افراد بدقول معمولا شخصیت موجهی بین افراد ندارند و ادم های تلقی می گردنند که عهده دار مسئولیت نیستند در این مطلب دلایل و شخصیت افراد بدقول را به شما خواهیم گفت
هیچ کسی یک فرد بد قول را تایید نمی کند در زندگی باسعی کنید با افرادی که بد قول هستند
تعامل کمتری داشته باشید چون این افراد یاد نگرفته اند که چگونه مسولیت پذیر باشند و در قبال
حرف و یا قولی که می دهند مسئولیت دارند ولو اینکه آنحرف و یا آن کار هم کار کوچکی باشد
افراد مسئولیت ناپذیر معمولا حرف زیاد می زنند و دست به عمل نمی زنند در این مطلب از نیک صالحی شخصیت ادم های بد قول را برای شما بازگو خواهیم کرد تا با شخصیت شناسی این افراد بیشتر آشنا شوید
شخصیت ادم های بد قول
ادم های بد قول معمولا آدمهایی بیاعتبارند ممکن است او خود ما باشیم یا حتی آدم کنار دستمان، همسایه دیوار به دیوار یا حتی دوست قدیمیمان.
بدقولها معمولا آدمهایی بیاعتبارند که به مرور زمان دیگر کسی روی حرفشان حساب نمیکند.
همه ما ادم های بد قول زیادی را در زندگی مان دیده ایم، بعضی از ما خودمان آدم های بدقولی هستیم و بعضی هامان مجبوریم همیشه آدم های بدقول را تحمل کنیم.
آدمی که وفای به عهد در قاموس اخلاقی اش نیست، کسی که هیچ گاه بر سر حرف و وعده اش
نمی ایستد، آنی که به قول خودشادم های بد قول ، همیشه دیگران را سر کار می گذارد و پس از بدقولی نشانه
ای از پشیمانی در چهره اش دیده نمی شود.
ممکن است هر آدمی با هر طبقه اجتماعی باشد، اما او هر که باشد اهمیت زیادی ندارد، چون مهم، خصلت آزاردهنده اش درپایبند نبودن به وعده هایش است.
ادم های بد قول در نزد دیگران چگونه اند؟
کسی که بدقولی می کند، معمولا با مرور زمان، اعتبارش را در میان اطرافیان از دست می دهد و دیگر
کسی برای حرف ها و قول هایش ارزشی قائل نیست.
چنین فردی اگر از قضاوت دیگران نسبت به خودش ناراحت و رنجیده نشود، تصمیمی برای اصلاح رفتارش نمی گیرد و از وضعیتش نیز گلایه نمی کند، اما کسانی که مجبورند با چنین فردی زندگی کنند و کارهای روزمره شان به نوعی با او گره خورده است، بویژه اگر خودشان پایبند به وعده هایشان باشند، آزرده می شوند.
حالا اگر چنین فرد بدقولی، ادم های بد قول شریک زندگی آدمی خوش قول باشد، مشکلات چند برابر می شود، چون اساس زندگی زناشویی بر پایبندی به عهد و پیمان است.
وقتی بچه دار می شوید، قضییه حادتر می شود چرا که شما قول می دهید و زیرش می زنید.
از آن طرف قانونی برای انجام کار بچه ها می گذارید اما آن کارها را انجام نمی دهند.
کودک تان با دوستش دعوا کرده چون از کتاب او خوب مراقبت نکرده و…
اینها ساده نیست.
البته شاید در نگاه اول خیلی مهم به نظر نرسد اما وقتی وفای به عهد و خوش قولی و سرحرف
خود ماندن در کودک شما نهادینه نشده باشد می تواند کم کم فاجعه ای بزرگ را رقم بزند.
وفای به عهد همان چیزی است که کوفیان آن را نداشتند و فاجعه ای به بزرگی عاشورا به پا شد.
چگونه فرزندانمان را به خوش قولی سوق دهیم؟
۱- کلمه خوش قولی را در خانه خودتان و بین خانواده مقدس کنید.
مثلا جزو یکی از تعریف های کلامی شما از کودکتان باشد، «قربون پسر خوش قولم برم».
حتی گاهی موضوع را برایش عجیب کنید.
وقتی بچه ها کار خوبی می کنند مثلا نماز می خوانند یا بدون اینکه شما گفته باشید در حال کمک
به شما هستند و…
جمله مذکور را بگویید تا با تعجب بگوید: چه قولی ؟ آن وقت از فرصت استفاده کنید و مثلا بگویید:
«اینکه خدا گفته نماز بخوانید، به پدر و مادر کمک کنید و…
و تو الان این کار رو می کنی.»
