عکس های ماهایا پطروسیان به مناسبت جشن سال نو میلادی

ماهایا پطروسیان بازیگر ارمنی کشورمان با انتشار عکس های جشن سال نو میلادی را تبریک گفته است. این بازیگر ۴۹ ساله متولد ۱۳ دی ماه سال ۴۸ می باشد که هم جشن سال نو و هم تولدش را با هم برگزار کرده است. در ادامه عکس های ماهایا پطروسیان را در نیک صالحی مشاهده کنید.

عکس های ماهایا پطروسیان

ماهایا پطروسیان با بازی در فیلم عشق و مرگ به کارگردانی محمدرضا اعلامی پا به عرصه سینما گذاشت و با بازیگری در فیلم های پرده آخر، دیگه چه خبر، نابخشوده و کمکم کن در سینمای کشور مشهور شد.

ماهایا پطروسیان با انتشار عکس های در صحفه شخصی اش نوشت :چند عکس،به مناسبت جشن سال نوی میلادیِ دیشب، و تولّدِ دو روز دیگه، و خلاصه همه این جور چیزها با هم…?????

تولد ماهایا پطروسیان در شب سال نو

ماهایا پطروسیان

ماهایا پطروسیان در شب سال نو میلادی

عکس های ماهایا پطروسیان

عکس های ماهایا پطروسیان بازیگر ایرانی به مناسبت تولدش

ماجرای عشق ماهایا پطروسیان از زبان خودش

حالا دیگر از این عکس بیست سال می‌گذرد، و ششم دی ماه از رفتنت نیز بیست سال خواهد گذشت.
بعضی اتفاقات زندگی آدم را به دو بخش قبل و بعد از خود تبدیل میکنند.نگاه آدم به زندگی و مرگ،
معنای زندگی، معنای خوشی ودرد و رنج، روحیات، عادات، همه چیز زیر و رو میشود.

روز اول که به منزلمان آمدی تا درباره کاری صحبت کنیم، من و مادرم در را که باز کردیم با دیدنت با تعجب نگاهی به هم انداختیم، متعجب از زیبایی و خوش تیپی ات!،آنقدر مغرور بودی که تا بودی نگفتی که مدت ها بود به من توجه داشتی و با قصد قبلی آمده ای، کار را بهانه کردی که بیایی در زندگیم ، کوتاه بمانی و طوفانی به پا کنی.

نگفتی و نمی‌دانستی که سال آخر زندگانیت خواهد بود، نگفتی و نمی‌دانستی و نمی‌دانستیم که جوان
خواهی رفت و جوان خواهی ماند، تا همیشه.بعد رفتنت در اطاقت مادرت، مجله هایی با عکسهای
مرا نشانم داد ، که مدت ها بود داشتی.میخواستی ندانم و بدون دانستن دوستت داشته باشم.

عشق ماهایا پطروسیان

یک بار که بعد چند ماه مریضیت با بابا به بیمارستان آمده بودیم، دوره ای از شیمی درمانی ات تمام شده بود و موها و ریش هایت باز در آمده بودند، تو ما را تا دم در بیمارستان بدرقه کردی، بابا بهت گفت چقدر ریشات خوب و قشنگ شده، ما رفتیم، شب بود، از پنجره های بیرون بیمارستان تو را می‌دیدم که به سمت آسانسور رفتی در آینه ای خودت را نگاه کردی، به ریش ها با لبخند دست کشیدی.

لابد الان تو و بابا هر دو دارید به ریش نداشته من کلی میخندید، که چه لوس و ناز نازی بود، و چقدر ما نازش را کشیدیم و لوسش کردیم، بگذار کمی سختی بکشد تا بفهمد همه مثل ما نمیشند!

مانشد که با هم پیوند ببندیم، بیماری تو سریع پیش رفت، بیماری که هر که را که دوست داشتم
از من گرفت، از جمله خود بابا را.نمیدانم چه حکمتی بود که آمدی، چه حکمتی بود که
اینگونه رفتی، این چیز ها را آدم هیچوقت نمی‌فهمد.

فقط میدانم که کسانی در زندگانی ما با همه فرق میکنند، بودن شان و نبودنشان. تویی که از هر کسی که در زندگی شناختم سر زنده تر و سر شارتر از میل به زندگی بودی.
قطعه ای از شعر لورکا همیشه تو را به یادم میاورد: من تو را می‌سرایم، برای بعد ها می‌سرایم،
زیبایی تو را و لطف تورا، کمال پختگی و معرفتت را، و اندوهی را که در ژرفای شاد خویی تو بود

-این عکس را خودم گرفتم در بیمارستان پارس، وقتی برای اولین بار بستری شدی، همین روزها بیست سال پیش

ماهایا پطروسیان و پدرش

ماهایا پطروسیان و همسر سابقش

ماهایا پطروسیان

عکس های اینستاگرام ماهایا پطروسیان

ماهایا پطروسیان بازیگر ایرانی

گردآوری گروه سینما نیک صالحی