
تازه ترین هنرنمایی ریما رامین فر و همسرش امیر جعفری در کنار هم نقش آفرینی در سریال جنگل آسفالت به کارگردانی پژمان تیمورتاش می باشد که در نقش زوجی به نام ایرج و سیمین که زندگی شان با بحران سختی مواجه شده ظاهر شده اند.
زوج بی حاشیه و عاشق و همچنین موفق سینما تئاتر و تلویزیون کشورمان در فیلم و سریالهای زیادی در کنار هم و مقابل هم قرار گرفته اند. در ادامه عکس ها و فیلم های ریما رامین فر و همسرش امیر جعفری را در Niksalehi مشاهده کنید.
ریما رامین فر و همسرش
امیر جعفری و ریما رامینفر در نقش ایرج و سیمین، بخش مهمی از ماجراهای سریال «جنگل آسفالت» را پیش میبرند؛ زوجی که اختلافشان زندگی بچهها را نابود کرده و حالا برای حل بحرانی که پیش رویشان قرار گرفته ظاهرا سعی میکنند هوای هم را داشته باشند. هرکدام از آنها رازی در وجودش دارد که دیگری مطلع نیست و پیشینه روابط آنها به یکی از مسائل مهم سریال بدل شده است.
در قسمت پنجم سریال «جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش، سکانسی وجود دارد که در آن امیر جعفری به پیشانی همسرش ریما رامینفر بوسه میزند؛ سکانسی که با استقبال زیادی روبهرو شده و در فضای مجازی بازتاب زیادی داشته است.
جعفری و رامینفر از اواسط دهه هفتاد بارها در نمایشهای مختلف باهم همکاری داشتهاند و از اواخر دهه هفتاد بارها در پروژههای مختلف سینمایی و تلویزیونی همبازی بودهاند.
گاهی اوقات در نقش زن و شوهر مقابل دوربین رفتهاند و بعضی وقتها در جایگاه برادر و خواهر و نقشهای دیگر. به بهانه حضور پررنگ آنها در این سریال، مروری داریم بر مهمترین نقشهایی که مقابل هم بازی کردهاند.
مرور فیلم های ریما رامین فر و همسرش
نان و عشق و موتور ۱۰۰۰ | ابوالحسن داوودی | ۱۳۷۹
اولین فیلم سینمایی مشترک ریما رامینفر و امیر جدیدی، «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» بود. هیچیک از آنها بازیگر نقش اصلی نبودند اما حضورشان اتفاق مهمی را در فیلم رقم میزد. داستان درباره دختری به نام باران بود که برای رسیدن به ارثومیراث پدری باید خیلی سریع ازدواج میکرد. آنها از خاندانی اشرافی بودند و ادامه حیاتشان در این جایگاه اجتماعی فقط منوط به ازدواج باران و تامین نظر عموی خانواده بود.
ریما رامینفر در این فیلم نقش آویشن، دخترخاله باران را داشت؛ دختری ساده که تمام فکرش این بود که چطور رژیمش را دور بزند و یواشکی غذا بخورد. هشت سال با مردی به نام شهروز با بازی امیر جعفری نامزد بود؛ مردی منفعتطلب و زبانباز که مدام برای این خانواده نقشه میکشید تا هرطور شده مالواموالشان را بالا بکشد.
شهروز به عنوان مشاور خانواده معرفی میشد و دوست قالتاقش را برای ازدواج با باران به خانه آنها میفرستاد. آویشن مدام پای تلفن بود و اخبار خانه را به شهروز مخابره میکرد و حرفهای عاشقانهشان از جمله نکات بامزه فیلم بود.
من مستاجرم | پریسا بختآور | ۱۳۸۳
در سریال «من مستاجرم» به کارگردانی پریسا بختآور، رامینفر و جعفری نقش زیادی مقابل هم نداشتند. جعفری ایفاگر نقش مردی به نام مسعود بود که در فرودگاه با زنی پیر و تنها آشنا میشد و او را به خانهاش میرساند و درگیر مشکلات حقوقی او با مباشر سابقش میشد.
تلاش میکرد به زن نزدیک شود تا بتواند در جایگاه مباشر جدید قرار بگیرد و خانهاش را به چند نفر اجاره دهد و از این راه سود کند. یکی از افرادی که ساکن یکی از واحدهای این خانه میشد، ریما رامینفر بود. او نقش نیره همسر مردی به نام ناصر با بازی سعید اقاخانی را داشت که به خواست او یکی از این واحدهای ساختمان را اجاره میکردند.
