خودپسندی از صفاتی می باشد که فرد را از خدا به دور میکند و فرد دچار غرور میشود . در این بخش قصد داریم آثار خود بزرگ بینی را برای بیان کنیم . مطالب ما را دنبال کنید .
برخی افراد به دلیل کمال گرایی زیاد و یا مال فروان و یا زیبایی و موارد دیگر خود را بزرگ می شمارند و به کسی اعتنایی ندارند وغرور فراوان ان ها را فرا گرفته است .در این بخش قصد داریم
آثار و عواقب خودپسندی را برای شما بیان کنیم .این نوع افراد خود را برتر دیگران میدانند و از اینکه از عالمی علمی فرابگیرند به دور هستند .نتیجه خطرناک عجیب و خودپسندی را در نیک صالحی ببینید.
آثار و عواقب خودپسندی
نفس انسان همیشه او را به سوی پلیدی ها تحریک می کند و اگر رحمت خداوند شامل حال او نشوددر منجلاب ذلت سقوط خواهد کرد.این وسوسه به سوی هواهای نفسانی وفساد برای نخبگان وصاحبان قدرت بیشتر بوده،چون آنان زمینههای بیشتر ومناسبتری برای انحراف وفساد دارند.علی بن ابیطالب(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: وَاعْلَمْ اَنَّ الْإعْجابَ ضِدُّ الصَّوابِ وَآفَهُ الْألْبابِ؛(۱) بدان که خودبینى و عجبْ ضد صواب و حق، و آفت خردهاست.
عجب عبارتست از آن حالتی که به سبب اعمال و عبادات در انسان ایجاد می شود وبی شک کسی کهگرفتار عجب یعنی خودبزرگ بینی شود اعمالش تباه خواهد شد.عجب باعث مىگردد انسان به مقصود نرسد و آفت عقل وخرد است، زیرا انسان خودبین هرگز حاضر نیست به نظرهاى دیگران توجه نماید و هیچگاه موفق به اصلاح خود نمىشود.انسان خودبین از راهنمایىهاى دیگران محروم خواهد بود و در غربت به سر خواهد برد.
عواقب عجب ۱-تنهایی و محروم ماندن از رحمت خدا ایشان در جای جای نهج البلاغه به این مسئله اشاره کردهاند ومىفرمایند:وَلا وحدهَ أوَحَشُ مِنَ الْعُجْبِ(۲)هیچ تنهایی ترسناکتر از خودپسندی نیست.مجلسى(ره) در شرح این کلام گوید: والعجب إعجاب المرء بنفسه وفضائله وأعماله وهو موجب للترفع على الناس والتطاول علیهم فیصیرسبباً لوحشه الناس عنه ومستلزماً لترک إصلاح معائبه وتدارک مافات منه فیقطع عنه مواد رحمه اللَّه ولطفه وهدایته فینفرد عن ربه وعن الخلق فلا وحشه أوحش منه؛(۳) عجب آن است که انسان خود را و صفات و کارهاى خود را
از دیگران برتر ببیند و این موجب برترى جویى و گردنکشى بر مردم مىشود و سبب دورى مردم از شخصمىگردد؛ همچنین موجب مىشود که شخص نتواند عیوب خود را برطرف نموده و آنچه از او ترک شده جبران نماید؛پس، از رحمت و لطف خدا محروم و از خدا و خلق جدا مىشود؛ لذا هیچ تنهایى بدتر از عجبو خودپسندى نیست.
۲-منت گزاردن بر خداوند على بن سوید مىگوید: از امام(علیه السلام) پرسیدم از عجبى که موجب فاسد شدن عملمىگردد، درپاسخ فرمودند: الْعُجْبُ دَرَجاتٌ مِنْها أنْ یُزَیَّنَ لِلْعَبْد سوءُ عَمَلِه فَیراهُ حَسَناً فَیُعْجِبُه وَیَحْسَبُ أنَّه یُحْسِنُ صُنْعاً وَمِنها أنْ یُۆْمِنَالْعَبْدُ بِرَبِّه فَیَمُنُّ على اللَّهِ عزَّوجلَّ ولِلَّهِ عَلَیْهِ فیه الْمَنُّ؛(۴) عجب مراتبى دارد: یکى از مراتب عجب این است کهانسان کار بد خود را خوب ببیند و خیالکند کارش خوب است؛ مرتبه دیگر آن است که شخص به دلیلایمان به خداى عز وجل بر او منّت بگذارد، در حالى که حقیقتاً خدا بر او منت دارد.
۳-از بین رفتن نیکی ها علی(علیه السلام) در هشداری در این زمینه می فرماید:” وَإِیَّاکَ وَالاْعْجَابَ بِنَفْسِکَ، وَالثِّقَهَ بِمَا یُعْجِبُکَمِنْهَا، وَحُبَّ الاْطْرَاءِ فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیْطَانِ فِی نَفْسِهِ، لِـیَمْحَقَ مَا یَکُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْـمُحْسِنِینَ.”(۵) بپرهیز از خودپسندیو تکیه به چیزی که تورا به خودپسندی وادارد واز اینکه دوست بداری مردم تو را بسیار بستایند،زیرا این حالت
از مهمترین فرصتهای شیطان است تا نیکی نیکوکاران را از بین ببرد.
