خداوند کسی است که هنگامی که ما را افرید و او بود و همیشه بوده است جسم نیست و نیاز به خواب و استراحت ندارد .ذات و صفات خدا از هر گونه نقص و عیبی مبرا است. مطالب ما را دنبال کنید .
همانطور که میدانید خداوند خالق موجودات هستی می باشد و وجود مطلق و کمال مطلق است که هیچ گونه عیب و نقصی در آن نیست. همه ی ما انسان ها بنده ی او هستیم و در مورد دستورات الهی هم همیشه باید مطیع و تایع خداوند باشیم . ولی در مورد مکان نداشتن خدا سوال هایی همیشه ذهن افراد را درگیر میکند که ما در این بخش به این موارد پرداخته ایم . مطالب ما را در نیک صالحی ببینید.
مکان نداشتن خدا
می گویند خداوند مکانی ندارد، ولی در آیه ۱۶ سوره ق گفته شده که از رگ گردن به انسان نزدیکتراست.در آیه ۴ سوره حدید نیز آمده که در عرشی نشسته است که طبق آیه ۷ سوره هود، بر رویآبِ روان است! بالاخره خداوند مکان دارد یا ندارد؟ اگر دارد، کجاست؟ آیاتی که در متن شبهه از آنان یاد شده است آیاتی متشابه هستند.در برخی از آیات سخن از قرب خداوند به انسان، و عرش و کرسی شده است.
همین امر سبب شده تا عدّه ای دچار اشتباه شوند.برای فهم معنای صحیح این آیات، به بررسی آنها می پردازیم: ۱- در سوره ق خداوند می گوید: (ما بهاو ـ انسان ـ از رگ قلبش نیز نزدیکتریم): «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ».برخی «حبل الورید» را رگ گردن دانسته اند، ولی آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه و علامه طباطبایی درتفسیر المیزان آن را به معنای رگ قلب گرفته اند.
البته باهر یک از این معانی ذکر شده، مفهوم آیه روشن است.در این آیه به صورت کنایی بیان شده است که خداوند بر تمام اعمال ما نظارهگر است و او ازهر کسی به ما آگاه تر است، همانگونه که نزدیکترین دوستان از حال یکدیگر آگاهترند.این معنا با توجّه به آیه پس از آن بسیار روشن است.قرآن ابتدا از علم الهی به اعمال انسان خبر می دهد و پس از آن از دو فرشته ای یاد
می کند که اعمال انسان را می نگارند و می گوید: «إِذْ یَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ»: ((بهیاد آر) آن گاه که آن دو (فرشته) دریافتکننده، از راست و از چپ او نشسته (افکار و اعمال او را) دریافت مىکنند). بنابراین منظور از این آیه، بیان مسأله علم الهی به اعمال انسان است که با این تعبیر کنایی و اشاره به دو فرشته کاتب، دقّت و خطاناپذیری آن بیان شده است.
اشاره قرآن به مکان نداشتن خدا
۲- در سوره حدید و هود سخن از «عرش الهی» به میان آمده است.گفته شده که خداوند: (بر عرش قرار گرفت): «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْش».و (عرش او، بر آب قرار دارد): «کَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء».در این آیات که از آیات متشابه اند از کنایه استفاده شده است، و «عرش» کنایه از قدرت و حکومتاست.عرش در لغت به معنی هر چیز مسقّف، سقف و یا تخت پایه بلند می باشد.
به تخت پادشاهان و سلاطین عرش گفته می شده است که حکایت گر قدرت و نفوذ سلطان می باشد.هر گاه سلطنت و قدرت سلطانی از بین می رفت و شکست می خورد، می گفتند: «ثلعرشه ثُلَّ عَرْشُهُثُلَّ عَرْشُهُ ثُلَّ عَرْشُهُ» یعنی او را از تخت سلطنت به زیر کشیدند.
بنابراین معنای آیاتی که در آن از عرش استفاده شده روشن می شود.منظور از «عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء» چیست؟ گفته اند: به سرمنشاء جهان هستی اشاره دارد.زیرا کلمه «ماء» به معنای «آب» است، امّا گاهی به هر شیء مایع «ماء» گفته می شود، مانند فلزات مایعو امثال آن.بنابراین در آغاز، آفرینش جهان هستی به صورت موادّ مذابی بود (یا گازهای فوق العاده فشرده که شکل مواد مذاب و مایع را داشت).
سپس، در این توده آب گونه، حرکات شدید و انفجارات عظیمی رخ داد، و قسمت هائی از سطح آن پیدر پی به خارج پرتاب شد، این اتصال و به هم پیوستگی به انفصال و جدائی گرائید، و کواکب و
سیّارات و منظومه ها، یکی بعد از دیگری تشکیل یافتند.بنابراین، جهان هستی و پایه تخت قدرت خدا، نخست بر این ماده عظیم آب گونه قرار داشت.(تفسیر نمونه، ذیل آیه مورد نظر) ۳- در برخی از آیات دیگر نیز سخن از «کرسیّ الهی» به میان آمدهاست.
حقیقت خدا
در آیه الکرسی گفته شده که (تخت او، آسمانها و زمین را در برگرفته): «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمواتِ وَ الأَرْضِ».از آنجا که به تختهای کوتاه «کُرْسى» می گویند، همین معنا سبب شده است عدّه ای تصوّر کنند که خداوندمکانی برای استقرار دارد.امّا حقیقت این است که کرسی به معانی دیگری نیز به کار رفته است.از آنجا که استاد و معلّم به هنگام تدریس و تعلیم بر کرسی مینشیند، گاهی کلمه کرسی کنایه از «علم» میباشد.
نظر به این که «کرسى» تحت اختیار و زیر نفوذ و سیطره انسان است، گاهی به صورت کنایه از «حکومت»،«قدرت» و فرمانروائی به کار میرود.بنابراین، کرسی در آیه «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمواتِ وَ الأَرْضِ» یا به منطقه قلمرو حکومت الهی یعنی آسمانها و زمین دلالتمی کند، و یا بر منطقه نفوذ علم الهی یعنی جمیع آسمانها و زمین.در روایات متعدّدی نیز روی این معنی تکیه شده است از جمله «حفص بن غیاث» نقل میکند: از امام صادقعلیه السلام پرسیدم: منظور از «وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمواتِ وَ الأَرْضِ» چیست؟ فرمود: «منظور علم او است».(برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به: تفسیر نمونه، ج۲، ص: ۳۲۰)
منبع: اسک دین