سیزده | هومن سیدی | ۱۳۹۱
دوازده سال بعد از اینکه رامینفر و جعفری در فیلم «نان و عشق و موتور ۱۰۰۰» در جایگاه یک زوج جوان کنار هم قرار گرفته بودند در «سیزده» هومن سیدی مجددا همبازی شدند.
اینبار نقش زن و شوهری را داشتند که در آستانه جدایی بودند و هیچیک از آنها به فکر مشکلات روحی و روانی و تنهایی پسرشان بمانی نبود. مادر بمانی به خاطر اختلاف با پدر خانه را ترک کرده و پدرش هم مدام غرق کار بود.
بمانی به خاطر تنهایی و عقدههایی که برایش به جود میآمد به جوانهای خلاف بزرگتر از خودش پناه میبرد و به دردسر میافتاد. بازی آنها کنار هم دو وجه مختلف داشت. ابتدا ارتباطی باهم نداشتند و هرکس پی زندگی خودش بود اما با به خطر افتادن بمانی، کنار هم قرار میگرفتند و سعی میکردند اختلافها را حتی به ظاهر هم که شده کنار بگذارند که البته فایده چندانی هم نداشت.
فیلم های ریما رامین فر و همسرش امیر جعفری
چک برگشتی | سیروس مقدم | ۱۳۹۱
در سریال «چک برگشتی» سیروس مقدم، امیر جعفری و ریما رامینفر در نقش برادر و خواهر ظاهر شدند. جعفری نقش شرخری به اسم لطیف را داشت که باید هر ماه پول سکه همسر سابقش را پرداخت میکرد و همین شرخری زندگیاش را به یک کاندیدای نماینده مجلس به اسم مشرفی گره میزد.
لطیف جایی برای ماندن نداشت و همیشه در خانه خواهرش میماند و رابطه بامزهای هم با شوهر خواهرش داشت. محور اصلی سریال لطیف و مشرفی بودند اما خانواده خواهرش هم در این بین تاثیرگذار بودند.
زاپاس | برزو نیکنژاد | ۱۳۹۵
جعفری و رامینفر در فیلم «زاپاس» برزو نیکنژاد هم در نقش یک زوج ظاهر شدند. جعفری نقش مربی تیم فوتبال محلی یکی از شهرهای شمالی را داشت و برای موفقیت این تیم دست به هر کاری میزد و تمام زندگیاش به نحوی تحت تاثیر مسابقه و آوردههای مالی که احتمال میداد برایش داشته باشد قرار گرفته بود.
تصمیمهای او در جایگاه مربی، مستقیما زندگی دختر و داماد آیندهاش را هم تحت تاثیر قرار میداد. رامینفر در نقش زری، زن روستایی مهربانی ظاهر شده بود که مدام تلاش میکرد اعضای خانواده را باهم آشتی دهد و داوود را سر راه بیاورد و صلح ایجاد کند. با این حال گهگاه هم از کوره در میرفت و از خانه قهر میکرد.
جنگل آسفالت | پژمان تیمورتاش | ۱۴۰۲
در سریال «جنگل آسفالت» ریما رامین فر و همسرش را در نقش ایرج و سیمین میبینیم. آنها زن و شوهری هستند که مدتهاست درگیر اختلافاند و دور از هم زندگی میکنند. سیمین در یک بنگاه خیریه کار میکند و ایرج به دنبال مفتخری و قاچاق و … است.
با این حال پسر و دخترشان، بیشتر از اینکه به سمت سیمین کشیده شوند، به ایرج علاقه دارند. تا جایی که دخترشان حتی دلش نمیخواهد مادرش را ببیند. طبق چیزی که از زبان ایرج میشنویم سیمین بچهها را از خانه بیرون کرده و شواهد هم همین را نشان میدهد.
با گم شدن پسرشان امیر و گروگان گرفته شدن دخترشان، رابطه آنها بیشتر از قبل بهم میریزد. تا جایی که سیمین صراحتا اعلام میکند مرگ ایرج برایش اهمیتی ندارد.
ایرج هم با اینکه در ظاهر سعی میکند رابطهاش را با سیمین در حد متعادل نگه دارد اما مدام به فکر سود بردن از اموال اوست. به او دروغ میگوید و مدام تلاش میکند چیزی از داراییهایش را به دست بیاورد. باید دید در ادامه، رابطه آنها به چه سمتی خواهد رفت.
فیلم نیوز