
میخواهم در حال زندگی کنم و خوش باشم محمد رضا فروتن به عنوان جوان اول به سینمای ایران راه یافت اما حالا ۱۵ سال پس از ستاره شدن، او هنوز در اوج است. “صدای تو خوب است” احتمالا یک ربطهایی به محمدرضا فروتن دارد! هر چند باید به این «صدا»، «سیما»، «بازی» و «دغدغه» خوب […]
میخواهم در حال زندگی کنم و خوش باشم
محمد رضا فروتن به عنوان جوان اول به سینمای ایران راه یافت اما حالا ۱۵ سال پس از ستاره شدن،
او هنوز در اوج است.
“صدای تو خوب است” احتمالا یک ربطهایی به محمدرضا فروتن دارد! هر چند باید به این «صدا»، «سیما»، «بازی» و
«دغدغه» خوب را هم اضافه کرد! محمد رضا فروتن که دیگر نیازی به معرفی ندارد، دارد؟ مگر کسی ناصر
خان «قرمز» را فراموش میکند یا حتی مرد شرّ «دو زن»را.با اینکه او را در نقشهای مختلفی دیدهایم، در سیماهایی
متفاوت و در کاراکترهایی متنوع اما همیشه میشود از فروتن، انتظار بازی استانداردی داشت.هیچ وقت نمیتوانیم بگوییم او در فلان
نقشش خوب نبود.به هر حال او یاد گرفته سطح بازیهایش را همیشه در حدی نگه دارد که طرفدارانش –که کم
هم نیستند- راضی باشند و راضی باقی بمانند.همانطور که معرفی محمدرضا فروتن، محلی از اعراب ندارد، گفتوگو کردن با او
هم نیازی به بهانه ندارد.او محمدرضا فروتن است و همین کافی است.بازیگری که توانسته در این چند سال، همچنان ستاره
باقی بماند و کرور کرور، هوادار دوآتشهاش را سرحال نگه دارد.
روانشناسی کمکم کرد
محمد رضا فروتن : رشته تحصیلیام کمک بسیاری به من کرد تا در کارم موفقتر شوم، چراکه به این موضوع
پی بردم این، فقط جسم انسان نیست که باید تغذیه شود و نیاز به رسیدگی دارد بلکه روح انسان نیز
نیاز به پرورش و تغذیه دارد؛ اغلب ما تمام توجه و تمرکزمان را معطوف به جسم و اتفاقات دنیای بیرونمان
میکنیم و به دنیای درونمان کوچکترین توجهی نمیکنیم که این، اشتباه است.مسلما همه ما انسانها دوست داریم به بهترین نحو
ممکن زندگی کنیم و یک زندگی سرشار از شادی داشته باشیم، تمام این اتفاقات با رشته روانشناسی ممکن میشود و
شرایطی را فراهم میکند که انسان درونگرا شود و تمام فکر و ذهنش به سمت خوبیها و زیباییهای دنیای معنوی
گرایش پیدا کند.
میخواهم انسانتر شوم محمد رضا فروتن :با وجود آن که مشغلههای کاری و فکری زیادی دارم اما همیشه سعی میکنم
کتابهایی با مضمون روانشناسی یا مربوط به حیات معنوی انسان را حتما بخوانم تا بیشتر به درون خودم پی ببرم
و انسانتر شوم، خوبتر و بهتر شوم و…
؛ (البته اگر الان این خصوصیات را داشته باشم!) در کل، بیشتر کتاب میخوانم تا روزنامهها و مجلات.بهندرت اتفاق میافتد
سراغ روزنامه یا مجله خاصی بروم، فقط یک هفتهنامه است که آن هم بهخاطر مطالب پزشکی و سلامتش، هر هفته
میخرم.
علایقم را به فرزندم تحمیل نمیکنم
محمد رضا فروتن :مطمئنا اگر خدا بخواهد و لیاقت آن را داشته باشم که فرزندی به من بدهد، سعی میکنم
هیچوقت مجبورش نکنم آنطور که خودم دوست دارم زندگی کند، علایقم را به او تحمیل نمی کنم مثلا نمیگذارم، انتخاب
رشتهاش طبق میل من باشد و به جای او، من تصمیم بگیرم! بهنظرم قشنگترین نکته زندگی یک انسان این است
که بتواند آزادانه برای خودش تصمیم بگیرد و دنبال آنچه دوست دارد برود.تمام سعی من این است که بتوانم بچهای
را وارد این دنیا کنم و البته در کنار تربیت درست و سالمش، اجازه دهم خودش برای خودش تصمیم بگیرد
و دنبال علایقش برود چون معتقدم تمام احساسات و علایقی که در وجود یک انسان هست، سرچشمهاش خداوند است و
اوست که علایق یک انسان را در وجودش قرار میدهد.
درسهایی که از دانشجویی گرفتم
محمد رضا فروتن :دوران دانشجوییام را در دانشگاه آزاد رودهن و در رشته روانشناسی بالینی پشتسر گذاشتم وافتخار این را
داشتم که در کنار استادان بسیار خوب و شایستهای از جمله استاد مرحوم قنادان، استاد نوایی و دکتر هاشمیان عزیز
و بسیاری دیگر که واقعا از ته دل دوستشان داشتم، این مرحله از زندگیام را طی کنم و درسهای بسیاری
از این عزیزان بیاموزم.وقتی تجدید آوردم!
