
زندگی واقعی شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی زوج هنری موفق کشورمان؛ شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی را شاد و سر زنده در شمیران محله سهیل که محله قدیمی خود شقایق دهقان هم هست ملاقات کردیم. او همان جا درس خوانده و بزرگ شده و حالا همان تجربیات را نویان؛ پسرش از سر میگذراند. این […]
زندگی واقعی شقایق دهقان و مهراب قاسم خانی
زوج هنری موفق کشورمان؛ شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی را
شاد و سر زنده در شمیران محله سهیل که محله قدیمی خود شقایق دهقان هم هست ملاقات کردیم.
او همان جا درس خوانده و بزرگ شده و حالا همان تجربیات را نویان؛ پسرش از سر میگذراند.
این زوج که به بذله گویی و خوش مشربی معروف هستند، در طول گفتوگو هیچ سوالی را بیپاسخ نگذاشتند.
چنین
به نظرم آمد که اهل لفاظی و حرفهای خارج از فضای واقعی ذهنیشان نیستند و در واقع؛ آن طور که
زندگی میکنند با اطرافیان خود رفتار میکنند.از سوی دیگر؛ هر دو در عین شوخیهای شیطنتآمیز به هم بسیار احترام میگذارند
و مشخص است که عاشقانه یکدیگر را دوست دارند.
در طول گفتوگو، نویان هم کنار ما بود و گاه و بیگاه اظهار نظرهایی میکرد و بحث ما را تحت
الشعاع خود و کارها و خاطرات آنها از خودش میکرد.
خانواده مهماننواز دهقان – قاسمخانی سالهاست که با کارهای درخشان خود مردم را میخندانند.
بیشتر شخصیتها و تیپهایی را که در این چند ساله این خانواده بازی کرده مهراب قاسمخانی نوشتهاست.
این شخصیتها نمونه مثال زدنی آدمهای جذاب زندگی روزمره دور و بر ما هستند.
بسیاری از تکه کلامهای شقایق که بعضا توسط مهراب نوشته شده خیلی زود در جامعه پذیرفته و وارد زبان کوچه
و بازار شده است.
گفتوگوی جالب ما را با این زوج هنری بخوانید؛ گفتوگویی که مثل خاله خان باجیها سوالهایمان از شیر مرغ تا
جون آدمیزاد را در بر میگیرد.
شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی
شما زوج هنری هستید. از بین زوجهای هنری خارجی کدام زوج را بیشتر دوست دارید؟
شقایق دهقان: برادران کوئن.
مهراب قاسمخانی: برادران داردن.
شقایق دهقان: از شوخی گذشته، زوج آنجلینا جولی و برد پیت را همیشه دوست داشتم که متاسفانه شنیدیم دارند از
هم جدا میشوند.
مهراب قاسمخانی: آنجلینا جولی را به خاطر برد پیت قبولش دارم.
از زوجهای ایرانی چطور؟
شقایق دهقان: من مائده و آقای آئیش را خیلی دوست دارم.
از آن زن و شوهرهایی هستند که بعد از این همه سال زندگی، عشق بینشان موج میزند.
مهراب قاسمخانی: الیکا عبدالرزاقی و امین زندگانی هم زوج مورد علاقهمان هستند.
شقایق دهقان: آره واقعا.
چرا کار مشترک هر دو شما طنز و شوخی است؟
مهراب قاسمخانی: با نوشتههای طنز شروع کردم و ادامه دادم، ولی دوست داشتم هم خودم و هم شقایق کار غیر
طنز انجام بدهیم.
شقایق دهقان: کار طنز را دوست دارم.
در کار شوخی هوش وجود دارد.
باید آدم باهوشی باشید تا بتوانید شوخی کنید.
کمدی درست باید هوشمندانه باشد و اصولا خندیدن خوشحالم میکند.
در خانه هم جوک زیاد به هم میگویید؟
شقایق دهقان: خیلی! مهراب خیلی با مزه است.
اصلا با او ازدواج کردم؛ چون بامزه بود.
مهراب قاسمخانی: راست میگوید.
هیچ ویژگی دیگری نداشتم.
شقایق دهقان: مهراب خوبیاش این است که بلد است شوخی کند.
در خانه هم که فیلم کمدی خوراک روزانهتان است دیگر.درست است؟
هر دو: نه! اصلا.
شقایق دهقان: نویان دوست دارد.
گاهی برای او میگذاریم، آن هم به خاطر این که لحظههای خوبی را با هم بگذرانیم.
کارهای خودتان را هم دوباره میبینید؟
شقایق دهقان: نه! ولی تازگیها خیلی دوست دارم کارهایی مثل پاورچین و شبهای برره را که در آن زمان نویان
به دنیا نیامده بود، ببینم.
