
این که همواره سعی داشته باشیم که دیگران را از خود راضی نگاه داریم طرز تفکر کاملا اشتباهی است که صدمات روحی خاصی را بر ما وارد می سازد در این مطلب به این اشتباهات اشاره خواهیم کرد
خیلی از افراد در روابط اجتماعی و زندگی خود راضی نگه داشتن دیگران را اولویت قرار
می دهند و فکر می کنند با این کار می توانند مقبولیت بیشتری در نزد دیگران به دست آورند
در صورتی که این یک اختلال روانی محسوب می گردد و نیازی نیست که همه افراد را راضی نگه دارید در این مطلب از نیک صالحی به بیماری راضی نگه داشتن دیگران خواهیم پرداخت
بیماری راضی نگه داشتن دیگران
نقل قول معروفی است که می گوید « راز موفقیت را نمی دانم اما راز شکست در راضی نگه داشتن همگان است.
»با این وجود اگر خیلی بی توجهی کنید و نظر اطرافیان تان را به کلی نادیده بگیرید باعث می شود
اشتباه های تان را هم نادیده بگیرید، روابط تان شکر آب شده و به ضرر شخص شما تمام می شود.
چگونه از راضی نگه داشتن دیگران دست برداریم
در زیر شش توصیه آورده ام که به شما کمک می کند در این
مواقع با تعادلی مناسب با آن کنار بیایید :
مرحله اول، توجه کنید اما نگران نباشید
کمتر پیش میاید که نگران بودن کمکی به شما بکند، به
خاطر آن چه دیگران راجع به شما فکر می کنند نگران یا ناراحت نباشید.
سعی کنید احساسات تان را وارد این قضیه نکنید.
سعی هم نکنید که فکر دیگران را بخوانید که «یعنی این طوری فکر می کنه….؟» «یعنی چی راجع به من
فکر می کنه…؟» شما بیشتر از هر کس دیگری خودتان را زیر ذره بین می گذارید خیلی اوقات دیگران خیلی
کمتر از آنچه فکر می کنید راجع به شما فکر می کنند.
آنها هم مثل شما درگیر فکر کردن به خودشان هستند و وقت برای دیگران ندارند!
مرحله دوم، آیا نظر آنها اهمیت دارد؟
توجه کنید که هر نظر مال چه کسی است؟ آیا اصلآ نظر آن فرد برای شما اهمیتی دارد؟ آیا حرف
آن فرد نزد شما اعتباری دارد؟ اظهار نظر آن غریبه راجع به خودتان را اصلآ ناشنیده بگیرید.
نظر او هرگز هیچ تاثیری روی شما نخواهد داشت.یک مثال بارز در این رابطه موقعی است که مثلآ افرادی که اضافه وزن دارند تصمیم می گیرند لاغر شوند و می خواهند به باشگاه و کلاس های ورزش بروند اما خجالت زده اند و با خود فکر می کنند «دیگران راجع به من چه فکر خواهند کرد؟»
از خودتان بپرسید «آیا نظر آنها تاثیری روی من خواهد داشت؟»، آیا اصلآ نظر آنها مهم است؟ مطمئن باشید، خودشان شما را تحسین خواهند
کرد که با پشتکار برای رسیدن به هدفی تلاش می کنید که به نفع تان است و به اعتماد به
نفس شما حسودی خواهند کرد.کسی که دکتر می رود مریض است دیگر، نه؟ کسی که سالم است وارد مطب دکتر شود و به مریض های داخل اتاق پز بدهد احمقانه است این طور نیست؟کلاس ورزش هم همین طور است.
کسی که آن جا می رود قرار نیست مانکن باشد بلکه تصمیم دارد مانکن شود! پس نظر دیگران را دور بریزید و همین امروز آن کاری که به نفع تان است را انجام دهید.
مرحله سوم، از نظر آنها استفاده کنید
به نظرات مفید خصوصآ از افراد مهم دقت کنید، مثلآ اگر رئیس تان از شما می خواهد میز کار تان
را تمیز و مرتب نگه دارید این وقتی است که باید به این نظر با دقت گوش کنید! هم کار
و درآمد تان را نگه می دارید هم به خاطر مرتب بودن میز کارتان راحت تر خواهید شد.البته سعی نکنید
از حرف و رفتار دیگران معنی «استخراج» کنید، مثلآ اگر یک نامه کمی سرد و غیرمعمول گرفتید، بهتر است که
فقط بگذارید به حساب گرفتاری شخصی آن فرد یا عجله و… تا اینکه فکر کنید شاید فرستنده مشکلی با شما دارد یا از شما عصبانی است.
روش های برای کنار گذاشتن مهرطلبی
مرحله چهارم، هیج چیز مهم تر از اهداف شما نیست
اگر تصمیم گرفته اید رتبه سه رقمی کنکور را کسب کنید، این انتخاب شماست و
هیچ چیز نباید جلودار شما از رسیدن به این هدف باشد.
اینکه دوستان تان شما را به خاطر بیرون نرفتن با آنها «خر خون» و… می خوانند هیچ اهمیتی ندارد.
برعکسش هم صادق است، اگر برنامه دیگری برای زندگی تان دارید برچسب هایی که پدر و مادرتان به خاطر اینکه مثل پسر همسایه از سحر تا غروب پای کتاب ها نشسته اید ناشنیده بگیرید، فقط روی اهداف زندگی تان تمرکز کنید و به سمت موفقیت حرکت کنید.
