شخصیت شناسی نازک نارنجی ها با لیلا بلوکات! +عکس

راهنمای شناسایی آدمهای زودرنج و راه کنار آمدن با آنها- اگر بخندی؛ فکر میکند مسخرهاش میکنی.اگر ساکت باشی؛ فکر میکند خودت را برایش گرفتهای.اگر آرام صحبت کنی؛ فکر میکند تحویلش نمیگیری.اگر بلند صحبت کنی؛ فکر میکند میخواهی تضعیفاش کنی.اگر با طنز و شیرین صحبت کنی؛ فکر میکند به او متلک میاندازی.اگر درخواستهایش را انجام دهی، […]
راهنمای شناسایی آدمهای زودرنج و راه کنار آمدن با آنها- اگر بخندی؛ فکر میکند مسخرهاش میکنی.اگر ساکت باشی؛ فکر میکند
خودت را برایش گرفتهای.اگر آرام صحبت کنی؛ فکر میکند تحویلش نمیگیری.اگر بلند صحبت کنی؛ فکر میکند میخواهی تضعیفاش کنی.اگر با
طنز و شیرین صحبت کنی؛ فکر میکند به او متلک میاندازی.اگر درخواستهایش را انجام دهی، فکر میکند میخواهی به او
ترحم کنی.اگر به او هدیه بدهی؛ نگران میشود که چرا این کار را کردهای.اگر درخواستهایش را رد کنی؛ فکر میکند
آدم حسابش نمیکنی.اگر به او خوبی کنی؛ فکر میکند میخواهی خودت را بالا بگیری.اگر به او نکتهای یاد دهی؛ احساس
میکند تحقیر شده است.اگر به او توصیهای بکنی؛ فکر میکند میخواهی رئیس باشی.اگر به او زنگ بزنی؛ فکر میکند حتما
با او کاری داری.اگر به او زنگ نزنی؛ فکر میکند فراموشش کردهای.اگر موقع حرفهایش گریه کنی؛ با خود میگوید پس
من باید خیلی بدبخت باشم.اگر موقع حرفهایش آرام باشی؛ احساس میکند که درکش نمیکنی.اینها علائم انسانهای بسیار حساس و نازک
نارنجی است که هر کاری انجام دهی از راه دیگری وارد میشوند و تو را محکوم میکنند.
آدم آزاردهندهای برای دیگران نیستم و بیشتر خودم اذیت میشوم!
لیلا بلوکات:
زود رنجیام بیش از هر چیز خودم را آزار میدهد و تا حدی نیست که دیگران در ارتباط با من
معذب باشند و دائما در حال رعایت کردن حال من باشند.معمولا آدم آزاردهندهای برای دیگران نیستم و بیشتر خودم اذیت
میشوم، به همین دلیل در رابطه با کسانی که حساس و زودرنج هستند سعی میکنم با آنها صحبت کنم
و مسئله را برای آنها باز کنم و با دلایل منطقی به عنوان شخصی که خودش هم زودرنج است شخص
را متقاعد کنم که میتواند منعطفتر باشد اما اگر به جایی برسم که متوجه شوم شخص هیچگونه منطقی در حساسیتهایش
ندارد عطایش را به لقایش میبخشم و ترجیح میدهم تا دیگر او را نبینم و این به خاطر به آرامش
رسیدن خودم است.
زودرنجها درمان پذیرند
لیلا بلوکات : من به عنوان یک شخص زودرنج میتوانم حساسیتهایم را بالا و پایین کنم یا آنها
را طبقهبندی کنم پس اگر من میتوانم، پس حتما همه انسانها میتوانند، به خاطر اینکه وقتی فرد با حساسیتهای خودش
منطقی برخورد میکند خودش به آرامش میرسد.این نوع رفتار از خصوصیات اخلاقی است پس حتما میتواند متغیر باشد اما اگر
اطرافیان آن شخص بخواهند او را تغییر بدهند فکر میکنم بهترین روش طرد کردن آن فرد است.وقتی از او دوری
کنیم و دیگر در اولویت نباشد و این دور شدن را برایش توضیح دهیم و بگوییم به عنوان مثال به
دلیل اینکه تو شخص زودرنج و حساسی هستی و ممکن است اذیت شوی در فلان مهمانی نمیتوانم دعوتت کنم و
اگر به همین ترتیب آن شخص اطرافیان خودش را از دست بدهد ناخودآگاه به خودش میآید و سعی میکند خودش
را تغییر دهد.اگر کسی از من برنجد سعی میکنم با او صحبت کنم و حرفهای او را بشنوم و در
مورد دلایل خودم برایش توضیح میدهم و اگر مقصر باشم قطعا از دلش در میآورم اما اگر مقصر خود شخص
باشد و دلایل من را هم نپذیرد دیگر تلاشی برای او نمیکنم اما وجدانم راحت است که تلاش خودم را
کردهام.