نویان را سر صحنه میبرید؟
بعضی وقتها.
بازیگر مورد علاقهاش چه کسی است؟
چون با این سیستم بزرگ شده مثل بچههای دیگر زیاد هیجانی برای دیدن بازیگر ندارد (از نویان میپرسد): نویان از
بازیگرهای ایرانی چه کسی رو دوست داری مامان.نویان: تو و بابا را.
لباس نویان عکس بتمن دارد یک عکس هم از نویان دیدم که روی لباسش عکس سوپرمن داشت. شخصیتها و فیلمهای تخیلی را دوست دارد؟
مهراب قاسمخانی: انیمیشنها، سوپر قهرمانها و فیلمهای تخیلی را خیلی دوست دارد.
زوج خوش اخلاقی هستید. با این حساب دور و بریها از بودن در کنارتان لذت میبرند.درست است؟
شقایق دهقان: آره! در مورد مهراب، دور و بریها از بودن در کنارش خیلی کیف میکنند.
مهراب قاسمخانی: من آرامم.
سر کار هم خوش اخلاقم، اما شقایق بین آرام و بیاعصاب در نوسان است.
شقایق دهقان: نوسان کمی دارم..
شما طنز نویس و بازیگر طنز هستید. مدرسه که میرفتید، معلمها و بچهها را زیاد فیلم میکردید؟
مهراب قاسمخانی: در دوران ابتدایی و راهنمایی کمی آرام بودم، اما در دبیرستان هم از نظر درسی و هم اخلاقی،
برعکس الان افتضاح بودم.
شقایق دهقان: خیلی آرام بودم.
همیشه انضباطم ۲۰ بود.
بیسر صدا و مودب بودم.
همیشه رو صندلی اول کلاس، خانم اجازه خانم اجازه بودم.
شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی
چون هر دو نویسندهاید، شده موقع نوشتن یک شخصیت یا موقعیت، مدتی غش غش بخندید؟
شقایق دهقان: خیلی! بارها به متن مهراب خندیده ا م.شده گاهی مهراب برایم متنی آورده و پس از خواندنش ۱۰
دقیقه بلند بلند خندیدهام، مثل فیلمنامه نون و ریحون که خیلی متن بامزهای داشت.
مهراب قاسمخانی: به متنهای خودم نمیخندم؛ چون درگیر ریتم و درست و غلط فیلمنامه و تکنیک نوشتن هستم.
بنابراین شوخی آن لحظه باعث خندهام نمیشود.
علتش این است که موقع نوشتن با اعتماد به نفس نمینویسم؛ چون همیشه نگرانم که آیا شوخی در میآید یا
نه.
به همین خاطر مرتب در استرس هستم و خندهام نمیآید.
شما دیالوگ نویس ماهری هم هستید. از دیالوگ نویسهای جهان کار چه کسی را دوست داری؟
مهراب قاسمخانی: وودی آلن را خیلی دوست دارم.
عشق و مرگ، پول وبردار فرار کن و مجموعه کارهای دوره اولش را خیلی دوست دارم.
شقایق دهقان: مهراب زنانه نویس خیلی خوبی هم هست.مثلا دیالوگهای بین دو تا خانم، حس، کشمکش بین آنها و همچنین
تکههایی را که به هم میاندازند، جوری مینویسد که انگار خودش آن دو تا خانم است!
مهراب قاسمخانی: احساس میکنم
که هریک از کاراکترهایم بخشی از وجود خودم هستند.
چون خودم از نظر فرهنگی، مالی و اجتماعی از قشر متوسط بودهام و پدرم کارمند بوده، در دیالوگ نوشتن برای
این طبقه تسلط دارم.
درباره رفتار شخصیتهایی که مینویسید همزمان قضاوت هم میکنید؟
خیلی قضاوت را نمیسپرم به بیننده.
حتی اگر هم که این کار را بکنم، انتهایش قضاوت خودم را داخل میکنم.
دوست دارم نظر خودم را در آخر متن بگویم.
دوست دارم آن چیزی که دلم میخواهد، برای بیننده اتفاق بیفتد.
شخصیتهایی که برای خانم دهقان نوشته شده به نوعی شخصیت خنگ پر رویی است که در لحظه گلیمش را از آب میکشد بیرون، اعتماد به نفس دارد و کم نمیآورد. چطور اینها خلق شدند؟
مهراب قاسمخانی: در ساختمان پزشکان خنگ پر رو بود.
شقایق دهقان: در پاورچین خنگ کمرو.
مهراب قاسمخانی: در پاورچین خنگ خجالتی بود.
در برره همه بررهایها یک بیشعوری ذاتی داشتند.
