
گروه آریان ساناز کاشمری: همانی هستم که بودم! از دو خواهر فعال در گروه آریان ، در آلبوم آخر تنها نام ساناز کاشمری به چشم میخورد.کوچکترین عضو گروه حالا برای خودش برنامههای زیادی دارد که مدعی است میتوان از مقایسه آنها با کارهای آریان تفاوت نگاهش را در سبک محبوب موسیقیاش دید.او که در سریال […]
گروه آریان
ساناز کاشمری: همانی هستم که بودم!
از دو خواهر فعال در گروه آریان ، در آلبوم آخر تنها نام ساناز کاشمری به چشم میخورد.
کوچکترین عضو گروه حالا برای خودش برنامههای زیادی دارد که مدعی است میتوان از مقایسه آنها با کارهای آریان تفاوت
نگاهش را در سبک محبوب موسیقیاش دید.
او که در سریال «کلاه پهلوی» هم بازی داشته به نسبت خواهرش در هنر فعالتر جلو میرود.
همکاری با امیر تفرشی
این روزها سرگرم تهیه آلبومی با امیر تفرشی هستم.
تا اینجای کار دو ترک را منتشر کردهایم تا مردم با سبک کارمان آشنا شوند و تفاوت کارمان با آریان
کاملا مشخص است.
در این آلبوم هم به عنوان بکوکال حضور دارم و کارهای آلبوم را مشترک انجام میدهیم.
یک جورهایی بیشتر به سلیقه و خواست خودم نزدیک است.
آقای تفرشی در کنسرتها ناظر صدای ما بود و در آلبوم آخر هم میکس و مستر را انجام میدادند که
در گیرودار این کار، برای یک آلبوم مشترک به من پیشنهاد همکاری دادند و من هم قبول کردم.
بهترین سالهای زندگی ما
من عضو کم سن و سال گروه بودم.
وقتی وارد گروه شدم ۱۷ ساله بودم و ۱۵ سال از آن روزها گذشته است.
میتوان گفت که من با این گروه بزرگ شدم.
به همین خاطر تعلق خاطر خاصی به آن دارم.
البته به همان اندازه بچههای دیگر هم به آریان این تعلق خاطر را دارند.
وقتی وارد آریان شدم در دوره پیش دانشگاهی تحصیل میکردم و حتی به خاطر تعدد کنسرتهای گروه نتوانستم به مدرسه
بروم و بعدا امتحان دادم.
از این زاویه آریان نقش مهمی برای من داشت.
همان ساناز قدیمی
نمیتوانم بگویم که حضور در گروه آریان مسیر زندگی من را عوض کرد.
من قبل از اینکه وارد گروه شوم تئاتر کار میکردم و حتی وقتی قرار بود روی صحنه برویم همه استرس
داشتند اما من چون تجربه اجرا روی صحنه را داشتم راحت بودم.
خیلیها فکر میکنند من بعد از شهرت در آریان تغییر کردهام اما واقعا اینطور نیست.
من در زندگی همیشه همین بودم.
آن معروفیت اصلا باعث نشد راه من جدا شود یا مثلا دیدم نسبت به زندگی تغییر کند.
من همانی هستم که بودم.
گروه سه نفره بانوان
راستش تا به حال به اینکه همراه سایر دخترهای گروه یک گروه سه نفره بانوان را تشکیل بدهیم فکر
نکردهام.
هیچوقت هم صحبتی در این مورد بین ما رد و بدل نشد.
فکرم این بوده که یک گروه بانوان آن هم در سبکی که ما کار میکنیم در ایران خیلی جواب نمیدهد.
اما قطعا موسیقی را ادامه میدهم.
دلسردیهای خطرناک
آنچه به گروه آریان در این ۱۵ سال گذشت بسیار متفاوت بود.
سالهای اول به رغم همه سختیها اما با وجود آلبومها، کنسرتها و تورهای خارجی خیلی خوب بود اما متاسفانه در
سالهای اخیر جدا از مشکلاتی که داشتیم کمکاری آریان آزاردهنده بود.
اینکه کنار هم نباشیم و کاری نکنیم باعث شد آن انسجام از بین برود و آن دلگرمی اولی که بین
ما بود به دلسردی بدل شد.
