وحید شمسایی در خندوانه
رامبد جوان در ابتدای برنامه ، شادی این قسمت را به همه دخترهای کشورمان تقدیم کرد و جوان نیز در
همین راستا ضمن تبریک، بیان کرد که امروز معطر به ولایت حضرت معصومه(س) و روز دختر است.
سپس علی مسعودی معروف به علی مشهدی به عنوان کمدین وارد خندوانه شد.
او ابتدا در مورد مصرف آب و برق مثل سری قبل صحبت کرد.
و بعد از دوران خدمتش شروع به تعریف کرد و خبر داد که یکی از دوستانش به نام ابوالفضل که
چند بار از او گفته بود و در آن دوران کتک های زیادی به خاطر وی خورده بود نیز در
استودیو حضور دارد.
در ادامه علی مشهدی به سراغ دوران آموزشی رفت و بیان کرد: از اول دوره آموزشی من دلم می‌خواست پسری
که خیلی آنتن و خودشیرین بود را بزنم ولی در آن زمان ممکن نبود، تا اینکه روزی بعد از آموزشی
زمانی که برای فرستادنمان به مناطق مختلف سوار قطار شده بودیم با خودم گفتم این آخرین فرصتی است که دارم
و می توانم انتقامم را بگیرم و چون او همیشه کنار گروهبان بود قرار شد که کیسه انفرادیش را بردارم،
کیسه را برداشتم و بدو بدو به داخل قطار رفتم، داشتیم حرکت می‌کردیم که دیدم ابوالفضل گریه کنان دنبال کیسه
اش می گردد.
من به زور قانعش کردم که سوار بشود و وقتی آمد گفتم بیا من کیسه اون پسره که خودت می
دونی رو برداشتم، حالا هر چی که توش هست رو با هم نصف می‌کنیم.
از پتو و ملافه شروع کردیم تا به پیراهن و لباس هایش رسیدیم، تازه آن موقع بود که ابوالفضل فهمید
که آن کیسه برای او بوده و هر دو کلی جاخوردیم.
او سپس کمی از خاطرات دوران جوانی و دعواهایی که در آن دوره داشته است گفت و افزود: سربازی باعث
شد من دیگر دعوا نکنم.
بعد از خداحافظی او ، رامبد جوان مهمان خندوانه را معرفی کرد و گفت: این بار خندوانه میزبان یک قهرمان
است که بارها در زمین فوتسال جنگیده و ما را در شادی خود شریک کرده است.
وحید شمسایی بازیکن
نام آشنای فوتسال کشورمان روی صحنه آمد و در ابتدا راجع به لذت گل زدن گفت: این اتفاق حس خیلی
خوبی دارد و من اصلا به گل زدن عادت کرده‌ام، حتی سر تمرین هم خودم توپ را برمیدارم و در
دروازه گل می کنم!
آقای گل جهان گفت که تا کنون گل های ثبت شده اش ۳۹۲ عدد است و
در ابتدا که جوان تر بوده با گل خوردن به شدت به هم می‌ریخته اما کم کم تعادلش را حفظ
می کرده است.
او گفت: من در خانواده ای فوتبالی که مادرم پرسپولیسی و پدرم استقلالی و دایی و برادرم فوتبالیست بودند بزرگ
شدم و شاید قسمتی از این علاقه من به ورزش به خانواده و ژن برمی‌گردد، همچنین در کودکی بسیار خیالباف
بودم و وقتی فرشاد پیوس را می دیدم که گل می زد، حس می کردم همه دارند من را تشویق
می کنند! و خدارا شکر در آینده به این مقام رسیدم و به عنوان آقای گل شناخته شدم.
وحید شمسایی در ادامه تعریف کرد: در دوره جوانی بخاطر ۴ سال دوری اش از بازی و ورزش ، وزنم
از ۷۲ به ۱۰۶ کیلو رسید و این اتفاق باعث شد من دیگر نوشابه ، شیرینی و حتی یک دانه
برنج نخورم.
که این گفته او تعجب رامبد جوان را به همراه داشت.
وحید شمسایی و علی مسعودی در خندوانه
وحید شمسایی درباره خوشبختی و نگاه او به این موضوع گفت: خوشبختی را در نگاه خداوند و اهمیت دعای خیر
پدرو مادر در زندگی می دانم.
در پایان رامبد جوان از وحید شمسایی خواست تا برای شاد کردن دل چند نفر کاری انجام دهد و قرار
شد به نیت ۵ تن برای ۵ کودکی که می‌خواهند به مدرسه بروند و بضاعت خرید وسایل را ندارند در
روز جشن نیکوکاری به طور مفصل لوازم لازم را تهیه کند.
اما در آخر برنامه به مناسبت تولد شاه حسینی ، به همه تماشاگران کیک یزدی داده شد.
سیمرغ
یک رقص خیابونی شاد و پرانرژی 