شقایق دهقان: که این هم داشت..
این توانمندی خوب بازیگری مثل شما را میرساند.
شقایق دهقان: لطف دارید.
مهراب قاسمخانی: علتش این است که با برادرم؛ پیمان تلاش کردیم شخصیتها تخت نباشند.
یاسمن در پاورچین خنگ بود، اما این فقط یک لایهاش بود.
از آن طرف او را عاشق هم میدیدیم.
ضمن این که عصبانیتش را در برابر داوود هم میدیدیم.
برای همین معمولا ماجرا را به یک نوع شوخی ختم نمیکنیم.
یادم است در ساختمان پزشکان نویان خیلی کوچک بود و قرار بود نقش شقایق کوتاه و کمرنگ باشد.
شقایق دهقان: ابتدا خانم دیگری بازی کرد.
بعد از چند جلسه خودش انصراف داد و بعد مرا آوردند.
گفتند چون نویان کوچک است برای نقش تو کم مینویسیم.
مهراب قاسمخانی: ولی خود نویسندهها تمایل داشتند برای شخصیت خانم شیرزاد بنویسند و شوخی کار بالا بکشد.
گویا شما از پاورچین با هم آشنا شدید و این آشنایی منجر به ازدواجتان شد.این ازدواج چقدر برای جامعه هنری ما خوب شد؟
(مهراب به شقایق نگاه میکند و شقایق همین طور میخندد) مهراب قاسمخانی: قبلش با هم آشنا شده بودیم، ولی جدی
شدنش در پاورچین بود (حواس مهراب به کارهای نویان میرود).
شقایق دهقان: از فیلمنامه نوشتن مشترک شروع شد.
مهراب به من گفت با من ازدواج میکنی؟ من هم گفتم آره!
مهراب(با شیطنت): حواسم نبود؛ گفتی من پیشنهاد دادم
دیگر نه؟! داشتم زندگی عادیام را میکردم (شقایق چهره حق به جانب به خود گرفته!).
شقایق(لبهایش را میگزد و مشتش را زیر دهانش میگیرد): چقدر پر روست(خنده دو تایی).
مهراب قاسمخانی: البته قبلش داشتیم برای برنامهای برای گروه کودک شبکه جام جم به کارگردانی نوید محمودی مینوشتیم که با
هم آشنا شدیم.
شقایق دهقان: کار هنریام را از عروسک گردانی شروع کردم.
بعد کارمان به جشنواره عروسکی هم رفت.
عروسک من یک پرنده بود که جایش حرف میزدم و حرکتش میدادم.
عکس شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی
بعد ها که برای نقشهایی که شقایق در آنها حضور داشت مینوشتید به گونهای مینوشتید که از او خلاقیتهای
بیشتری بروز کند؟
مهراب قاسمخانی: کاراکترهایی که مینویسم همیشه از ابتدا شقایق یکی از آنهاست.
او در ذهنم هست؛ چون با او زندگی میکنم میدانم که چه جوری بازی خواهد کرد.
دانستن بعضی چیزها و جزئیات در مورد او موقع نوشتن محدودتان نمیکند یا به پیشرفت کار کمک میکند؟
مهراب قاسمخانی: دزد و پلیس را که مینوشتم اتفاقا روی چیزهایی متمرکز بودم که او تا آن زمان بازی نکرده
بود.
نرفتم سراغ چیزهایی که میدانستم جزو تواناییهایش است.
دختر دزد پایین شهری کمی لات را در نظر گرفتم.
از بین نقشهایتان کدام را بیشتر دوست دارید؟
شقایق دهقان: فریبا در دزد و پلیس را خیلی دوست دارم.
چه چیزی بیشترین تاثیر را روی کارتان میگذارد؟
مهراب قاسمخانی: بیشترین تاثیر و جذابیت برای من فیلم دیدن است.
فیلمها و سریالها در ذهنم جرقههایی میزنند که به منانگیزه کار میدهند.
شقایق دهقان: غالبا بعضی اتفاقاتی که بیرون میبینم برایم جذاب و تاثیرگذار است.
اینها را به مهراب هم میگویم، مثلا امروز خانمی را دیدم که راه رفتنش خیلی برایم جالب بود.
راه رفتنش خیلی آرام بود.
(نویان میآید.
اول مهراب بعد شقایق را میبوسد) نویان بیشتر به کدامتان رفته است؟
هر دو: ترکیب است.
وجوه مشترک زندگیتان زیاد است یا متضادها؟
مهراب قاسمخانی: هر دو در خانه راحتیم.
زیاد اهل جاهای شلوغ نیستیم و بیشتر فیلم نگاه میکنیم.
