سیدمهدی رحمتی ، دروازهبانی است که همیشه کارهای عجیب و غریب میکند و با خداحافظی ناگهانیاش از تیمملی، همه را به شوک فرو برد.این بازیکن که یکی از گلرهای خوب ایران در سالهای گذشته بوده، در زندگی شخصیاش نیز مثل زندگی فوتبالیاش چالشهایی داشته که بزرگترین آن از دست دادن خواهرش است.البته سیدمهدی رحمتی تمایلی […]
سیدمهدی رحمتی ، دروازهبانی است که همیشه کارهای عجیب و غریب میکند و با خداحافظی ناگهانیاش از تیمملی، همه را
به شوک فرو برد.
این بازیکن که یکی از گلرهای خوب ایران در سالهای گذشته بوده، در زندگی شخصیاش نیز مثل زندگی فوتبالیاش چالشهایی
داشته که بزرگترین آن از دست دادن خواهرش است.
البته سیدمهدی رحمتی تمایلی ندارد در مورد این مسائل صحبت کند، اما قطعا گفتوگوی صمیمی با دروازهبانی که دو
بار از استقلال رفته و برگشته، میتواند جذاب و خواندنی باشد.
گفتوگویی که در حضور پسران سیدمهدی رحمتی یعنی علی و عطا انجام شد و در بعضی مواقع رحمتی را
وادار کرد تا در بعضی سوالها از همسرش کمک بگیرد.
فداکاریهای یک همسر
همسرم در پیشرفت من چه در فوتبال و ورزش و چه در زندکی تاثیر زیادی داشته و به نوعی باید
بگویم او بیشترین نقش را داشته، چون از زمانیکه فوتبال حرفهای را آغاز کردم، او بود که کنارم حضور داشت
و شرایط را درک کرد.
من هم شخصا تمام سعیام را میکنم که همسر خوب و ایدهآلی باشم، ولی در یکسری زمینهها نمیتوانم.
این هم به دلیل حرفهام است و مسلما کمبودهایی وجود دارد.
مدیر خانه، دور از اقتصاد
مدیریت خانه بیشتر با همسرم است، بهخاطر اینکه من زیاد منزل نیستم و او هم انصافا مدیر خوبی است.
هرچند همسرم در مسائل اقتصادی، زیاد خودش را دخالت نمیدهد چون علاقهای به مادیات ندارد، هیچوقت در این موارد من
چالش نداشتهام و انصافا در این زمینه آرامش فکری دارم.
سیدمهدی رحمتی و پسرانش
حسی به نام پدر بودن
به نظرم یکی از قشنگترین حسهای دنیا، پدر بودن است و وقتی در خانهات را
باز میکنی و فرزندانت تو را بابا صدا میکنند، حس خیلی زیبایی به انسان دست میدهد.
برای شخص من که اینطور است، انگار دنیا را به من میدهند.
تولدهای کاملا پسرانه
وقتی نخستینبار پدر شدم واقعا حس خوب و درعین حال عجیبی داشتم، ولی تا زمانی که علی (فرزند اولم)
مرا بابا صدا نکرد، چیزی متوجه نشده بودم.
بعد از آن بود که متوجه شدم پدر شدن چه حسی دارد.
وقتی عطا (دومین پسرم) به دنیا آمد، خیلی بیشتر از قبل این حس پدر بودن را درک میکردم، چون علی
بزرگتر شده بود و من به آن احساس عادت کرده بودم.
دوستی پدر با فرزندان
تربیت علی و عطا بیشتر به عهده همسرم است، ولی مهمترین چیزی که از آنها میخواهم، این است که
روی پای خودشان بایستند.
من بیشتر سعی میکنم با آنها دوست باشم و از آنها همیشه خواستهام هر اتفاقی میافتد، به من آن را
منتقل کنند و خیلی راحت حرفشان را بزنند.
درواقع سعی میکنم با آنها دوست باشم.
حمایت از مسیر درست
همانطور که گفتم مهمترین چیز برای من این است که پسرانم روی پای خودشان بایستند و خیلی دنبال استفاده
از موقعیت من نباشند.
انسان وقتی به فرزندش کمک میکند که بداند راه درستی را میرود، ولی من همیشه اعتقادم این است که اگر
قرار باشد فرزندم در خانه بنشیند، بخورد و بخوابد، این مساله درست نیست.
من از فرزندانم برای کارهایشان حمایت میکنم ولی باید کاری که انجام میدهند صحیح و مسیرشان درست باشد.