در دوران نوجوانیام، خیلی بازیگوش و شیطان بودم و اصلا اهل درس و کتاب
و مدرسه نبودم، طوری که خاطرم هست در همان سال اول دبیرستانم، تجدید آوردم! اشتباهی که در دوران دبیرستان انجام
دادم، این بود که رشتهای را انتخاب کردم که اصلا دوست نداشتم، چراکه رشته تجربی، آن هیجان و اشتیاقی که
باید را به من نمیداد.همیشه تصور میکنم اگر رشتههای هنری یا حتی ادبیات را انتخاب میکردم، میتوانستم پیشرفت بسیار زیادی
در تحصیلاتم داشته باشم.بههرحال زمانی که در دانشگاه رشته روانشناسی بالینی قبول شدم، بسیار سرذوق آمدم، چراکه این، همان اتفاقی
بود که دوستش داشتم و با روحیاتم بسیار سازگار بود، به همین دلیل تا مقطع لیسانس تحصیلاتم را ادامه دادم
و بعد از آن به دلیل آنکه وارد دنیای بازیگری و سینما شدم، فرصت ادامه تحصیل را از دست دادم.
با کلمه «خاطره» مشکل دارم!
محمد رضا فروتن :همیشه از اینکه بخواهم بهترین خاطره زندگیام را بگویم، طفره میروم چون سراسر زندگی محمدرضا فروتن، خاطره
است.بههمین دلیل نمیتوانم بهترینو بهیادماندنیترین لحظه زندگیام را بیان کنم؛ تکتک دقایق زندگیام را دوست دارم و همهشان در ذهنم
ماندگار شدهاند و هرکدامشان حس و بوی خاص خودشان را دارند.در کل، با کلمه «خاطره» مشکل دارم اما، مثل بقیه
آدمها، زور میزنم در لحظه خوش باشم، در حال زندگی کنم، از زندگیام نهایت لذت را ببرم و با تمام
امکاناتی که هست و نیست، شاد باشم و خوش بگذرانم.
به جای من مصاحبه میکنند!
محمد رضا فروتن :چند وقت پیش یکی از مجلات از قول من مصاحبهای چاپ کرد که من به هیچ عنوان
آن حرفها را نزده بودم.اصلا حدود ۳-۲ سالی میشود که از آخرین مصاحبهمن میگذرد و تا به امروز که با
شما صحبت میکنم، با هیچ مجله یا روزنامهای مصاحبه نکردهام.متأسفانه بعضی دوستان مطبوعاتی، زاییده تخیلاتشان را از جانب من چاپ
میکنند و از آن بهعنوان مصاحبهای اختصاصی نام میبرند که این، کار بسیار زشتی است! کاش میشد این اتفاقات را
پیگیری کرد و برخوردی قانونی با این افراد داشت.در کل، نه دنبال محبوبیت هستم و نه شهرت، فقط دنبال خودم
میگردم! همیشه به کیفیت زندگیام اهمیت میدهم و یکی از فاکتورهایی که برایم خیلی اهمیت دارد، خوشپوشی است؛ بهنظرم مناسب
و شیک پوشیدن، خودش جزئی از کیفیت زندگی است که باید برایش ارزش قائل شد.
عاشق عمو خسرو بودم
محمد رضا فروتن :اکثرا ساختههای کارگردانان بزرگی همچون رخشان بنیاعتماد، داریوش مهرجویی و بهخصوص عباس کیارستمی را دنبال میکنم و
اغلب کارهایشان را دوست دارم.بین بازیگران هم، بهنظرم مرحوم خسرو شکیبایی واقعا یک فوقاستثنا بود و همه جا هم گفتهام،
کارهای ایشان را خیلی دوست داشتم و اکثر آثارشان را دیدهام و تا زمانی که زنده بود، دوست داشتم از
نزدیک ببینمش و از وجودش بهره ببرم و درس بیاموزم.در کل عاشق عمو خسرو بودم.البته این اواخر افتخار این را
داشتم که در کار «اتوبوس شب» در کنار ایشان بازی کنم که واقعا از اینکه در کنارش بودم، لذت بردم.در
ضمن کارهای خانم گلاب آدینه را نیز بسیار دوست دارم و دنبال میکنم.خانوادهام میخواستند
حتما باید دکتر شوم!
محمد رضا فروتن :از همان دوران
کودکی و نوجوانی، عشق به دنیای هنر و بازیگری را در وجودم احساس میکردم اما نمیدانم چرا خانواده و اطرافیانم
این همه اصرار داشتند که حتما پزشک شوم! به همین دلیل و برخلاف میلم رشته تجربی را انتخاب کردم و
در دانشگاه هم فوقلیسانس روانشناسی گرفتم و از آن پس بود که با تمام وجودم احساس کردم میتوانم در عرصههای
خوانندگی و بازیگری به مدارج بالایی برسم و این راه را انتخاب کردم.در کل، معتقدم این، زندگی است که انسانها
را به سمتوسوهای مختلف میکشاند و قسمت آدمها را خودشان رقم نمیزنند.
قـــرمـــ،ز متفاوتترین کار من
محمد رضا فروتن :بههیچ عنوان نمیتوانم بهترین کار هنری که تا امروز انجام دادم را نام ببرم اما بهنظرم قرمز،
یک تفاوت اساسی با دیگر کارهایم دارد چون زمانی که قرمز اکران شد، حجم وسیعی مخاطب بهدست آورد و بازتاب
فوقالعادهای داشت؛ اما تا امروز به بهترین سکانس یا دیالوگی که در کارهایم گفتهام طوری که همیشه در ذهنم ماندگار
شود، فکر نکردهام.
طعم زندگی