در انتخاب و دیدن فیلم هم سلیقهاید؟
مهراب قاسمخانی: من سینمای فانتزی و تخیلی دوست دارم، اما شقایق دوست ندارد.
بعضی فیلمها را با من میبیند و بعضیها را نه.
شقایق فیلمهای زنانه را خیلی دوست دارد.
با بعضیهایش همراه هستم، اما ٨٠ درصد فیلمهایمان مشترک هستند.
وقتی میخواهم فیلم بخرم یک بخش فیلمهای خودم را بر میدارم و یک سری فیلمهای شقایقی میگیرم(شقایق میخندد) و میدانم
که قرار نیست آنها را ببینم.
چه چیز مشترکی هر دوتان را خیلی خوشحال میکند؟
شقایق دهقان: با هم خوش میگذرانیم و خوشیم.
مهراب قاسمخانی: خانواده و در کنار هم بودن از همه چیز برایمان مهمتر است.
شقایق دهقان: نویان یک کار جالب و غیر منتظره بکند خوشحالمان میکند.
دوره پر کاری شده همدیگر را نبینید؟
شقایق دهقان: دورههایی که مهراب شب تا صبح کار میکرد من که برای بازی میرفتم و آفیشم صبح زود بود.
وقتی میرفتم او تازه داشت میآمد خانه تا بخوابد.
مهراب قاسمخانی: مدتها این جوری بودیم، ولی اگر کار مشترک داشته باشیم هم در خانه و هم سر کار با
هم هستیم.
شقایق دهقان: به تازگی کاری داشتم که هفت ماه از صبح تا شب طول میکشید، اما الان ترجیح میدهم کاری
را که باعث شود طولانی مدت از خانه دور باشم انجام ندهم.
آقای قاسمخانی! از زمانی که نویان به دنیا آمد وسوسه نشدید شخصیت مادر را برای خانم دهقان بنویسید؟
مهراب قاسمخانی: در کارآقای کرامتی این اواخر دو تا بچه داشتم.
همیشه بازیگرهای خانم ما با ماجرای بازی در نقش مادر مشکل دارند.
فکر میکنند زود است نقش مادر را بازی کنند.
شقایق دهقان: سریالی را مهراب مینوشت که یکی از نقشهایش زنی هم سن و سال من بود که دختری ١٨
ساله داشت.
خیلی دوست داشتم آن را بازی کنم.دلیل نمیشود که صورت مادر چین و چروک داشته باشد.
متاسفانه در این زمینه
دچار کلیشههای زیادی هستیم.
مادر خود من بهعنوان مادر بزرگ، تلگرام دارد، اینترنت میرود، زبان آلمانی بلد است، پاترول سوار میشود.
خب! این تصویر در سینما و تلویزیون ما وجود ندارد.در تلویزیون و سینمای ما بیشتر تصویر مادر بزرگ ننه نقلی
که با بقچه میآید دیده میشود.
همه چیز عوض شدهاست، اما هنوز درگیر کلیشهها هستیم.
از نظر انتخاب غذا هم سلیقه مشترک دارید؟
شقایق دهقان: الان خدا را شکر این فودکورت مدتی است نزدیک خانهمان باز شده.
مهراب قاسمخانی: خدا را شکر دستپخت شقایق خوب است.
آشپزی نکند بدبخت میشویم.
اهل غذاهای سنتی که هستید.درست است؟
شقایق دهقان:آبگوشت یکبار پختم، ولی قورمه سبزی و زرشک پلو با مرغ درست میکنم.
بعضی غذاها به نظر میآید خیلی راحتاند، اما درست کردنشان سخت است مثل میرزا قاسمی و کتلت و این جور
چیزها که به چشم نمیآیند.این قبیل غذاها مقدمات زیاد دارند و زمان زیادی در آشپزخانه میبرند.
مهراب در آشپزخانه کمک میکند؟
مهراب قاسمخانی: تازگیها دارم سعی میکنم بیشتر کمک کنم.
شقایق دهقان: گاهی جاهایی را تمیز میکند که اصلا به ذهنم نمیرسد!
غذای مورد علاقه آن زمانتان چه بود؟
شقایق دهقان: پیتزا خیلی دوست داشتم.
الان سالهاست که لب نمیزنم.
بیشتر اهل غذاهای ترش و ملس هستید یا شیرین؟
همه غذاهای دنیا را دوست دارم.
از هیچ غذایی بدم نمیآید.
مهراب قاسمخانی: بچگی خیلی بد غذا بودم.
کم خور بودم، اما بعدها بخور شدم.
خوشیم به خوشی شما درباره غذا چیزی نمینویسید؟
شقایق دهقان: تازگیها یک
پیشنهاد دادم به پیمان قاسمخانی.