۲- وقتی زمان انجام یکی از خواسته های او رسید، مثلا سر
موقع خریدی برایش انجام دادید و…
نقش بازی کنید و برای لحظاتی نگویید که آن کار را کرده اید.
وقتی بچه ها ناراحت شدند و ابراز ناراحتی کردند، بگویید که واقعا چقدر بدقولی حس بدی ایجاد می کند.من فقط خواستم نظرتو را درباره بدقولی بدونم، این هم کادوی شما و…
۳- قرارهای بین خودتان مثل تمیز کردن اتاق و…
را به شکل یک قول معرفی کنید و بعد روی دیوار اتاق کودک نصب کنید.
به کودکتان یک کاردستی هم برای جمله «من از بدقولی بدم میاد» درست کنید و بالای آن نصب کنید
تا بچه ها نسبت به انجام قول شان پایبند باشند.
۴- مثل همه ویژگی های تربیتی دیگر، اگر بخواهید خوش قولی را به بچه ها یاد دهید اما خودتان خوش قول نباشید هیچ نتیجه ای نمی گیرید.
ادم های بد قول چگونه اعتبار خودشان را از دست می دهند؟
بدقولها معمولا آدمهایی بیاعتبارند که به مرور زمان دیگر کسی روی حرفشان حساب نمیکند، همان آدمهایی که دکتر قهاری معتقد
است همدلی کردن را بلد نیستند.
این روانشناس برای بدقولها و آدمهای اطرافشان که در میان ما کم هم نیستند، نسخههای خوبی دارد اما خودش این
نسخهها را جادویی نمیداند، چون میگوید تا وقتی خانوادهها، بنیان شخصیت کودک را برخوشقولی و وفای به عهد بنا نکنند
و آدمها وقتی بزرگ و عقل رس شدند، خودشان برای خوش قول شدن آستین بالانزنند، هیچ نسخهای کارساز نخواهد بود.
خیلی از ما ایرانیها به عهد و پیمانمان پایبند نیستیم و بهاصطلاح بدقولیم.
به نظر شما چرا افراد بدقولی میکنند؟بدقولی یا عهدشکنی دلایل زیادی دارد.
بدقولی میتواند از خانواده ناشی شود، بهطوری که افراد در این محیط ارزش خوش قولی را درک نمیکنند و بدقولی کردن برایشان عادت میشود.
گاهی این یادگیری در محیط بیرون از خانواده اتفاق میافتد، یعنی افراد با دیدن رفتارهای عهدشکنانه دیگران، بدقولی را میآموزند
و از خود میپرسند وقتی دیگران وفایبهعهد ندارند من چرا باید خوش قول باشم.
بخشی از این مساله نیز به درونی نشدن ارزشی به نام خوش قول بودن برمیگردد.
یکی از ارزشهای انسانی که در متون دینی هم به آن اشاره شده، وفای به عهد است.
مثلا وقتی چیزی از کسی امانت میگیریم یا وقتی وعدهای به کسی میدهیم، بر سر عهد و پیمان خود باشیم.
حالا اگر این ارزشها درونی نشود، فرد براحتی زیرحرفش میزند.
اینکه ارزشها درونی نمیشود هم دلایل زیادی دارد، مثل اینکه او در این باره آموزش ندیده، در محیطی زندگی کرده
که به ارزشها بها داده نمیشده یا اینکه برای پایبند بودن به ارزشها، تقویت لازم را از محیط دریافت نمیکرده
مثلا وقتی اصول اخلاقی را رعایت میکرده، هیچکس ارزش کار او را یادآوری نمیکرده و از او بابت خوش قولیاش
قدردانی نمیکرده است، در حالی که تشویق و تحسین ـ که جزو پاداشهای اجتماعی محسوب میشود ـ تاثیر زیادی در درونی شدن ارزشها دارد.
دلایل و ریشه بدقولی کردن چیست؟
البته در میان تمام این دلایل باید به این نکته هم توجه داشت که ریشه بعضی از بدقولی ها در
بد برآورد کردن زمان است مثل وقتی که فرد به دلیل مشغلهکاری، حساب زمان از دستش خارج میشود یا مثلا
ترافیک خیابانها را محاسبه نکرده و دیر به قرار میرسد.
