در این مطلب به موضوع مرور خاطرات و اثرات آن بر سلامت روانی انسان پرداخته ایم.
شاید شما هم جز آن دسته از کسانی باشید که دائما در خاطرات خوب و بد گذشته ی خود زندگی می کنید اگر حافظه ی خوبی دارید و خاطره بازی می کنید لازم است بدانید مرور خاطرات منفی و تلخ می تواند تاثیرات منفی زیادی بر روان شما داشته باشید در ادامه همراه با Niksalehi شوید تا درباره این موضوع بیشتر بخوانید.
مرور خاطرات
من آدم خاطرهبازی هستم، بدجور.
اگر کسی به هر دلیلی- خوب یا بد- حضور تاثیرگذاری در زندگیام داشتهباشد، نقش حضورش مثل تابلوی مونالیزا داوینچی که
هیچگاه کهنه و تکراری نمیشود، پررنگ در ذهنم خواهد ماند.
پررنگ را بدون هیچ اغراقی میگویم.
با گذشت زمان، تک تک لحظاتی که با آن شخص داشتهام در یادم میماند، حتی دیالوگها با همان لحنی که
همان لحظه ادا شدهاند در خاطرم زنده میماند.
وقتی با بعضیها از گذشته صحبت میکنم و میگویم تو در فلان روز چنین حرفی زدی، او با دهان باز
نگاهم میکند و میگوید تو یادت هست؟!
خاطرهبازها خاطراتی را به یاد میآورند که حتی خاطرهسازها هم فراموشش کردهاند.
برای خاطرهبازها خاطرات هیچگاه رنگ فراموشی نمیگیرد، نمیمیرد و فقط در گوشهای از ذهنشان لانه میکند تا هر زمان
که نیاز بود در اولین فرصت خودی نشان دهد.
من هنوز بسیاری از اتفاقات کلاس اول دبستانم را به یاد دارم.
انگار همین دیروز بود که پیکهای نوروزی بچههای کلاس اول الف دبستان گم شد و تقصیرها گردن من و دوستم
افتاد و خانم معلم کلاس میخواست با انبردست زبانمان را بکشد بیرون! انگار همین دیروز بود که خانم معلممان گاهی
دلش از روزگارش میگرفت و با چهل دانشآموز کلاس اولی درد و دل میکرد، گاهی هم بغض میکرد و اشک
میریخت.
تمام این تصاویر مثل صحنه دکوپاژ شده یک فیلم سینمایی مهمان ذهنم شده و قصد رفتن ندارد.
اثرات منفی خاطره بازی
اینها را گفتم تا بگویم خاطرهبازی اصلا چیز خوبی نیست.
اینکه همه چیز آنقدر ماندگار در ذهن بماند چیز خوبی نیست.
گاهی به آدمهای کم حافظه که به زور چیزی در ذهنشان میماند حسودی میکنم.
آنان فارغ از گذشته، غرق در حال و آینده میشوند.
غصه آدمهایی که روزی در زندگیشان بودهاند، غصه اتفاقات خوب و بدی که افتاده و خلاصه غصه هیچ چیزی را
که آنان را به گذشته وصل میکند، نمیخورند.
آنان، همان لحظه از زمان حال عبور میکنند و دیگر چیزی با خود به آینده نمیبرند.
گویی ذهنشان برفپاکنی دارد که هرچه را که همان لحظه روی سلولهای مغزی مینشیند، پاک میکند.
خاطره بازی
شاید آدمهای کم حافظه نسبت به حکاکی این همه تصویر در ذهن خاطرهبازها حسادت کنند و بگویند کاش ذهن ما
هم قابلیت مرور خاطرات مختلف را داشت.
این مورد هم از جنس همان حسادتهایی است که دو نفر آرزوی بودن در جای یکدیگر را میکنند درحالیکه از
مصائب همدیگر بیخبرند.
در جریان نیستند دریای طرف مقابل چقدر طوفانی است و آرامش را در ساحل دریای هم جستوجو میکنند.
چندی پیش یکی از دوستان و بچه محلهای قدیم را در اتوبوس دیدم. همان لحظه هر اتفاق مهمی که با
او داشتم از برابر دیدگانم گذشت ولی وقتی با او سلام و علیک کردم، او با چشمانی متعجب به دنبال
این بود که کجا مرا دیده است و چه خاطره مشترکی مرا به او رسانده است.
در آخر هم تنها همان بچه محل بودن یادش آمد و رفت.
من هم رفتم فقط با این تفاوت که یک خاطره دیگر به خاطراتم از آن دوست قدیمی اضافه شد.
خاطرهبازها هیچگاه از بند این همه تصویر و حرف و حادثه رها نمیشوند.
در تنهایی، سکوت و هر زمان دیگری به آدمهای زندگیشان و حضورشان فکر میکنند.
گاهی شاد میشوند، گاهی غصهدار.
قسمت تلخ ماجرا زمانی است که به نبود رفتگان و مسافران فکر میکنند.
لحظهای با خود میگویند کاش آن لحظه چنین حرفی را نمیزدم! کاش به فلانی آن جمله را گفته بودم و
…
تمام این حسرتها، میشود سریالی هزار قسمتی بدون یک پایانبندی مشخص.
خاطرهبازها از هجوم انبوه خاطرات رها نمیشوند و از هر فریمی که ثبت میکنند عذاب میکشند؛ عذاب میکشند و مدام
در گذشته و حال در رفت و آمدند.
آنان هیچ وقت فراموش نمیکنند و شاید هم روزی «آلزایمر» معنای آزادی به آنان دهد.
بد نیست در مورد اثرات مرور خاطرات منفی بیشتر بدانید
زنجیران ادامه داد: وقتی از یک خاطره تلخ صحبت میکنیم و سعی داریم آن را با کسی درمیان بگذاریم معمولا با این جمله روبرو میشویم که “از خاطرات بد بگذر! فراموشش کن! بهش فکر نکن” و این همان اجتناب است، در واقع بازداری هیجانی در خصوص خاطرهای تلخ و آزاردهنده باعث میشود کوچکترین نشانه موقعیتی باعث بازیابی آنها شود.
این روانشناس گفت: در خصوص خاطراتتان با دوستان قابل اعتمادتان صحبت کنید و احساساتتان را بیان کنید، احساس واقعیتان را مطرح کنید و اجازه ندهید هیجان و احساس همراه با آن خاطره آزار دهنده سرکوب شود. برای خودتان زندگی کنید و به دنبال تایید گرفتن از دیگران نباشید. شما هرگز نمیتوانید همه را از خود راضی نگه دارید، و نتیجه چنین تفکری ناامیدی است. این تصور که همه باید ما را دوست داشته باشند تصوری اشتباه است. تلاش برای جلب رضایت دیگران تلاشی محکوم به شکست است. چون هیچ وقت چنین اتفاقی نمیافتد.
وی افزود: کینهها و افکار منفی راجع به دیگران همچون زبالههایی هستند که ذهن شما را آلوده و کثیف میکنند، تا زمانی که خود و دیگران را نبخشیم ذهن ما مملو از این زباله هاست که ما را آزار میدهند. پس گذشته را با خودت حمل نکند. برای خودتان هدف تعیین کنید؛ شما پتانسیل کافی برای دسترسی به نقاط بزرگ در زندگی را دارید، سعی کنید به رویاها و تصورات مثبت و البته واقع بینانه خود بها دهید و در راه رسیدن به آنها تلاش کنید. اهداف کوتاه و بلندمدت داشته باشید و با برنامه ریزی و مشورت با افراد دارای تجربه در صدد رسیدن به آنها باشید.
ایران جوان -خبرآنلاین