خیلی دوست دارم در این رابطه کار خوبی ساخته شود؛ چون فیلمهایی که درباره آشپزی ساخته میشود اگر تم خوبی
داشته باشند و خوب پردازش شوند، خیلی جذابند.
خانوادگی سینما و تئاتر میروید؟
شقایق دهقان: من نویان را تئاترمیبرم، اما از آنجایی که مهراب سینما نمیآید، منتظر میشوم تا از رسانههای تصویری فیلمها
را بگیرم.
از بچگی خانواده مرا به سینما فرهنگ میبردند.
سینما تابستانی سرپل تجریش نمیرفتید؟
به سن من نرسید.
احتمالا پدر مادرم رفتهاند.
مهراب قاسمخانی: در دوره دانشجویی فیلم زیاد میدیدم.
برای برخی فیلمها ساعتها در صف ایستادم، ولی در ٢٠ سال اخیر فقط فیلمهای پیمان را دیدهام.
در مجموع ۱۰ تا فیلم ایرانی دیگر هم دیدهام.
این ندیدنم ادا بازی نیست.
فضای سریالهای ایرانی و سینمای این سالها سلیقه من نیست.
دوستشان ندارم.
با دیدنشان به من خوش نمیگذرد.
سینمای مفهومی و اجتماعی این سبک ایرانی حوصلهام را سر میبرد.
سینمای جهان چطور؟
وقتی مسافرتهای خارج از کشور میرویم، برنامه اولم دیدن فیلم است.
جست و جویی میکنم و بعد سینما میروم.
حرفهای بودن، مسئولیت پذیر بودن و حیرتزده کردن مخاطب در آن سینما برایم خیلی جذاب است.
برای همین سریالها و فیلمهای آن طرف را دنبال میکنم.
شقایق دهقان: سالنهای سینمای آن طرف، صدا، کیفیت تصویر و خیلی دیگر از چیزهایشان با ما تفاوت دارد.
با هم خرید میروید؟
شقایق دهقان: مهراب خرید را دوست ندارد.
گاهی لباسهای مهراب را هم خودم میخرم.
بازار سنتی و پاساژهای تجریش را خیلی دوست دارم.
یکباره همه خریدهایم را از تجریش میخرم؛ از سبزی تازه گرفته تا آجیل، لباس، خرده ریز خانه و ادویه جات.
اغلب هم پیاده میروم.
اگر خرید زیاد باشد با ماشین بر میگردم.
طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟
شقایق دهقان: فوتبالی نیستم.مهراب قاسمخانی: پرسپولیسی هستم.
از میان تیمهای خارجی موقعی طرفدار میلان بودم اما الان فوتبال ایتالیا را دنبال نمیکنم و طرفدار رئال هستم.
از تیمهای ملی هم طرفدار هلند هستم.
یک عکسدارید که در آن مهراب دو انگشتش را طرف شما گرفته و دارد به دوربین میخندد، بعد شما هم سرتان را گرفتهاید و نشستید.عکس جالبی است.حین بازی این عکس را انداختید؟
مهراب قاسمخانی: این عکس برای روزهایی بود که نمیدانستیم چه کار کنیم(شقایق میخندد).
آن عکسی هم که نویان سر دو تای شما شاخ گذاشته ایده خودش بود؟
مهراب قاسمخانی: خودمان بهش گفتیم این کار را بکند.
شقایق دهقان: آخر خیلی خنده دار میشد.
به جیبمان نگاه میکنیم!
مسافرت به کجا را بیشتر دوست دارید؟
مهراب قاسمخانی: به دوست داشتن نگاه نمیکنیم، به جیبمان نگاه میکنیم(شقایق میخندد) ولی از میان سفرهایی
که رفتهایم هند را بیشتر دوست داشتهام.
شقایق دهقان: من هم همین طور.
از شهرهای ایران شیراز را خیلی دوست دارم،همینطور اصفهان و قشم را.
سوغاتی هم میخرید؟
هر دو: اهلش هستیم.
شقایق دهقان: شهرهای ایران خوراکی بیشتر دارند.ترجیحم برای سوغاتی خوراکی است.
دوست دارم از هر شهری شیرینیهایی را که دارند بخرم.
برنامه اصلیتان در سفر گردش است یا استراحت؟
شقایق دهقان: چون بعد از زمان طولانی کار کردن سفر میکنیم، دو روز اول را استراحت میکنیم.
معمولا چند روزه سفر میروید؟
شقایق دهقان: ۱۰ روزه.
بعد برمیگردیم شروع میکنیم کار کردن.
زندگی خرج دارد.
پس با این حساب نویان باید شهرهای ایران را خوب بشناسد.
