در این مطلب به موضوع مشکل روانی ترس پرداخته ایم.
ترس یک حالت روانی است که در افراد به شکل های مختلف خود را بروز می دهد.اما برخی از افراد در برابر ترس های خود ناتوان شده که می تواند در زندگی روزمره ی آن ها نیز اختلال ایجاد کند در ادامه همراه با نیک صالحی شوید تا درباره مشکل روانی ترس و درمان های آن بیشتر بخوانید.
مشکل روانی ترس
همه ما در زندگی بارها و بارها ترسهایی را تجربه کردهایم؛ چه در دوران کودکی و چه هنگام بزرگسالی.
ترس یکی از واکنشهایی است که در موقعیتهای مختلف از خود نشان میدهیم.
درواقع همانطور که شادی، غم، خشم، عشق و نفرت از جمله هیجانهای اساسی انسان به شمار میروند، ترس نیز یکی
از هیجانهای اصلی است که برای هر چه بهتر مواجه شدن با آن نخست باید به خوبی آن را بشناسیم.
پس باید بدانیم از چه میترسیم و برای چه؟ ممکن است از این میترسیم که در میان جمع صحبت کنیم،
تصمیمگیری کنیم، با دیگران روابط صمیمانهای برقرار کنیم، تغییر شغل بدهیم، تنها شویم، سنمان بالا برود، کسی را از دست
بدهیم و تنها بمانیم و….
اگر شما هم از تمام این موارد هراس به دل راه میدهید یا فقط بعضی از این ترسها را تجربه
کردهاید نگران نباشید.
اگر خوب دقت کنیم متوجه میشویم در تمام این موارد ما نسبت به آنچه میترسیم آگاهی کامل نداریم.
در واقع از آنچه نمیشناسیم و راجع به آن شناخت نداریم هراس به دلمان راه میدهیم.
مشکل روانی ترس چیست
ترس اساسا مشکلی تربیتی است که با دوباره آموزشدادن ذهن میتوان آن را صرفا بهعنوان یک واقعیت زندگی به جای
مانعی در برابر آن پذیرفت.
در واقع میتوان ترس را با تعلیم دادن دوباره از طریق تجربههایی که قبلا کسب کردهایم برطرف کرد.
چرا میترسیم؟
شاید
در ذهن شما هم دائم ندایی به گوش میرسد که میگوید بهتر است موقعیتات را تغییر ندهی، شاید همین موقعیتی
را هم که داری از دست بدهی.
تو هرگز نخواهی توانست به تنهایی از پس کارهایت برآیی، خطر نکن شاید پشیمان شوی، در میان جمع صحبت نکن
شاید دیگران فکر کنند به اندازه کافی آگاهی نداری و….
اگر با چنین ترسها و تردیدهایی روبهرو هستید، فراموش نکنید تا زمانی که خودتان نخواهید، نمیتوانید مانع شنیدن این صداها
شوید.
تنها زمانی میتوانید بر ترسها و دلهرههایی از اینقبیل غلبه کنید که بهخودتان اطمینان داشته باشید.
واقعا بخواهید که دیگر نترسید و بهدنبال راه جدیدی برای رویارویی با اینگونه هراسها باشید.
هنگامی که واقعا آماده باشید قطعا راهی نیز خواهید یافت.
معمولا بسیاری از ما هر وقت وارد قلمروی ناآشنا یا دنیای جدیدی میشویم ابتدا ترس را تجربه میکنیم و همین
ترس است که ما را در زندگی از حرکت کردن به جلو باز میدارد.
مقابله با ترس
اما روش مقابله با اینگونه ترسها این است که بهخود اجازه دهیم آنها را احساس کنیم ولی به جلو گام
برداریم و از حرکتکردن بازنمانیم و به هر ترتیب دست به اقدام بزنیم.