حساسها چگونه فکر میکنند فرد زودرنج بهتر است کاملا به خود اطمینان داشته باشد که مىتواند روحیه خود را
تغییر دهد ولى نباید براى نتیجهگیرى عجول باشد، بلکه با خود فکر کند و حداقل یک سال روى خود کار
کند و اگر چنین کرد حتما پس از آن دگرگون خواهد شد.این موضوعی نیست که یک شبه ایجاد شده باشد
پس یک شبه هم از بین نمیرود.راهکار بعد مهربانی با مردم است.
افراد زودرنج معمولا در علاقهمندی به دیگران ضعیفند.خیلی دیگران را دوست ندارند.در انتظار یک اتفاقند تا از دیگران دلخور
شوند.در حالی که اگر دیگران را دوست بداریم، میتوانیم کم و کاستیهای رفتارشان را بهتر تحمل کنیم.
لیلا بلوکات، بازیگر سینما و تلویزیون لیلا بلوکات : زودرنجها شکل من هستند – من خودم شخصی بسیار
زود رنج و حساس هستم اما ویترینی که از خودم ساختهام و به دیگران نشان میدهم شخصی فارغ از غم،
پر از شادی و نشاط و تمام تلاشم این است که به هر جمعی که وارد میشوم با خودم انرژی
وارد کنم.خودم را شخصی پر قدرت و سرسخت نشان دادهام و با تمام اینها تلاش کردهام تا حساس بودن و
زودرنجی خودم را پنهان کنم اما با تمام اینها به شدت آسیب پذیر و شکننده هستم، به این دلیل است
که بسیار نکته بین هستم.
جسارت گفتن، خیلی بهتر از کتمان ناراحتی است
لیلا بلوکات : تا قبل از اینها هر وقت آزرده خاطر میشدم به کسی که باعث این مسئله شده
بود چیزی نمیگفتم و بدون هیچ حرفی آنجا را ترک میکردم و مدتها این مسئله باعث آزارم میشد و این
ناراحتی تا مدتها همراه من و در ذهن من میماند و این اصلا روش خوبی نبود زیرا باعث میشد دور
شدن من از آدمها از نظر آنها بی دلیل باشد.آنها نمیدانستند به چه دلیل از سمت من در حال تنبیه
شدن هستند و همیشه این علامت سؤال در ذهن آنها باقی میماند اما روی خودم کار کردم تا ناراحتیها و
دلخوریهایم را بیان کنم و الان مدتی است که راجع به حساسیتهایم با اطرافیان صحبت میکنم.وقتی اطرافیان حساسیتهای افراد را
بدانند کمتر باعث آزار آنها میشوند.این قانون برای دوستان نزدیک و کسانی است که آنها را زیاد میبینم اما اشخاص
دورتر و کسانی که کمتر آنها را میبینم در روال ارتباط سعی میکنم تا حساسیتهایم را به آنها گوشزد کنم
چون معتقدم جسارت گفتن، خیلی بهتر از کتمان ناراحتیمان است.وقتی حساسیتهایمان را به دیگران گوشزد میکنیم خیلی بهتر است و
یک نوع توقع منطقی به وجود میآورد که با توجه به اینکه اشخاص حساسیتهای شما را میدانند توقع این را
داریم تا رعایت شما را بکنند و اگر کسی با علم به اینکه شما چه حساسیتهایی دارید باز هم باعث
ناراحتی شما شود دیگر ارتباط با آن شخص درست نیست چون او در پی آزار شماست.در اطرافیان من هم اشخاصی
هستند که بسیار حساس هستند اما درصد حساسیتهای خود من تا حدی زیاد است که معمولا وقتی آنها در حال
گفتوگو با من هستند من به شدت در حال جنگیدن با خودم هستم تا در مقابل حساسیتهایم انعطافپذیرتر باشم.من عاشق
آرامش هستم و هر کاری که من را به آرامش برساند را انجام میدهم؛ آن کار میتواند سفر ، طبیعت،
دیدار دوستان یا حتی دیدن یک فیلم باشد.