مهراب قاسمخانی: نه! سفر داخل کشور کم رفته است.
رانندگی را دوست ندارم.
سفر با ماشین را نمیپسندم.
شقایق دهقان: از هواپیما هم میترسد.
مهراب قاسمخانی: راست میگوید.
با پرواز داخلی نمیروم..
شقایق دهقان: هیچ دقت کردید؛ وقتی هواپیما دارد مینشیند همه موبایلهایشان را در میآورند که خبر بدهند ما رسیدیم، خیالتان
راحت باشد؟!
مکانها برایتان جنبه خاطره دارند؟
مهراب قاسمخانی: خیابان فرشته برایم همیشه خاطرهانگیز است.
شقایق دهقان: (با شیطنت) بله! آن موقعها همیشه از لوکیشن تا خانه حتی موقع باران با من پیاده میآمد.
(باشوخی)الان تا سر کوچه هم با من پیاده نمیآید!
مهراب قاسمخانی: برخی رستورانها هم برای ما خاطرهانگیزند مثلا پایین میدان
هفت تیر جایی هست که غذای هندی خوبی دارد.گاهی آنجا میرویم.
۱۰ همکاری ماندگار
پاورچین
شقایق دهقان در نقش یاسمن با پاورچین شناخته شد.
پاورچین که سریال خوش یمنی برای مهراب و شقایق بود، به یکی از خاطرهانگیزترین سریالها در زندگیشان تبدیل شد.
متنهای پاورچین به مدیریت پیمان قاسمخانی نوشته میشد و مهراب هم برخی از جذابترین قسمتها را مینوشت.
سریال ماجرای زندگی فرهاد با بازی مهران مدیری در نقش کارمند یک اداره و مهتاب با بازی سحر زکریا در
نقش همسر فرهاد بود.
شقایق ابتدای سریال حضور نداشت و با اضافه شدن داوود که از برره به تهران آمده بود یاسمن هم وارد
ماجرا میشود.عشق داوود به یاسمن هم عجیب و بامزه است.
داوود که به طمع خانوادهای پولدار به سراغ یاسمن میرود
متوجه میشود او دختر سر راهی آن خانواده است.
یاسمن که خندههای روی لب و تاییدهایش از حرفهای دیگران نشان از سادگی و صمیمیت او دارد، در بسیاری از
قسمتها رفتاری بدوی دارد و گاه نمیتواند خود را با جنس روابط آدمهای طبقه متوسط فیلم مطابق کند.
برای همین
هم بسیاری از حرفهای اطرافیان را در بیشتر مواقع نمیفهمد به طوری که یک بار از فرط خنگ بازی، داوود
او را یاسمن خنگ بانو خطاب میکند.
یاسمن در این سریال عاشق داوود است.
او آنقدر عاشق داوود است که هر بار او دیر میکند جوری دلواپساش میشود که انگار میخواهد زمین و زمان
را به هم بدوزد.
با وجودی که یاسمن همه جوره پشت سر داوود است، اما گاهی که زنها علیه شوهرهایشان صف آرایی میکنند، به
آنها میپیوندد، اما همیشه اول اوست که به خاطر دوست داشتن داوود کم میآورد.
شخصیت یاسمن در پاورچین به گونهای طراحی شده که با وجود این که احساس میشود داوود حرف اول و آخر
را میزند، اما در جای جای سریال این یاسمن است که هر بار از کوره در میرود و رجز خوانی
را شروع میکند که اگر ادامه پیدا کند داوودی باقی نمیماند!
شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی و پسرشان نویان
شبهای برره
شبهای برره سریال روستایی مهران مدیری این بار نیز
همکاران همیشگی را در کنار او قرار داد.
شقایق در نقش سحر ناز ظاهر شد.
اینجا سحرناز نیز مانند بسیاری از بررهایها در قید و بند عرفیات بررهای بود و احترامی برای هیچ چیز و
هیچکس قائل نمیشد.
قصه سریال ماجرای روزنامهنگار جوانی را روایت میکرد که در راه تبعید سر از روستایی دوردست در میآورد و با
مردمی عجیب و غریب به نام بررهایها برخورد میکند.
نقطه چین
موفقیت پاورچین باعث شد گروه فیلمسازی با همان تیپهای آشنا با اندک تغییراتی سریال جدیدی با نام نقطه چین بروند،
مهراب و شقایق دوباره این همکاری را در نقطه چین ادامه دادند اما نقطه چین هیچگاه نتوانست به اوج و
قله موفقیتی که پاورچین در ١٢٠ شب آن را با مردم تجربه کرده بود برسد، خود مهراب منتقد نقطه چین
است و آن را دوست ندارد، با این وجود متنهای مهراب از مردهای تو سری خور و شخصیتهای طماع بامزه
از آب در آمده بود، بازی شقایق در متنهایی که مهراب مینوشت همان بامزگیهای قبل را داشت به خصوص اینکه
این بار تبلیغات درون سریالی هم مد شده بود و شقایق یکی از آن شخصیتهای خل و چلی بود که
با خندههای مضحکش باعث خنده و تفریح مخاطبان شد.