متأسفانه خیلی افراد با انتخاب مسیری که از همه راحتتر است و نیاز به تغییر و تحول خاصی هم ندارد،
زندگیشان را بهطور یکنواختی کسلکننده و کممحتوا میکنند اما بهخاطر داشته باشید که شما با تغییر دادن تصوراتتان میتوانید بهطور
معجزهآسایی شرایط خود را بهبود بخشید و با دنیای جدیدی آشنا شوید.
افرادی که میترسند میپذیرند هماکنون در زندگی خود در جایی قرار دارند که نمیخواستند باشند.
چیزی نیاز به تغییر دارد، اما تاکنون قادر نبودهاند آن را عوض کنند.
فراموش نکنید شکل بخشیدن به زندگی آنگونه که خودتان میخواهید به شجاعت و شهامت نیاز دارد.
البته تغییر هم آسان نیست چون ممکن است موانع زیادی سر راه شما قرار بگیرد اما این نباید باعث دلسردی
شما شود.
اگر واقعا بخواهید میتوانید به تغییرات، پاسخ مثبت دهید، ترسهایتان را بپذیرید و در زندگیتان اعتماد و رضایت خاطر بیشتری
بهوجود آورید.
ترسیدن,غلبه برترسها,ترس و تردید
مراحل ترس و مشکل روانی ترس
ترس را میتوان به ۳ سطح تفکیک کرد؛ نخست ترسهایی که اتفاق میافتند
مانند پیری، تغییر، جنگ، تصادف، تنهایی، فجایع طبیعی، نداشتن امنیت مالی یا ترساز موقعیتهایی که مستلزم انجام کاری هستند مانند
تصمیمگیری، شروع رابطهای جدید، مصاحبهکردن، صحبت در میان جمع، وزن کم کردن و….
اگر شما در این مرحله از ترس، نتوانید برخورد درستی با آن داشته باشید ترس به سطح دیگری میرسد؛ یعنی
در این مرحله ترس شما دیگر تنها از وضعیتی خاص نیست؛ بلکه بحث غرورتان به میان میآید.
مثلا اگر میترسید
ارتباط جدیدی را شروع کنید، ترس برای شما دلیل و برهان میآورد که لزومی هم ندارد این کار را بکنید
و به این ترتیب راضی میشوید که همان شرایط را بپذیرید و وارد سطح دوم ترس میشوید؛ یعنی احساس شکست،
درماندگی، نارضایتی، آسیبپذیری، مورد قبول واقع نشدن و…
میکنید.
در این سطح از ترس، با حالات درونی ذهن سر و کار دارید که منعکسکننده احساس شما از خویشتن
و تواناییهایتان در برخورد با جهان بیرون است؛ یعنی اگر از طرد شدن میترسید همین ترس عملا بر تمام بخشهای
زندگی شما (دوستان، روابط صمیمانه، مصاحبههای شغلی و…
) نیز تأثیر میگذارد.
دفاع کردن از خود
بنابراین در مشکل روانی ترس شروع به دفاع کردن از خود کرده و در نتیجه خودتان را محدود میکنید و درهای جهان پیرامونتان را
روی خود میبندید و به این ترتیب وارد سطح سوم از ترس میشوید که اصلیترین ترسی است که در حقیقت
دست و پای شما را میبندد و آن این است که با خود میگویید: «نه، من نمیتوانم، من از عهده
آن برنمیآیم»! هنگامی خود را ناتوان احساس میکنید از حرکت باز میایستید و این ترس است که بر شما غلبه
میکند.
چه باید کرد؟اما بدانید و باور داشته باشید که میتوانید از عهده تمام ترسهایتان برآیید، بدون اینکه مجبور باشید چیزی
را در جهان خارج تحت کنترل خود درآورید.
در واقع برای اینکه از ترس خود بکاهید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به تواناییهای خود
در کنترلکردن موانعی که سر راهتان قرار میگیرد بیشتر اعتماد کنید.
پس، از حالا به بعد هرگاه احساس ترس و دلهره میکنید فورا بهخاطر بیاورید نسبت بهخود احساس خوبی ندارید.
