یکی از بدترین گناهانی که انسان می تواند مرتکب شود غیبت است زیرا تنها با رضایت گرفتن از طرف گناهانتان بخشیده خواهد شد
غیبت کردن یکی از سخت ترین گناهان است که بسیار مذمت شده است. در جای جای قرآن و روایات ائمه معصومین (ع) از آثار و عذاب غیبت کردن صحبت شده است. اینبار می خواهیم روایتی را برای شما بیان کنیم که در آن گناه غیبت از زنا کردن سخت تر توصیف شده است. با نیک صالحی همراه باشید
عواقب گناه غیبت
در موضوع غیبت، روایتی از پیامبراسلام(ص) نقل شده که در این روایت رسول خدا (ص) وصایایی را به ابوذر می فرمایند که از این وصایا این جمله معروف است:
« یَا أَبَاذَر إِیَّاکَ وَ الْغِیبَهَ فَإِنَّ الْغِیبَهَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا؛ از غیبت دوری کن. چون غیبت از زنا سخت تر است» .
اما در ادامه حضرت در بیان علت سخت تر بودن غیبت به نسبت زنا برآمده و فرمودند:
«لِأَنَّ الرَّجُلَ یَزْنِی فَیَتُوبُ إِلَى اللَّهِ فَیَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الْغِیبَهُ لَا تُغْفَرُ حَتَّى یَغْفِرَهَا صَاحِبُهَا»
یعنی علت سخت تر بودن این است که شخص زناکار می تواند توبه کند و خداوند متعال توبه او را قبول نماید. اما در غیبت تا زمانی که شخص غیبت شونده ،از غیبت کننده راضی نشود و وی را نبخشد، قابل بخشش نیست».
با توجه به متن روایت، آشکار می گردد که بحث از جهت بیش تر یا کم تر بودن گناه غیبت به نسبت زنا نیست بلکه بحث در باره سخت تر بودن پذیرش توبه غیبت کننده، نسبت به زنا کننده است.
بد نیست بدانید شرایط حرمت غیبت چیست؟
حرمت غیبت از نظر فقهی، شرایطى دارد که عبارتند از:
۱٫ شخصى که انسان در غیاب او، عیبش را بازگو مىکند، مؤمن باشد؛ یعنى بینشان اخوت ایمانى وجود داشته باشد؛ همان گونه که خداوند متعالى در آیه شریفه سوره حجرات، غیبت را به خوردن گوشت برادر مؤمن تشبیه فرمود.
در همین زمینه، روایتى از امام صادق (ع) به نقل از عبدالرحمن سیاب آمده است: ان من الغیبه ان تقول فى اخیک ما ستره الله علیه.
غیبت این است که درباره برادر مؤمنت عیبى را که خدا براى او پوشانده است، بگویى؛
بنابراین، اگر عیب کافر پشت سرش گفته شود، غیبت به شمار نمىآید.
مؤمن کسى است که به همه اصول دین (توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد) اعتقاد داشته باشد.
۲٫ از نظر شرعی، غیبت هنگامىپیش مىآید که پشت سر فرد، «عیب و نقص» او را بازگو کنند؛
ولى اگر کمالش را بگویند (راضى باشد یا نباشد) غیبت شمرده نمىشود.
۳٫ عیب و نقصى که شخص در غیاب برادر یا خواهر مؤمنش مىگوید، نزد عموم ناخوشایند و ناپسند باشد؛ از این رو اگر عامه مردم آن عیب را زشت بشمارند؛ ولى خود فرد غایب به بازگفتن آن راضى باشد، غیبت به شمار مىرود.
پیش تر از رسول اکرم (ص) در بحث «تفاوت بهتان و غیبت» روایتى آورده شد که حضرت در تعریف غیبت فرمود: «ذکرک اخاک بما یکره». مقصود ار «یکره» در این حدیث، این نیست که آن چه را فقط برادرت خوش ندارد، ذکر کنی؛ بلکه منظور، امرى است که به طور طبیعى و نزد عامه ناخوشایند باشد، زیرا خداوند متعالى راضى نیست آبروى مؤمن در اجتماع بریزد. در روایات هم آمده است:
شرایط حرمت غیبت
قوا اعراضکم.آبروهایتان را حفظ کنید.
امیرمؤمنان (ع): لیس للمؤمن ان یذل نفسه.
مؤمن حق ندارد خودش را خوار کند.
پیامبر اکرم (ص): ان الله تبارک و تعالى فوض الى المؤمن کل شیء الا اذلال نفسه.
خداوند بلندمرتبه همه چیز، جز ذلیل کردن نفس را به مؤمن تفویض کرده است.
امام صادق (ع): پس اگر مؤمن، عیب برادر مؤمن خود را که ناپسند تلقى مىشود، پشت سرش
بگوید و آن فرد هم راضى باشد، رضایتش موجب برداشته شدن حرمت این عمل نمىشود.
۴٫ عیب و نقصى در غیاب فرد بازگو شود که از مردم پوشیده بوده است؛ بنابراین اگر فردى
به داشتن عیبى نزد مردم معروف باشد، بازگفتن آن نزد کسى که از آن آگاهى دارد، حرام نیست.
حضرت موسى بن جعفر (ع) فرمود: من ذکر رجلا من خلفه بما هو فیه مما عرفه الناس لم یغتبه و من ذکره من خلفه بما هو فیه مما لایعرفه الناس اغتابه.
کسى که پشت سر شخصى چیزى را یادآور شود که همه مردم مىدانند، غیبت نیست
و اگر کسى پشت سر شخصى نقص یا عیبى را بگوید که مردم نمىدانند، غیبت است.
۵٫ قصد انتقاص وجود داشته باشد؛ یعنى شخص با بازگفتن عیب دیگرى، قصد کاستن
از وجهه و شخصیت او را داشته باشد؛ پس اگر بازگفتن عیب، براى درمان و برطرف کردن آن
باشد، مثل آن که انسان، حالات مریضى را به پزشک بگوید، چون قصد انتقاص ندارد،
رفتار او غیبت به شمار نمىآید.
۶٫ شنونده داشته باشد؛ پس اگر انسانى تنها نشسته باشد و از روى ناراحتى یادآور
عیوب دیگرى شود، چون شنونده ندارد، رفتار او حرام نیست و غیبت به شمار نمیرود.
افکار نیوز و الکوثر