باغ مظفر
دو زوج هنری این بار دوباره با هم همکاری کردند.
هر دو که همکاریشان با مهران مدیری ادامه داشت، یک کار خارج از حیطه مشترک انجام دادند.
مهراب فقط سریال«کمربندها را ببندیم» و شقایق«کوچه اقاقیا» را با گروههای دیگر و بهصورت غیر مشترک کار کردند.
باغ مظفر در حقیقت دوباره این دو را در کنار هم قرار داد.
قصه سریال، ماجرای دو خان را روایت میکرد که به وسیله دیواری از هم جدا شدهبودند.
در این میان وصلتی صورت میگیرد.
این وصلت باعث ورود آدمهای جدیدی میشود که برخلاف میل صاحبان باغ، جور دیگری
رفتار میکنند.
شقایق اینجا در کنار سیامک انصاری قرار داده شد، یعنی داوود برره جای خود را به کیانوش داد.
او اینجا هم نقش زن مقتدر، اما گیج و گولی را بازی میکرد که با وجود دست و پا چلفتی
بودن محکم و مستقل میتوانست زندگی کند.
دهقان به بهترین شکل ممکن این نقش را اجرا کرد.
شقایق اینجا در نقش نازی همسر کامران ظاهر شد و خیلی بیشتر از داوود برره که خود یک بررهای اصیل
بود کامران را گاه و بیگاه تحت فشار نفهمیهای خود قرار میداد و کامران ملتمسانه و از سر ناچاری از
دست کارهای او به دوربین نگاه میکرد.
مرد هزار چهره
گروه نویسندگان همکار با مهران مدیری که مهراب قاسمخانی یکی از اصلیترین آنها بود این بار به جای رفتن به
سراغ کارهای تاریخی و روستایی و آپارتمانی از نوع و جنس کارهای قبلی ساختار جدیدی را در سریال جدیدشان طراحی
کردند.
مرد هزار چهره روایتی از زندگی آدمی یک لا قبا و آس و پاس و ساده لوحی به نام مسعود
شصتچی را روایت میکرد که مسئول بایگانی اداره ثبت در شیراز بود و بر اثر مجموعه اتفاقاتی هویتش برای افراد
مختلف جابه جا میشد.
در این مجموعه اتفاقات، تعدادی از بازیگران همراه قصه میشدند و شقایق دهقان به خاطر شیوه آشنایی که مردم از
او سراغ داشتند، در نقش شخصیتی شوت و ابله و در عین حال کم شعور ظاهر شد.
مسافران
مهراب قاسمخانی پس از نوشتن سن پترزبورگ که شقایق دهقان در آن حضور نداشت، به جمع گروه نویسندگان سریال جدید
رامبد جوان پیوست.
این سریال تخیلی با طراحی پیمان قاسمخانی درباره موجودات فضایی بود که میخواستند پس از آشنایی با فرهنگ زمینیها، زمین
را تصرف کنند.
شقایق دهقان در نقش ستاره دختر زوج معجونی – دولتشاهی به همراه آنها و یک ربات انساننما (نصرالله رادش) به
خانه فرخ و فرید (لولایی و رامبد) میآید.
شقایق در این سریال که بنیادش بر ناآگاهی نسبت به کار زمینیها
طراحی شده، فرصت مییابد بیش از پیش شخصیت مورد علاقه مردم را شکل یافته شدهتر اجرا کند؛ شخصیتی که به
دلیل نادانستههایش از محیط اطراف هرچه بیشتر بر جذابیتهایش اضافه میشود.
ستاره آنچنان که مهراب او را به جذابترین شکل ممکن به نگارش در میآورد و به آن جان میبخشد، با
جدیت رفتار در متن ماجرا و ساده لوحی که فقط مخاطب از بروز آن خبر دارد، باعث هر چه با
نمکتر شدن سیر بازی و هنر آفرینی شقایق دهقان میشود تا اندک اندک تبدیل آن به یک استار تلویزیونی شود.
ساختمان پزشکان
ساختمان پزشکان اوج هنرنمایی و از آن شاه نقشهای شقایق دهقان است.
این سریال جذاب و لذتبخش را که این بار حاصل همکاری سروش صحت بهعنوان کارگردان با پیمان و مهراب قاسمخانی
است، میتوان یکی از کارهای موفق صحت هم دانست.