اما چرا نسبت بهخودمان بیاعتماد هستیم؟ البته هیچکس نمیتواند به درستی پاسخ کاملی به این سۆال بدهد ولی میتوان گفت
شاید چون اندیشه درستی از قرار گرفتن در شرایط مختلف نداشتهایم.
شیوه های مختلفی آموزش مقابله با ترس
شیوههای آموزشی مختلف دائم به ما هشدار دادهاند که «مراقب باش» و همین کلمه حاوی پیامی است که «جهان بیرون
حقیقتا خطرناک است و تو نمیتوانی از عهده رویارویی با آن برآیی.
پس احتیاط کن و جلو نرو».
البته شاید ریشه ترسهای ما واقعا در جای دیگری نهفته باشند ولی صرفنظر از ریشهیابی ترسها باید درصدد تغییر و
مداوای آنها برآییم.
شروع کنیداگر واقعا میخواهید برای مقابله با ترس هایی که مانع پیشرفت شما در زندگی میشوند
اقدامی کنید باید اعتمادتان را نسبت بهخودتان بیشتر کنید تا جایی که بتوانید بهخود بگویید در هر وضعیتی میتوانم از
عهده آنچه برایم اتفاق میافتد برآیم.
در واقع باید ترس را کاملا احساس کرد و به هر ترتیب دست به اقدام زد.
آدمهای موفق بارها و بارها ترسیدهاند اما این ترس هیچگاه نتوانسته مانع از انجام کاری شود که قصد انجام آن
را داشتهاند.
اگر ترس مانع از رسیدن شما به هدفتان شده احتمالا متوجه حقایق آن نشدهاید و به جای اینکه ترس را
بهعنوان چراغ سبزی برای حرکت کردن به جلو تعبیر کنید، آن را بهعنوان نشانهای برای عقبنشینی تفسیر کردهاید.
اما تنها کاری که باید انجام دهید پیداکردن راهی است برای خروج از زندانی که برای خود ساختهاید تا بتوانید
طرز فکرتان را تغییر دهید.
بد نیست علائم و نشانه های فوبیا را بدانید
رایج ترین علائم فوبی، حمله پنیک است. ویژگی های حمله هراس شامل موارد زیر است:
تپش قلب
تنگی نفس
تندگویی یا ناتوانی در تکلم
دهان خشک
معده به هم ریخته
حالت تهوع
فشارخون بالا
لرزش
درد یا گرفتگی قفسه سینه
حس خفگی
سرگیجه یا گیجی
تعریق فراوان
محتمل دانستن حس ناخوشایند
البته برای تشخیص دقیق ابتلا به اختلال هراس نیازی به وجود حملات هراس نیست.
روش های درمان فوبیی
درمان فوبی ها با روش های روان درمانی، دارودرمانی یا تلفیق آنها انجام می شود. و تحقیقات مختلف اثربخشی این روش های درمانی را تایید کرده اند.
دو روش اصلی درمان فوبی عبارتند از درمان شناختی رفتاری و دارو درمانی
درمان رفتاری شناختی
رایج ترین درمان برای فوبی ها، درمان رفتاری شناختی (CBT) است. این درمان شامل روبه رو شدن با منبع ترس در قالب موقعیت کنترل شده است. این درمان افراد را آرام می کند و اضطرابشان را کم می کند.
این درمان روی شناسایی و تغییر افکار منفی، باورهای اشتباه و واکنش های منفی در برابر موقعیت وحشتناک متمرکز است. در روش های جدید CBT، از فناوری واقعیت مجازی برای مواجهه افراد با منبع ترسشان در قالب محیطی امن استفاده می شود.
دارو درمانی فوبیا
داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب به آرام کردن واکنش های هیجانی و جسمانی ترس کمک میکند. غالباً استفاده هم زمان از دو روش دارودرمانی و روان درمانی برای درمان فوبی ها بسیار مفید است.
منبع : همشهری -دکتر بهشتیان