رابطه کمخونی و زودرنجی یکی از علل شایع زود رنجی و عصبانیت کمخونی است.فردی که مبتلا به کمخونی است، بسیار
زودرنج و دچار ناراحتیهای جسمی و روحی میشود، بنابراین سعی کنید با یک آزمایش خون وضعیت جسمانی خود را
بررسی کنید.باید گفت گوشت قرمز سرشار از آهن است و کسانی که کمخونی دارند از گوشت قرمز بیشتر از گوشت
سفید استفاده کنند، زیرا آهن موجود در گوشت قرمز بهتر جذب میشود.همچنین غلات، حبوبات و سبزیها از منابع مهم آهن
هستند.البته میوهها مقدار کمی آهن دارند و برخی سبزیها نیز آهن دارند ولی میزان جذب آنها خیلی بالا نیست.توصیه میشود
همراه با مواد غذایی گیاهی، مواد غذایی اسیدی یا ترش نیز مصرف شود که جذب آهن آن افزایش پیدا میکند.
والدین سهلگیر زودرنجی میتواند به علل متفاوتی شکل بگیرد.این موضوع میتواند از بدو تولد رشد پیدا کند و تا سنین
نوجوانی پررنگ و پررنگتر شود، زمانی که مادر بیش از حد معین به کودک شیر مادر میدهد (معمولا ۱۸ الی
۲۴ ماهگی) به عبارتی کودک ممکن است در مرحله دهانی فیکس یا تثبیت شود، فیکس شدگی در این مرحله بدین
معناست که کودک دنیا را جایی پر از نعمت و جای بسیار راحت میپندارد چرا که هر وقت اراده کرده
با کمی گریه شیر مادر و آغوش گرم در خدمتش بوده و تاثیر آن در بزرگسالی نماد پیدا خواهد کرد.او
هر وقت هر چیز مطابق میلش نباشد قهر میکند و شاکی میشود، دومین موضوع که در کودکی میتواند ریشه زودرنجی
را پایهریزی کند تربیتهای افراطی یا بهتر است بگوییم آسانگیریهای بیش از حد پدر و مادرهاست.گاهی پدر و مادر از
آن سوی پشت بام میافتند و هر چه کودک میخواهد برای او فراهم میکنند و گوش به فرمان کودک میشوند
و در نظر خود فکر میکنند خیلی هم اصول تربیتی را رعایت میکنند (والدین سهلگیر) اما این موضوع نیز باعث
میشودکودک در بزرگسالی انتظارات زیادی از اطرافیان خود داشته باشد و همه چیز باید مطابق میل او باشد.
علل زودرنجی یکی از علل زودرنجی، حس حقارت درون است.افرادی که حقارت درونی حس میکنند معمولا رفتار دیگران را به
این حقارت خود نسبت داده و به همین دلیل خیلی بیشتر واکنش نشان میدهند.مثلا دلیل اینکه او با من چنین
رفتار کرد این است که برای من ارزشی قائل نیست.اصلا در کل من قابل احترام نیستم، «لذا باید در جهت
افزایش اعتماد به نفس بکوشند و رفتار اشتباه افراد را به بیادبی و بیشخصیتی و نوع آموزش آنها نسبت دهند.در
خیلی اوقات هم خوبی در عرف افراد فرق میکند، بنابراین قرار نیست خوبی در ذهن شما خوبی در ذهن دیگران
هم باشد.زودرنجی در بسیاری اوقات به دلیل رنجش روح است.اضطراب و افسردگی تاثیر فراوانی در زودرنجی افراد دارد لذا
در صورت وجود این اختلالات حتما درمان میشوند.
بزرگان میگفتند زودرنج رفیق ندارد واژه زودرنج در فرهنگ لغات فارسی به معنی کسی است که زود برنجد و آزرده
شود و نازک دل باشد.اما از این منظر میتوان فرد زودرنج را کسی برشمرد که زود آزرده میشود یا به
کسی گفته میشود که بر اثر کنشی منطقی یا غیر منطقی آزردهخاطر میشود یا میتوان گفت فرد زودرنج کسی است
که در مقابل یکسری رفتار و برخوردها که با روحیات و شخصیت او سازگار نیست، آزردهخاطر میشود.زودرنجی را میتوان عدم
تحمل روانی در قبال واقعیتهای محیطی بدانیم.افراد زودرنج معمولا آستانه پایینتری در مواجهه با اتفاقهایی دارند که در شرایط معمول
دیگران را چندان آزرده نمیکند.زودرنجی نوعی پرتوقعی هم محسوب میشود.لذا در اکثر موارد رخداد، موضوع ناراحتکنندهای نیست اما فرد زودرنج
را میآزارد یا اینکه آزردهکنندگی به حدی نیست که در فرد زودرنج واکنش به وجود میآورد.