بیشتر کسانی که بدقولی میکنند برای این کارشان توجیه میآورند و به قول ابن سینا برای یک اشتباه هزار دلیل میآورند که میشود هزار و یک اشتباه.
چرا آدمهای بدقول همیشه اشتباهشان را توجیه میکنند و به فکر اصلاح رفتار خود نیستند؟توجیه کردن و دلیل تراشیدن یکی از دفاعهای روانی است و افراد سعی میکنند با توسل به این شیوه دفاع، براشتباهاتشان سرپوش بگذارند.
کسانی که کار غلط خود را توجیه میکنند، میخواهند علت این اشتباه را در چیزی بهجز خودشان جستجو کنند همانطور
که بدقولها، ترافیک، مشغلهکاری و صدها دلیل دیگر را بهانه میکنند.
اما این کار نوعی مسئولیتزدایی و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است.
البته بخشی از این مساله هم به فرهنگ جامعه ما برمیگردد، چون در بین ما ایرانیها بدقولی اپیدمی (فراگیر)
شده و زشتی آن از بین رفته، بهطوری که رعایت وقت و وفای به عهد آنچنان موجب تحسین نمیشود.
به اعتقاد من، اگر ما همدلی میان خودمان را تقویت کنیم هیچگاه بدقول نمیشویم و زیر عهد و پیمانمان نمیزنیم.
همدلی باعث میشود ما وقتی قصد ادم های بد قول بدقولی کردن میکنیم، حسی از درون به ما نهیب بزند که فرد مقابل
تا چه اندازه از رفتار ما ناراحت میشود ادم های بد قول و چه حس بدی پیدا میکند.
پس اگر ما همدلی را در درونمان تقویت و تمرین کنیم که مسئولیت تمام کارهایمان را برعهده بگیریم، تمام رفتارهای ضداخلاقی ازجمله بدقولی کردن ریشه کن میشود.
بیشتر بدانید شریک زندگیمان فردی بدقول از آب درمیآید. ما باید چطور با آنها رفتار کنیم؟
اگر فرد بدقول، همسرماست بیشک فشار روانی زیادی را تحمل میکنیم اما به هر حال باید این مشکل را با صحبتکردن یا گرفتن مشاوره حل کنیم. اما اگر با این دو روش، موضوع خاتمه نیابد باید بدانیم این مساله تاثیر سوئی بر فرزندمان میگذارد.
البته در زندگی زناشویی نقش زن و مرد، ۵۰ – ۵۰ است پس اگر یک والد نقش خود را بهدرستی ایفا نکند والد دیگر میتواند آن نقص را تا حد زیادی جبران کند به شرط اینکه والد خوش قول، مرتب متذکر شود بدقولی رفتار بدی است.
روش دیگر این است که باز خورد بدقولیشان را به آنها بدهیم. یکی از اصول بهداشت روان این است که افراد بدانند نمیتوانند هیچ فردی را عوض کنند بلکه فقط قادرند خود را تغییر دهند. پس وقتی با فرد بدقول مواجه شدیم نباید تلاش کنیم او را تغییر دهیم بلکه باید از تاثیر رفتار او براحساسات و زندگی خودمان با او حرف بزنیم. در واقع ما باید به انتقاد سازنده رو بیاوریم، همان انتقادی که در آن شخصیت افراد تخریب نمیشود بلکه به صورت انحصاری درباره رفتار نادرست آنها صحبت میشود.
مثلا ما میتوانیم بگوییم تو آدم خوبی هستی اما یکی از اشکالاتت این است که بعضی اوقات به قولت عمل نمیکنی یا تو آدم نازنینی هستی اما وقتی چیزی را به امانت میگیری آن را به موقع پس نمیدهی.
راه دیگر هم این است که وقتی با فردی بدقول مواجه میشویم و او چندبار این کار را تکرار کرد و به تذکر و انتقاد هم توجهی نکرد در روابطمان با او تجدید نظر کنیم. البته ممکن است این مساله موجب کدورت شود اما حسن آن این است که افراد با پیامد رفتارشان روبهرو میشوند.
یکی از اشکالات مردم ما این است که با هم رودربایستی دارند و با جرات نیستند حتی آنها ترجیح میدهند دروغ مصلحتی بگویند اما به فرد بد قول نگویند چون فرد امانتداری نیستی دیگر چیزی به تو قرض نمیدهم. این قبیل واکنشها مقدمه تغییر رفتار در افراد را فراهم میکند.
تبیان / عصر ایران