مقصران اصلی جدایی
به نظر من در اتفاقهای اخیری که برای آریان افتاد و منجر به این شد که کار آریان تمام
شود، بچهها مقصر نیستند.
میدانید وقتی که مرتب کار میکنید حتی وقت ندارید که به چیزی فکر کنید اما وقتی کار نباشد دلسرد میشوید
و میروید سمت کار انفرادی تا به شکل آلبوم و کنسرت و…
به آن عشقتان برسید اما وقتی مدام سرکار باشید به این مساله تک کار کردن فکر نمیکنید چون وقتش را
هم ندارید.
درنهایت به نظرم آنچه برای آریان پیش آمد، کنسرتهای لغو شده، تاخیر در انتشار آلبومها و کارهایی که باید میشد
و نشد بود
دلتنگیهای تهتغاری گروه
راستش برای همه چیزهایی که با آریان داشتیم دلم تنگ میشود.
کنسرتها، ضبط آلبومها، خود بچهها و…
در این سالها که مدت کمی هم نبود به نوعی با هم زندگی کردیم و کنار هم بزرگ شدیم.
خود بچهها همیشه میگویند ما ساناز را بزرگ کردیم.
درست است که کوچکترین عضو گروه بودم اما مرا لوس بار نیاوردند.
تداوم به خاطر عشق مشترک
آنچه باعث شد بچهها تمام این سالها کنار هم باشند جدای از کار، فضای صمیمانه و دوستی بین آنها
بود.
آن هم به خاطر عشقشان به موسیقی و خود آریان بود.
شاید خیلی جاها در شعر، کار، آهنگ و…
با هم مخالف بودند اما در نهایت با مشورت با همدیگر به یک نظر میرسیدند و ادامه میدادند.
روزهای بدون آریان
قطعا روزهای بدون آریان خیلی سخت است.
من حتی در این مدت گریه هم کردهام.
این برای همه ما سخت است.
آن همه خاطره و طرفداران پروپاقرصی که داشتیم.
هروقت قطعا خاطرهای برای ما زنده شود شاید منجر به اشک ریختن هم بشود چون اصلا اتفاق راحت و سادهای
نیست.
شراره فرنژاد: خداحافظ پایان کار من نیست
دختران گروه آریان جدای از نسبت فامیلیشان، یک ویژگی مشترک دیگر هم دارند و آن توانایی خوبشان در کار
موسیقی است.
شراره فرنژاد یکی از نوازندهها و همخوانهای گروه بود که در این چند سال خودش را تنها وقف کار با
آریان کرد و از رفتن به سمت فعالیت انفرادی خودداری کرد.
اینکه بعد از آریان او را باز هم در دنیای موسیقی خواهیم دید یا نه امری غیرمحتمل نیست اما خودش
هنوز برای این کار برنامهای ندارد.
پایان ۱۵ سال همکاری
به جز چند سال آخر من از همکاریام با گروه آریان راضی هستم…
متاسفانه من هم نمیدانم چرا به یکباره این همکاری را تمام شده اعلام کردند.
در واقع در گروه آریان هرکسی به نوعی خود را صاحب گروه میدانست و البته حق هم داشتند چون به
هر حال هریک از اعضا، بخشی از آریان بودند؛ یکی کمرنگ و دیگری پررنگ بود ولی در این بین چیزی
که برای من مسلم است این بود که علی پهلوان تنها کسی بود که دوست داشت این همکاری خاتمه پیدا
کند و من یکی از کسانی بودم که اصلا این موضوع را دوست نداشتم و هنوزهم از این موضوع شوکه
هستم.
امتیازات علی پهلوان!
متاسفانه ما یک مشکل بزرگ در گروه آریان داشتیم و آن هم این بود که تمام امتیازات آریان و
تمام آهنگهایش متعلق به شرکت ترانهشرقی بود و این شرکت هم به دلیل اینکه رابطه خوبی با علی پهلوان دارد،
دوست ندارد که این گروه بدون علی پهلوان به حیات خود ادامه دهد و چون علی پهلوان هم دوست داشت
تا این همکاری خاتمه پیدا کند، درنتیجه بدون اینکه از دیگر اعضای گروه مشورتی گرفته شود، حکم قطعی بر پایان
گروه آریان زدند!
تصمیم آخر بدون مشورت
تصمیم منحل شدن گروه بدون نظر و مشورت من گرفته شد و دوستان به راحتی این تصمیم
را گرفتند.