ماجرای یک روانشناس با بازی بهنام تشکر که با مشکلات مختلف زندگی و کار دست و پنجه نرم میکند و
میکوشد به درکی منطقی از رفتار آدمهای پیرامونش برسد.
شقایق دهقان این بار با طراحی قاسمخانیها همزمان در برابر دو شخصیت قرار میگیرد: بیژن بنفشهخواه و بهنام تشکر.
او آنقدر گیرا و مهیج شخصیت کمهوش و حواس را تجسم میبخشد که هر بینندهای را از رفتار سبکسرانه و
غیر قابل کنترلش رودهبر میکند.
شقایق دهقان در نقش خانم شیرزاد اوج شخصیت کمحافظه دست و پا چلفتی را به شکلی درخشان خلق میکند.
دزد و پلیس
این همکاری شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی یکی از همکاریهای متفاوت این زوج هنری است.
شقایق در نقش فریبا خواهر داوود (هومن برقنورد) نقش دختری را بازی میکند که به لحاظ فرهنگی مربوط به پایین
اجتماع است.
بازی شقایق در این کار دوست داشتنی سعید آقاخانی گرچه به ماندگاری برخی از بهترین نقش آفرینیهایش نمیرسد، اما جزو
نقشهای اصلی تاثیرگذار بر ماجراست.
دزد و پلیس که به خاطر ترکیب موفق تشکر- برقنورد یادآور مجاورت این دو هنرمند در ساختمان پزشکان است و
یک جور امتداد موفقیت کلکلهای این دو از آن سریال به شمار میرود.
شقایق دهقان و مهراب قاسمخانی زوج هنری
پژمان
پژمان از آن نقشهای منحصر به فرد کارنامه کاری شقایق دهقان است.
این مجموعه تلویزیونی پر بیننده ماجرای پژمان جمشیدی از بازیکنان فوتبال سابق تیم ملی ایران و ستاره سابق پرسپولیس در
نقش خودش است.
او نقش فوتبالیستی را بازی میکند که برای چهارمین فصل متوالی با وجود تلاش فراوان، موفق نشده تیمی را برای
خود پیدا کند.
دور و بر او خانواده و دوست و آشنایانی را میبینیم که یکی از آنها بهرام (بیژن بنفشهخواه) و خواهرش
بنفشه با بازی شقایق دهقان است.
دهقان اما اینجا هم با قلمفرسایی همسر و برادر همسرش برگ دیگری از استعدادش را رو میکند؛ زن دانا و
دانشمندی که سرش دائم در کتاب است و هر وقت گیری در خانواده رخ میدهد با راهنماییها، پیشنهادها و نقشههای
او حل میشود.
او که در ضایع کردن و دست انداختن برادرش بهرام دست دارد، برخلاف شخصیت بیهوش و حواس
و کمشعور پیشین آدمی آگاه و در مواردی نابغه به حساب میآید.
نحوه ازدواج پر تعلیق او با وحید (سام درخشانی) آنقدر خندهدار و بامزه در آمده بود که میتوان آن را
بهعنوان یکی از خوشایندترین قسمتهای سریالهای طنز این سال خطابش کرد.
شقایق دهقان در این سریال با وجود حفظ خصلت کلافه کردن و در آوردن لج دور و بریها، از آن
دست بازیهای جدی در شوخی از خود بروز میدهد که بیش از هر چیز تحسین بیننده را بر میانگیزد.
دورهمی
این بار هم یک بار دیگر شقایق دهقان در کنار سیامک انصاری زوج هنری را تشکیل میدهند که پیشتر در
باغ مظفر همکاریشان را دیده بودیم، اما این بار این دو زوج در ساختاری شبیه تئاترهای لالهزاری کنار هم قرار
میگیرند.
داستان ١٢قسمت سری اول این مجموعه مربوط به خانواده پولداری است که در خانهای بزرگ زندگی میکنند و ماجراهایی برایشان
اتفاق میافتد.
پیمان (انصاری) در نقش داماد خانواده و مهرناز (دهقان) در نقش همسر پیمان بهعنوان زن و شوهر به این خانواده
ملحق میشوند.
پیمان طبق تیپ آشنای سیامک انصاری باید طوری رفتار کند که به او انگ داماد سرخانه نخورد.
مهراب قاسمخانی در این واپسین مجموعه تلویزیونیاش این بار نه در مقام نویسنده که در کسوت کارگردان ظاهر میشود و
یک مجموعه تلویزیونی با ساختاری کاملا متفاوت را نسبت به سایر آثار نمایشی پیشین خود اجرا میکند.
همشهری شش و هفت