والدین حکمران
حالت سومی هم هست و دقیقا نقطه مقابل مسائل بالا و آن هنگامی است که ما در کودکی باید و
نبایدهای زیادی شنیدیم و با والدین افراطی در حیطه تربیت مواجه بودیم (والدین حکمران) و کودکمان در همان زمان کودکی
تصمیم میگیرد در بزرگسالی طوری زندگی کند که دیگر هیچ باید و نباید و انتقادی نشنود و هرکس حرفی به
او بزند با او قهر کند، البته ممکن است افراد در بزرگسالی نیزدچار این مشکل شود که میتواند علل زیادی
داشته باشدبرای مثال تجربههای تلخ روزمره و مداوم و ضربههای روابط بین فردی و مشکلات خلقی همانند افسردگی و اضطراب.مهمترین
راهکاری که برای افراد زودرنج مفید است تمرین برای سازگاری با افراد و شرایط مختلف است.فرد زودرنج نیاز دارد
تا به خود آموزش دهد که «قرار نیست همه شرایط طبق میل من پیش رود.این منم که بهتر است شرایط
گوناگون را تجربه کنم و قدرت کنار آمدن را بالا ببرم.» البته برای پیدایی این رویه نیاز به تمرین داریم
و سازگاری با شرایط مختلف یک شبه به وجود نمیآید.باید بر احساسات منفی غلبه کرد و اجازه نداد حوادث محیطی
تاثیری بر خلق و عواطف فردی بگذارد.
دزدگیری با حساسیت بالا
یک فرد زوردنج مانند دزدگیری است که حساسیتش زیادی بالاست و با وزیدن هر نسیمی آژیر میکشد.هیچ نسیمی دزد نیست،
این دزدگیر است که باید حساسیتش کاهش پیدا کند.فرد زودرنج به دلیل باورهای غیرمنطقی و صرفا احساسی که از رفتار
دیگران دارد، بیشتر اوقات دیگران را بد میفهمد.فرد زودرنج مثل گیرنده تلویزیونی است که آنتن او خراب است و تصویر
هر شبکهای را ناواضح، مبهم و درهم میگیرد.فرد زودرنج مانند گیرندهای است که پیامهای دیگران را اشتباه دریافت کرده یا
تفسیر میکند.مهمترین مشکلی که فرد زودرنج با آن درگیر است انتظارات اشتباه، باورهای غیرمنطقی و خطاهای شناختی است که
باید برای رفع آن از یک مشاور و کتابهای آموزشی این حیطه کمک بگیرد.فرد زودرنج مهارتهای ارتباطیاش به دلیل مشکل
در گیرندگی پیام، دارای مشکل میشود و ارتباطاتش آسیب میبیند.فرد زودرنج برای اینکه روشنی دنیا را به طور صحیح
ببیند، نیاز است عینک سیاه را از چشمان خود بردارد و گیرندگی خود را اصلاح کند تا دنیا را زیباتر
ببیند و ارتباطش با دیگران صمیمی، گرم و اصلاح شود.
راهکار دیگر همدلی کردن و یادگیری مهارتهای همدلی کردن است همدلی در احساس و درک تجربیات احساسی دیگران است، بدون
اینکه فرد، احساس خود را با آنها یکی بداند.به عبارتی، همدلی یعنی پا در کفش دیگری گذاشتن و با کفش
او راه رفتن، به گونهای که همدلی کننده، کاملا آگاه باشد که کفشی که به پا کرده است به خود
او تعلق ندارد.همدلی، زیباترین ویژگی انسانهاست.انسانها با همدلی کردن میتوانند احترام عمیق خود را به دیگران ابراز کنند.همدلی، چرخهای ارتباطی
بین افراد را نرم و لغزان میکند تا به راحتی بچرخند.همواره در هر مسئلهاى ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد
را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید.این مسئله باعث مىشود برخوردهاى بهتر از مورد انتظار در
شما ایجاد خشنودی کند.در حالیکه اگر همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت.
جام جم سرا