پرستو صالحی خاطره پرستو صالحی از کودکی اش : داستان مصور امیر و الهام : یه روزی انگشت امیرداداشی از سر شیطنت خورد به چشم الهام (پرستو) باباشون امیر و دعوا کرد و امیر خواست دلجویی کنه الهام خانم ناز کرد اولش ولی بالاخره داستان به خیرو و خوشی با دیده بوسی به پایان رسید عکاس […]
پرستو صالحی
خاطره پرستو صالحی از کودکی اش :
داستان مصور امیر و الهام : یه روزی انگشت امیرداداشی از سر شیطنت خورد به چشم الهام (پرستو) باباشون امیر
و دعوا کرد و امیر خواست دلجویی کنه الهام خانم ناز کرد اولش ولی بالاخره داستان به خیرو و خوشی
با دیده بوسی به پایان رسید
عکاس : بابام
اسم شناسنامه ای بنده الهام هست و نتیجه اخلاقی اینکه داداشا
انگشت تو چشم خواهرا نکنید دیگه
پرستو صالحی و برادرش
گردآوری گروه فرهنگ و هنر نیک صالحی از اینستاگرام هنرمندان