مثلا من دوست ندارم آنها هم مثل من دنبال فوتبال بروند ولی اگر روزی تصمیمشان این باشد، من حمایتشان میکنم.
مخالفت با خواسته عجیب
بارها پیش آمده که با خواستههای بچهها مخالفت کردهام.
مثلا چندوقت پیش علی تلفنهمراه میخواست و کاملا با این موضوع مخالفت کردم و به او گفتم برایت خیلی زود
است.
از این موارد زیاد اتفاق افتاده است.
البته این خواستهها گاهی به دلیل فضای جامعه و دوستانش هم شکل میگیرد، چون بعضی دوستانش تلفن دارند و علی
هم دوست دارد داشته باشد، ولی من هم اصولی دارم و این اجازه را به او ندادم.
دوری از شهرت مهدی
من اصلا دوست ندارم اینگونه باشد و همیشه در مدرسه به مدیر و ناظم گوشزد کردهام اصلا توجه نکنید
که این بچه، پسر مهدی رحمتی است.
از آنها خواستهام رفتارشان با علی رحمتی همان رفتاری باشد که با سایر بچهها دارند.
البته شاید گاهی پیش آمده باشد که مثلا پُز من را بدهند، ولی من خودم این را ندیدهام.
شاید این کار را کرده باشند، ولی جلوی من این اتفاق نیفتاده است.
تفاوتهای یک ستاره
مهدی رحمتی درون زمین فوتبال با مهدی رحمتی داخل خانه تفاوتهای خاصی ندارد، البته شاید در خانه رفتارم کمی
متفاوت باشد، چون کنار همسر و فرزندانم حضور دارم و شرایط کمی فرق میکند.
دوری خانه از فوتبال
وقتی بعد از بازیها به خانه میروم، اتفاقات درون زمین را به خانه منتقل نمیکنم.
البته معمولا یکی، دو ساعت ابتدایی بعد از بازی درگیر فشارها و استرس بازی هستم، ولی وقتی وارد جو خانه
میشوم، کمکم فضای فوتبال را فراموش میکنم.
درواقع دوست ندارم اعضای خانوادهام را درگیر مسائل فوتبالیام بکنم.
خداحافظی به خاطر همسر
راستش نمیدانم اگر روزی خانوادهام از من بخواهند فوتبال را کنار بگذارم، این کار را میکنم یا نه؟! ولی
اگر همسرم این درخواست را داشته باشد، شاید روی آن فکر کنم، ولی اگر فرزندانم چنین درخواستی کنند، زیر بار
نمیروم؛ چون فرزندانم تاثیری در پیشرفت من نداشتهاند، ولی همسرم تاثیر مهمی در این اتفاق داشته و دارد.
پدر و همسر خوب بودن
در یکسری مسائل خودم را پدر و همسر خوبی میدانم و در یکسری مسائل خیر.
شاید در بحث امکانات و مسائل رفاهی بتوانم خوب عمل کنم، ولی از لحاظ عاطفی آنطور که باید و شاید
برای همسرم و پسرانم موثر نبودم.
دوری از مراسم و هیاهو
شاید باور نکنید ولی من حدود ۱۲سال است با همسرم در هیچ مراسمی شرکت نکردهام.
حتی در عروسی پسرخالهام که نزدیکترین فامیل من بود شرکت نکردم.
همیشه همسرم این مسوولیت را داشته که به همراه فرزندانم به این مراسمها برود.
محافظت از خود و خانواده
به نظرم یکی از اصلهایی
که من را به موفقیت رسانده، مراقبت است.
یکی از اصول موفقیت این است که انسان حواسش به همهجا باشد.
من همیشه از خودم و موقعیتم محافظت کردم و به همین دلیل زیاد ترسی از این مسائل ندارم که مثلا
بگویند عکس من در مراسم یا مهمانی خاصی بیرون آمده است.
البته برایم خیلی مهم است که همیشه در جایی حضور داشته باشم که عکسی از من خارج نشود یا سعی
کردهام اصلا عکس نیندازم.
البته بیتفاوتی در این مسائل بزرگترین ضربه را به افراد معروف و مشهور میزند و انسان باید حداقل در مورد
خودش غیرت داشته باشد.