این رسم معمول است که در هر گروهی، خوانندهها تصمیم اصلی را میگیرند اما این موضوع در گروه ما خیلی
شاخص نبود ولی با این حال خوانندگان گروه ما خیالشان راحت است که میتوانند به تنهایی هم کارکنند؛ مانند پیام
صالحی که آلبوم مستقل هم منتشر کرد، ضمن اینکه پیام صالحی هم یکی از مخالفان منحل شدن گروه آریان بود
ولی آنقدر دوستان ادامه دادند و پافشاری کردند که پیام صالحی هم راضی شد! حتی دوستان بدون مشورت با ما
اسم «خداحافظ» را برای این آلبوم درنظر گرفتند!
کاتالیزوری به نام نینف
تا یک زمانی باید یک سری حرفها را پنهان نگه داشت تا
لطمهای به گروه وارد نشود ولی وقتی دوستان بدون اینکه مشورتی کنند و بدون اینکه از دیگر اعضای گروه اجازه
بگیرند، به راحتی مهر پایان را بر گروه میزنند، باید حقایق را بازگو کرد.
در تمام سالهای فعالیت گروه آریان به هرحال مشکلاتی بین اعضای گروه وجود داشت و این طبیعی است چرا که
همیشه و همهجا اختلافنظر و اختلاف سلیقه وجود دارد و ما هم این مسائل را تجربه کردیم ولی بزرگترین شانس
ما این بود که چندنفر در گروه بودند که اینها را خنثی میکردند.
در تمام این سالها نینف امیرخاص مانند یک کاتالیزور برای گروه بود و در واقع از زمانیکه او رفت، به
واقع آریان تمام شد!
خوبیها و بدیهای مدیربرنامه
داشتن یک مدیر برنامه خوب برای هر هنرمندی، بسیار خوب و موثر است.
شرکت ترانه شرقی هم در سالهای اول همکاری بسیار خوب کار میکرد ولی رفتهرفته فعالیتهای این شرکت در قبال گروه
آریان کم و کمتر شد.
وقتی شما با یک شرکت طرف قرارداد هستید و همه امتیازات فعالیتهای خود را به این شرکت واگذار کردهاید، این
طبیعی است که آن شرکت باید برای شما شرایط خوبی را مهیا کند ولی ما در سالهای اخیر همواره با
عدم برگزاری کنسرت روبهرو بودیم و حتی علی پهلوان هم همواره به شرایطی که داشتیم معترض بود ولی خود او
هم در این یکی، دو سال اخیر که به استرالیا رفته بود، برای برنامهها و کارهای مختلف آریان به ایران
نمیآمد و….
بهترین اتفاق آریان
برای من بهترین اتفاق سفری بود که ما به انگلیس داشتیم و در آنجا کریسدیبرگ را دیدیم.
او یک اسطوره در موسیقی است و من هرگز فکرش را نمیکردم روزی بتوانم او را از نزدیک ببینم و
کنار او بایستم و قطعهای را اجرا کنم.
در واقع این اتفاق برای من شاید بهترین اتفاق زندگیام باشد.
همیشه عاشق موسیقی
مسلما این پایان کار من در عرصه موسیقی نیست.
من از کودکی به موسیقی علاقه داشتم و در خانوادهای بزرگ شدم که این هنر را دوست داشتند و مسلما
بخشی از زندگی من را موسیقی به خود اختصاص داده است.
قطعا این کار را ادامه خواهم داد ولی هنوز برنامهریزی خاصی برای فعالیت موسیقیایی خودم خارج از گروه آریان ندارم
ولی به زودی خودم را جمعوجور میکنم و به کار موسیقی ادامه میدهم.
طراحی لباس و عکاسی
به کار طراحی لباس خیلی علاقهمند هستم و دوست دارم این کار را ادامه دهم ولی باید شرایط آن
ایجاد شود.
از طرف دیگر چون پدرم آتلیه عکاسی دارند، من از همان کودکی به عکاسی هم علاقه زیادی داشتم و حتی
یک زمان خیلی پررنگ کار عکاسی را انجام میدادم ولی مدتی است که این کار را پیگیری نکردهام اما شاید
در آیندهای نزدیک این کار را نیز ادامه دادم.
مجله زندگی ایده آل