرم امام رضا مشاهده می کنید.
آزیتا رضایی در حرم امام رضا
سید مجتبی ظریفیان ویدئو زیر را منتشر کرد.
درباره سید مجتبی ظریفیان و آزیتا رضایی بیشتر بدانید
آزیتا رضایی و سید مجتبی ظریفیان قبل از آن که زن و شوهر باشند یک زوج هنری هستند که بچههای ایران آنها را با نام خاله رویا و عمو مهربان میشناسند.
رضایی در رشته ادبیات فارسی تحصیلکرده و سالها سابقه کار تئاتر کودک را در کارنامه حرفهایاش دارد.
ظریفیان نیز دامپزشکی خوانده و پس از سالها کار تئاتر سال ۸۷ وارد تلویزیون شده و بازی و اجرای برنامههای پرمخاطبی چون «موتور امداد»، «صبح به خیر بچهها» و «یه لقمه خنده» را برعهده گرفته است.
این زوج هنری همچنین اجراهای مشترکی را در برنامههای «آبرنگ»، «شکوفههای بهاری» و «رستوران کودکان» و …با یکدیگر داشتهاند آنها با همکاری هم میکوشند خاطراتی خوش، در ذهن کودکان از خود برجای گذارند.
از اینکه مجتبی ظریفیان و آزیتا رضایی متولد چه سالی هستند اطلاعاتی در دسترس نیست.
گفتگو با عمو مهربان و خاله رویا
ابتدا بگویید چطور با یکدیگر آشنا شدید؟
آزیتا رضایی : سال ۸۱ قرار بود تئاتر «شهر خوب بچهها» را نویسندگی و کارگردانی کنم و از مجتبی دعوت کردم
در آن کار بازی کند. او هم قبول کرد. بعد کمکم دستیار کارگردان و شاعر کار شد
و چند تئاتر با هم کار کردیم. سال ۸۷ نامزد شدیم و سال ۸۸ هم ازدواج کردیم.
خاله رویا و عمو مهربان
عمو مهربان: سال ۸۰ بود که در دانشگاه آزاد کرج در رشته دامپزشکی تحصیل میکردم
و از آنجا که خیلی شرو شیطون بودم، یک روز یکی از همکلاسیهایم گفت برای تئاتری در کرج بازیگر میخواهند، تست میدهی؟
چون در گذشته تئاتر کار کرده بودم، قبول کردم و بعد از تست دادن در نمایشنامهای به نام «چهارصندوق»
که کاری از بهرام بیضایی بود، نقش اول را به من دادند.
حدود ۹ ماه برای آن تئاتر تمرین کردم تا اینکه قرار شد ۱۵ روز آن را اجرا کنیم. در یکی از روزهای اجرایمان،
خانم آزیتا رضایی که کارگردان تئاتر کودک بود، بین تماشاچیها حضور داشت و برای نخستینبار کارم را آنجا دید.
چند روز بعد ایشان تلفن زد و به من برای بازی در یک تئاتر کودک پیشنهاد داد که قبول کردم و آشناییمان رقم خورد.
آزیتا رضایی : دلیل حضور من برای دیدن تئاتر چهار صندوق بهرام بیضایی، این بود که در آن سال
میخواستم تئاتری به نام «شهر خوب بچهها» را که یک تئاتر آموزشی بود، کارگردانی کنم،
به همین دلیل دنبال بازیگری بودم که بتواند نقش بازیگر بچه را خوب در بیاورد.
در آن تئاتر، از کار ۲ نفر خیلی خوشم آمد که یکی از آنها، آقای ظریفنیا بود. چند روز بعد وقتی تلفنی
به ایشان پیشنهاد کار دادم، قبول کرد و این شروع آشنایی ما شد.
آخرین خبر ، آریا