تفاوت زندگی قدیم و جدید
خانوادهای که این روزها من در آن زندگی میکنم با خانوادهای که در آن به دنیا آمدهام از زمین
تا آسمان تفاوت دارد، چون به لحاظ اقتصادی در آن زمان شرایط به دست آوردن خیلی چیزها برایم سخت بود
و بدون تعارف، داشتن خیلی چیزها برایم آرزو بود.
البته تا آنجا که پدرم میتوانست برایم همه چیز را فراهم میکرد، اما حالا اگر علی یا عطا چیزی از
من بخواهند، برایشان تهیه میکنم.
البته من بعضیمواقع برای بچههایم شرط میگذارم که مثلا اگر در ترم اول قبول شوید، فلان وسیله را برایتان میخرم.
بچههای امروز و دیروز
بچههای زمان من هم با بچههای امروزی از زمین تا آسمان تفاوت دارند.
البته ما از قشر پایین جامعه بودیم و خانوادههای ما چیز زیادی نداشتند و طبیعتا در بچگی برای به دست
آوردن چیزهایی که نیاز داشتیم، باید خیلی تلاش میکردیم، اما بچههای الان خیلی راحت به هرچه میخواهند، میرسند و تلاشی
برایش نمیکنند.
من میدانم که فرزندان امروزی، پدر و مادر را موظف میکنند آن چیزی را که نیاز دارند برایشان تهیه کنند.
حضور خداوند در زندگی
بهترین چیزی که به فرزندانم یاد دادهام این است که خداوند را همیشه در خاطر داشته باشند.
البته عطا که هنوز به آن مرحله نرسیده است، ولی از علی خواستهام خدا را خوب بشناسد و نماز بخواند.
او اگر این مراحل را برود، راه خودش را پیدا خواهد کرد.
من در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم و به مسائل مذهبی و سنتی اعتقاد دارم.
صددرصد به مسائلی که پدر و مادرهایمان در مورد سنتها گفتهاند اعتقاد دارم و آنها را اجرا میکنم.
پدر و مادرم همیشه به مسائل دینی تاکید داشتند، چون اعتقاد داشتند هرقدر انسان به سمت خدا و اهل بیت
برود، در زندگی بیشتر جواب میگیرد.
سیدمهدی رحمتی
دنیای پدرانه من و پدرم
حس من به پدرم و نگاه علی و عطا نسبت به من کمی فرق دارد.
در دوران بچگی همیشه پدرم هوای من را داشت، ولی وقتی وارد فوتبال شدم یا در شیراز بودم.
پدرم در تهران بود یا بالعکس.
در حال حاضر چند سال است پدرم در شیراز زندگی میکند و شاید سالی چندبار بیشتر نتوانم او را ببینم
و شرایط کمی متفاوت است.
مرغ یکپای ستاره
من در زندگیام سعی کردهام به آنچه دوست دارم با تلاش برسم.
در فوتبال هم یاد گرفتم به هر قیمتی، هر چیز را نداشته باشم.
مرغ من همیشه یک پا دارد! چون همیشه خودم زحمت کشیدهام و لطف خدا و عنایت اهلبیت بوده که به
اینجا رسیدهام.
فکر نمیکنم کسی در این فوتبال باشد که بتواند بر سر من منت بگذارد، به جز شاهغلام پیروانی که در
سختترین و بدترین شرایط زندگی پشت من ایستاد.
زمانی که من خواهرم را از دست دادم و حتی نمیتوانستم روی پای خودم بایستم، تنها کسی که پشت من
بود، شاهغلام بود که مثل یک پدر از من محافظت کرد.
ماجرای برج معروف تهران
حکایت زندگی من در برج معروف تهران به سالها قبل برمیگردد.چون در اینجا همسایههای خوبی دارم مثلا من با
یحیی گلمحمدی همبازی بودم و رفتوآمد خانوادگی داشتم، همینطور با محسن بنگر از زمان سپاهان.
ما از سال ۸۳ یا ۸۴ باهم بودیم.
من بیشتر به این دلیل به این برج آمدم که زندگی آپارتمانی را دوست دارم و امنیت خوبی هم در
اینجا برقرار است.
شایعه قراردادهای روند
متاسفانه بارها این را شنیدهام که گفتهاند من هنگام عقد قرارداد رقمهای روند انتخاب میکنم و…
اصلا چنین چیزی صحت ندارد و این ساخته ذهن افراد بیکار است.
خدا را شاهد میگیرم که تا به حال این کار را نکردهام و این را میتوانید از مدیرانی که با
آنها قرارداد بستهام بپرسید.