آثار و پیامدهای منفی عجب و خودپسندی
۴-شرک خفی حال اگر انسانی در صدد تکبر باشد وخود را بزرگ ودارای قدرت بداند به نوعی می خواهد خودرا بسان خداوند بزرگ تصور نماید از این رو آن را شرک خفی می گویند؛اینجاست که نهایت حماقت فرد مغرورظاهر می شود.چرا که خداوند می فرماید:”الکبریاء ردائی”(۶)کبر و بزرگی جامه مخصوص من است.
۵-عدم قبولی اعمال امام صادق(علیه السلام) فرمودند:أتى عالِمٌ عابِداً فَقالَ لَهُ کَیْفَ صَلاتُک ؟ فَقالَ مِثلی یُسْألُ عَنْ صَلاتِه ؟وأنا أعْبُدُ اللَّهَ مُنْذُ کذا وکذا قال کیف بُکائک ؟ قال أبْکی حَتّى تَجْرِیَ دمُوعی فَقال له الْعالِمُ : فِإنَّضِحْکَک وَأنْتَ خائِفٌ أفْضَلُ مِنْ بُکائک وَأنْتَ مُدِلٌّ إن الْمُدِلَّ لایَصْعَدُ مِنْ عَمَلِه شَیْءٌ(۷) عالمى نزد عابدى رفت و بهاو گفت: نماز خواندنت چطور است؟ عابد جواب داد: از مثل «من»ى از نماز خواندنش مىپرسند؟ در صورتى که مناز فلان وقت و فلان وقتْ عبادت خداى کنم.عالم پرسید: گریه کردندت چگونه است؟ گفت: چنان که اشکهایم روان مىشود.
عالم به او گفت: همانا اگر بخندى و از خدا ترسان باشى بهتر است از این که گریه کنى وبه خود ببالى؛ هر که به خود ببالد و از خود راضى باشد، چیزى از عملش قبول نمىکرد.
۶-فساد دل و دین یکی دیگر از اثرات زیان بار کبر، فساد دین و دل است.حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:”وَ لاتقولَن اِنی مۆمَرٌ فاطاعُ فانَ ذلک ادغالٌ فی القَلب وَمَنهَکَه للدینِ وَتقَرُبٌ مِنَ الغیر.”(۸) یعنیبهمردم نگو به من فرمان دادند و من نیز فرمان می دهم پس باید اطاعت کنید که اینگونه خودبزرگ بینی،دل را فاسد ودین تورا پژمرده وموجب زوال نعمت هاست.انسانی که قلب بیمار داشته باشد هرگز طریق نجات را طی نمی کند ولذا دین او پژمرده واو نیز ازدین ومحتوای آن بی بهره می شود که این خود بزرگترین زوال نعمت هاست.عامل عجب در نگاه علی (علیه السلام) گر چه قدرت خود عامل سرمستی و غرور انسان می شود اما علی(علیهالسلام) “ستایش دیگران “را عامل به وجود آمدن عجب می داند: وَالْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَالصِّدْقِ، ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ یُطْرُوکَ وَلاَ یُبَجِّحُوکَ.
بِبَاطِلٍ لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَهَ الاْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْو مِنَ الْعِزَّهِ(۹) تا می توانی با پرهیزکاران و راستگویان بپیوند وآنان راچنان پرورش ده که تو را فراوان نستایند و تو را برای اعمال زشتی که مرتکب نشده ای تشویق نکنندکه ستایش بی اندازه خودپسندی می آورد وانسان را به سرکشی وامی دارد.تعریف و تمجید دیگران حالت دروغینی در انسان به وجود می آورد که نتیجه آن اطمینان کاذب وخودپسندی است.
راههای جلوگیری از عجب انصافاً نهج البلاغه زوایای موضوعات مطرح شده را به گونه ای بیان می کند که جاینکته ومطلبی ناگفته نمی ماند.علی(علیه السلام) برای معالجه کسی که مقام وموقعیت،ایشان را سرمست نموده وخودپسندی حاکم براو گردیده میفرماید:” وَإِذَا أَحْدَثَ لَکَ مَا أَنْتَ فِیهِ مِنْ سُلْطَانِکَ أُبَّهَهًأَوْ مَخِیلَهً فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْکِ اللهِ فَوْقَکَ، وَقُدْرَتِهِ مَنْکَ عَلَىمَا لاَ تَقْدرِعَلَیْهِ مِنْ نَفْسِکَ، فَإِنَّ ذلِکَ یُطَامِنُإِلَیْکَ مِنْ طِمَاحِکَ وَیَکُفُّ عَنْکَ مِنْ غَرْبِکَیَفِیءُإِلَیْکَ بِمَا عَزَبَاًـ عَنْکَ مِنْ عقلک”(۱۰) یعنی و اگر با مقام وقدرتی که داری،دچار خودبزرگ بینی شدی به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر کهتورا از آن سرکشی نجات می دهد وتندروی تو را فرومی نشاند وعقل واندیشه ات را به جایگاه اصلی بازمی گرداند.