مرحله پنجم، برای ارزش های تان ارزش قائل شوید
اگر بقیه ارزش های شما را بی ارزش می دانند اصلآ به آنها اهمیت ندهید.
ممکن است شما دوست داشته باشید راضی نگه داشتن دیگران کتاب و مقاله هایی راجع به موفقیت و زندگی بخوانید اما نگرانید که ممکن است دوستان تان به شما بخندند.
شاید بخواهید وقتی معلم تان شما را به حال خودتان گذاشته درس بخوانید یا وقتی رئیس تان نیست بیشتر کار کنید اما دوستان و همکاران تان شما را «اسکل» بخوانند که «نمی پیچونید» یا «زیر آبی» نمی روید!ماجرا هر چه که هست به اهداف و ارزش های خودتان پای بند باشید، خیلی از افراد (حتی اگر به زبان نیاورند) وقتی ببینند شما چطور برای رسیدن به اهداف تان تلاش می کنید شما را با خود تحسین می کنند.
مرحله ششم، به یاد داشته باشید شما مجبور نیستید همه را راضی نگه دارید
حتی اگر بخواهید هم نمی توانید همه را راضی نگه دارید، پس اصلآ تلاش هم
نکنید.
یاد بگیرید به آن چه بر خلاف ارزش ها و اهداف شما است «نه» بگویید.شهامت داشته باشید که گاهی خلاف آن چه اکثریت فکر می کنند بگویید و اظهار نظر کنید، اگر واقعآ به نظر تان اعتقاد دارید.البته طبیعی است
که در زندگی هر کس افرادی هستند که شما دوست دارید آنها را راضی و خوشحال نگه دارید، همسرتان، فرزندان تان،مادر و پدرتان یا رئیس تان.
اما به طور کلی نظر و افکار اکثر افراد واقعآ تاثیری روی شما نخواهد داشت، پس بی اهمیت است.
به اضافه اینکه اگر شما واقعآ خودتان باشید افرادی را دور خود خواهید داشت که شما را به خاطر خودتان می خواهند.این بهتر از این نیست که نقش بازی کنید تا همه را راضی نگه دارید؟
بیشتر بدانید چه تفاوتی بین مهرطلبی و مهربانی وجود دارد؟
این جمله را بارها شنیدهایم؛ «بشکنه این دست که نمک نداره!» این حرف، بهخصوص از افراد افسرده زیاد شنیده میشود. آنها گله میکنند که من به همه خوبی کردهام، اما پاسخم بدی بوده است و کسی قدر مرا نمیداند. شاید مهمترین تفاوت مهربانی و مهرطلبی در این است که اولی، به فرد احساس رضایت درونی میدهد، در صورتی که دومی نوعی تحمیل است و به روان فرد صدمه وارد میکند.
مهربانی باید زمانی انجام گیرد که فرد گیرنده به آن نیاز داشته و درخواست کمک کرده باشد و این دومین تفاوت مهم بین مهربانی و مهرطلبی است. وقتی به کسی مهربانی کنیم که طالب آن است، هم در خودمان و هم در فرد مقابل احساس خوب و مثبت ایجاد میشود اما در مهرطلبی اصولا نیاز طرف دیگر مطرح نیست.
مثالی دیگر: زن و شوهر اختلاف پیدا میکنند. در چنین شرایطی ما به خودمان اجازه میدهیم درباره زندگی آنها کنجکاوی یا به عبارتی فضولی کنیم و برای زندگی دیگران نسخه بپیچیم. این نشانه بارز مهرطلبی است، حتی اگر نیت ما در این مداخله خیر بوده باشد.
نکته مهم دیگری که افراد مهرطلب آن را در نظر نمیگیرند این است که همیشه باید از آنچه ببخشیم که به قدر کفایت از آن داشته باشیم، مثلا اگر در جیب من ۵هزار تومان باشد و از این مبلغ ۳ هزار تومان آن را ببخشم، راضی نگه داشتن دیگران نام این کار را نمیشود مهربانی گذاشت. اگر من خودم انرژی روانی ندارم و خودم خوشحال نیستم ولی در فامیل سنگ صبور همه میشوم و در جمع به زور خودم را شاد نشان میدهم تا افراد دیگر را خوشحال کنم، این نشانه مهرطلبی است، راضی نگه داشتن دیگران نه مهربانی و نشانه سوم مهرطلبی است.حتی رفتار براساس عرف را میتوان نمونهای از مهرطلبی دانست.
برگردیم به مثال اول: فردی صورتحساب دوستانش را میپردازد، اما اجازه نمیدهد آنها چنین کاری را برای وی انجام دهند. به عبارتی، آنها را مدیون خود نگه میدارد. اگر من واقعا قصد مهربانی داشته باشم، وقتی به کسی مهربانی میکنم، اجازه میدهم او هم در شرایطی جبران کند، اما اگر دنبال مهرطلبی باشم، سعی میکنم دیگران را مدیون خود نگه دارم تا همیشه فکر کنند من چه آدم خوبی هستم.
بعد از مطرح کردن این مثالها وقت آن میرسد که ببینیم مهرطلبی چه عوارض منفیای میتواند داشته باشد
روان / سلامت