اینستاگرام و فرهنگسازی
با تکنولوژی رابطه خوبی دارم و معمولا از تلفنهمراه و وسایل مختلف استفاده میکنم.
اینستاگرام هم دارم به این دلیل که کسی از اسم من سوءاستفاده نکند.
دومین دلیلش هم این است که جامعه ما به سمت و سویی رفته که بیاحترامی و پرخاشگری در آن موج
میزند.
در فضای مجازی هر شخصی، هرچه دلش میخواهد میگوید و فکر میکنم درست نباشد به خاطر رنگ یک پیراهن، الفاظ
زشتی در صفحهای گذاشته شود که همه آن را میبینند.
شاید آن کسی که بدترین توهین را در صفحات اجتماعی میکند، اگر روزی خودش توهین بشنود، نتواند تحمل کند.
متاسفانه جو ورزشگاههای ما خوب نیست، اما این هم به خاطر عدم فرهنگسازی است.
بازگشت دوباره به استقلال
از اینکه دوباره به استقلال برگشتهام حس خوبی دارم.
در استقلال بازی کردن لذت خاصی دارد و من همه تلاشم را میکنم تا در این تیم موفق باشم.
یک مثالی وجود دارد که میگویند اگر شخصی بندهای را خوشحال کند، پاداش الهی دارد، من هم به این موضوع
خیلی فکر میکنم و همیشه وقتی میبینم بعد از بردها، مردم و طرفدارانمان خیلی خوشحال هستند، من هم خوشحال میشوم.
البته مباحث مالی هم هست و نباید از این موضوع غافل شد و به مردم دروغ گفت، اما در حال
حاضر که در استقلال هستم، ذهنیت اصلیام خوشحال کردن مردم است.
حضور دوباره در تیمملی
این آرزوی هر فوتبالیستی است که در تیمملی کشورش حضور داشته باشد و من هم دوست دارم دوباره در
تیم ملی باشم، اما نه به هر قیمتی.
از طرف دیگر برای خودم این برنامه را قرار دادهام که تا ۴۱ سالگی به فوتبال ادامه دهم، چون بهزاد
غلامپور تا ۴٠ سالگی بازی کرد و دوست دارم ببینم میتوانم این رکورد را بشکنم یا خیر؟
یک و دو با کاپیتان آبیها
مادرم سنگ صبور،
پدرم سنگ زیرین آسیاب، همسرم کوه و فرزندانم امید هستند
بهترین درسی که از همسرتان در زندگی گرفتهاید چه بود؟
گذشت و وفاداری.
تا به حال چیزی از فرزندانتان یاد گرفتهاید؟
فکر نمیکنم بچههای این دوره و زمانه بتوانند چیزی به پدر و مادرها یاد بدهند (خنده).
اوقات فراغت شما چگونه میگذرد؟
اگر بچهها در خانه فیلم تماشا کنند، من هم کنار آنها هستم.
سعی میکنم بیشتر کنار بچهها باشم، چون زمان زیادی در منزل نیستم و باید آن را جبران کنم.
تفریح اصلیتان با خانواده چیست؟
تفریح خاصی نداریم، ولی اگر فرصت باشد به مسافرت میرویم.
بهترین خاطره رحمتی از زندگی مشترک چیست؟
به نظرم به دنیا آمدن علی و عطا بهترین خاطره زندگی مشترکم است.
البته خاطرات خوب زیادی از زندگی مشترک دارم.
و بدترین خاطره زندگیتان؟
بدترین خاطرهام از دست دادن خواهرم بود.
پدر از نگاه مهدی رحمتی؟
پدر همیشه سنگ زیرین آسیاب است.
مادر از نگاه مهدی رحمتی؟
مادر سنگصبور است.
همسر از نگاه مهدی رحمتی؟
همسر کوه پشتسر است.
علی و عطا از نگاه مهدی رحمتی؟
علی و عطا امیدهای من به آینده هستند.
به جز فوتبال چه ورزشهایی را دوست دارید؟
من والیبال را دوست دارم و بازی میکنم.
شنا هم بلدم ولی علاقه خاصی به آن ندارم.
به جز فوتبال، شغل دیگری دارید؟
خیر، چون وقتش را ندارم و به خاطر شرایط بدنیام باید به خودم برسم و تمرین جداگانه و اختصاصی انجام
بدهم، بنابراین وقت نمیکنم کار دیگری انجام بدهم.
مجله زندگی ایده آل