مرگ لازمه زندگی است. هر امدنی با رفتنی همراه است و انسان ها بعد از سال ها زندگی دنیوی باید به دنیایی بروند که محدودیت های زندگی در این دنیا را نداشته باشد و از عاقبت کارهای خود برخوردار شوند.
زندگی انسان فراز و نشیب های فراوانی دارد. بسیاری از ما مرگ عزیزانمان را دیده ایم. مرگ پایان ماموریت ما در این دنیاست و بعد از ان به سرایی دیگر می رویم. اما مرگ و از دنیا رفتن اداب خاصی دارد که در دین ما به رعایت حرمت مرده بعد از وفاتش توصیه شده است. ما مرده هایمان را تدفین می کنیم و قطعا حکمتی بابت نحوه تدفین مرده وجود دارد. حکمت دفن اموات را در نیک صالحی ببینید.
حکمت دفن اموات
انسان از آغاز تولد و تا آخرین لحظه ی عمر بر ضد مرگ مبارزه می کند اما مرگ همیشه و پیوسته او را دنبال می نماید و هیچ کس نمی تواند از چنگ آن رهایی یابد.
سوال اصلی این است که آیا مرگ حق است؟ و اگر چنین است پس چرا برای هیچ کسی خوشایند نبوده و هیچ فردی حاضر نیست تسلیم مرگ شود؟ اما اگر مرگ باطل است و حقیقت ندارد چرا هیچ شخصی نمی تواند از مرگ نجات یافته و راهی برای گریز پیدا کند؟
حضرت امیرالمومنین علیه السلام در یک سخن زیبا به این سوال پاسخ داده است آن حضرت می فرماید: هیچ حقی را شبیه تر به باطل مانند مرگ ندیدم. بنابراین مرگ حق است و فراموش کردن مرگ یا منکر شدن آن یکنوع خودفریبی است.
لذا باید که خویش را برای این حقیقت آماده نمائیم.
آمادگی برای مرگ:
یکی از راههای آمادگی برای مرگ، توبه است. توبه کردن بعد از هر گناهی فوراً واجب است: و از شرایط توبه است: پشیمانی از گناه، عزم بر ترک آن، ادای واجب یا حقی که ترک شده باشد. همچون نماز و زکات و ردّ مظالم و از آداب توبه: تضرّع به خدا، توسل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت او، تمسک به آنان، جهاد در راه خدا، انفاق، عمل صالح، اخلاص، استغفار و طلب آمرزش در سحرگاهان می باشد.
در مکان غصبی دفن جایز نیست و هم چنین در قبر دیگری که مندرس و متلاشی نشده است و در زمین موقوفه ای که برای این منظور وقف نشده مانند مساجد و مدارس و در مراکز عمومی ای که با دفن میت منافات دارد مانند راههای عمومی که دفن کردن در آنها باعث خرابی آنها می شود دفن جایز نیست ادای امانتها و مسترد ساختن حقوق مخصوصاً با ظهور نشانه های مرگ بر انسان واجب است، و اگر به وصی خود اطمینان دارد وصیت کردن به انجام آنها هم کفایت می کند به گونه ای که اختلالی در پرداخت حقوق و امانات پدید نیاید.
همچنین واجب است به انجام دادن واجباتی که موفق به انجام دادن آنها نشده باشد مانند حج، وصیت کند اما آنچه انجام دادن آن بر وصی واجب است مانند قضای نماز و روزه، بنا بر احتیاط بر او لازم است که آنها را بر وصی اعلام نماید.
ضایع ساختن حقوق ورثه نیز جایز نیست مثل اینکه به طور کاذب اقرار کند که پاره ای از اموالش متعلق به غیر است و بنا بر احوط نباید اموال و دارایی خود (مانند حسابهای شخصی بانکی) یا طلبهای خود را از ورثه کتمان کند.
شایسته است که بر کودکان صغیر خود قیّم تعیین کند و اگر بدون قیم تلف شدن آنان یا تضیعیع حقوق آنان را احتمال بدهد تعیین قیم واجب می شود و شایسته است کسی را تعیین کند که برای انجام این مسئولیت شایستگی داشته باشد.
حکمت دفن اموات :
امام رضا علیه السلام فرمود:
«انما اُمِرَ بدفن المیت لئلا یظهر الناس علی فساد جسده، و قبح منظره، و تغییر رائحته و لایتاذی الاحیاء بریحه، و ما یدخل علیه من الآفه و الفساد و لیکون مستوراً عن الاولیاء و الاعداء، فلا یشمت عدوّه و لایحزن صدیقه» وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۱۴۱
«اینکه به دفن میت دستور داده شده است بدان جهت می باشد که مردم، از متلاشی شدن بدن و زشتی منظر و قیافه و تغییر بوی (گندیده شدن) او مطّلع نشوند و زندگان از بوی بد و پوسیدگی و فساد او آزار نبینند و از دید دوست و دشمن پنهان بماند تا نه دشمن او شماتت کند و نه دوست او غمگین شود.»
حکم دفن گردیدن میت مسلمان:
دفن کردن میت مسلمان واجب کفایی است. پس باید جسد مسلمان زیر خاک شود به گونه ای که از درندگان محفوظ باشد و مردم هم از بوی آن در امان باشند و از این رو، گذاشتن جسد در میان تابوت یا دیوار بدون اینکه زیر خاک شده باشد کفایت نمی کند مگر در هنگام ضرورت.
احکام دفن میت:
– میت رو به قبله باشد (به پهلوی راست)
– زمین مباح باشد.
– با اذن ولی باشد.
میت در قبر بر پهلوی راستش گذاشته می شود به گونه ای که صورتش به سمت قبله باشد و همچنین اگر عضوی از بدن دفن شود هم در صورت امکان باید به ترتیب مذکور گذاشته شود.
– در مکان غصبی دفن جایز نیست و هم چنین در قبر دیگری که مندرس و متلاشی نشده است و در زمین موقوفه ای که برای این منظور وقف نشده مانند مساجد و مدارس و در مراکز عمومی ای که با دفن میت منافات دارد مانند راههای عمومی که دفن کردن در آنها باعث خرابی آنها می شود دفن جایز نیست.
تبیان