
امام زمان یا همانطور که اسم ایشان را شنیده اید به نام حجت ابن حسن عسگری در یک غیبت کبری و طولانی به سر میبرند و ازنظر ها غایب هستند .برای اطلاعات بیشتر در مورد اشارت ها و بشارت هاى قرآن به حکومت جهانی حضرت مهدی مطالب ما را دنبال کنید .
حضرت امام مهدی علیه السلام فرزند امام حسن عسگری می باشد . ایشان دوازدهمین و آخرین پیشوا و امام شیعیان دوازده امامی می باشد. ایشان هنوز زنده اند و در نظر غایب هستند .نکته ی مهم این است که در قرآن آیاتی وجود دارد که دلالت بر وجود امام زمان(عج) میکند.در این بخش قصد داریم در مورد مهدویت در قرآن کریم و روایات معصومین مباحثی را بیان کنیم .جهت اطلاع در مورد امام زمان در قرآن مطالب ما را در نیک صالحی ببینید.
امام زمان در قرآن
پیامبر اکرم(ص) و أهل بیت(ع) مفسّر قرآن کریم هستند که تا حد امکان، هر آیهاى که معنایش براى مسلمانان مبهماست را برایشان تبیین میکنند؛ از اینرو هرکدام از امامان معصوم(ع) در عصر خودشان مفسر قرآن کریم بودهاند.و در زمان حضرت مهدی(عج) هم این منصب به حضرتشان محوّل شده است.گرچه آنحضرت در زمان کودکى غیبت صغرایشان آغاز شده است، امّا در همان سن
– و نیز در زمان غیبت
– آیاتی از قرآن کریم را تفسیر نمودهاند که به نمونههایى از آن اشاره میشود.
۱٫آیه: «…فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوى»؛[۱] کفشهایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدّس «طوى» هستى!سعد بن عبدالله قمىمیخواست از امام حسن عسکری(ع) سؤالاتی بپرسد که آنحضرت به او فرمود: «از نور چشمم بپرس» و به پسر بچهایکه در آن مجلس حضور داشت(یعنی حضرت مهدی)، اشاره کرد و آن پسر بچه فرمود: «از هر چه میخواهى سؤالکن»، سعد درباره معنای این آیه شریفه پرسید و گفت که فقهاى فریقین میپندارند، نعلین او از پوست مردار بودهاست؟ حضرت مهدی(ع) در پاسخ فرمود: «هر کسی چنین گوید به حضرت موسى(ع) افترا بسته است، و او را درنبوتش نادان دانسته؛
امام زمان در قرآن و قرآن در سیره و سخن امام مهدی
زیرا امر از دو حال بیرون نیست، یا نماز موسى در آن صحیح بوده، یا صحیح نبوده؟اگر نماز در آن صحیح بوده جایز است که با آن نعلین در آنجا پا نهد؛ هر چند آن بقعهمقدّس و مطهّر باشد؛ از نماز مقدستر و مطهرتر نبوده است.و اگر نماز موسى(ع) در آن صحیح نبوده است، لازم میآید که موسى(ع) حلال و حرام را نداند که چهچیزى در نماز صحیح و چه چیزى غیر صحیح است، که این خود کفر است».سعد گفت: پس مقصود از آن چیست؟ فرمود: «موسى(ع) در وادى مقدس با پروردگارش مناجات کرد؛ و گفت: بارالها! منخالصانه تو را دوست دارم و از هر چه غیر توست دل کندهام با آنکه اهل خود را بسیار دوستمیداشت؛ خداى تعالى به او فرمود: نعلین خود را بیرون بیاور یعنى: اگر مرا، خالصانه دوست دارى قلبت را ازمحبت اهل خود تهى ساز».[۲]
۲٫آیه «کهیعص».[۳]در ادامه حدیث بالا سعد بن عبدالله میگوید: از فرزند امام عسکرى(ع) از تفسیر آیه «کهیعص» پرسیدم و حضرتمهدی(ع) فرمود: «این حروف از أخبار غیبى است که خداوند زکریّا را از آن مطّلع کرده است.و بعد از آن داستان آنرا به محمد(ص) بازگفته است…».[۴]
۳٫آیه «وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً لِمیقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَهُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِیَّایَأَ تُهْلِکُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِیَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدی مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِیُّنافَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الْغافِرین»؛[۵] موسى از قوم خود، هفتاد تن از مردان را براى میعادگاه مابرگزید؛ و هنگامى که زمینلرزه آنها را فرا گرفت [و هلاک شدند]، گفت: پروردگارا! اگر میخواستى، میتوانستى آنها و مراپیش از این نیز هلاک کنى! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، ([مجازات و] هلاک میکنى؟! این، جزآزمایش تو، چیز دیگر نیست؛ که هر کس را بخواهى [و مستحق بدانى]، به وسیله آن گمراه میسازى؛ و هرکس را بخواهى [و شایسته ببینى]، هدایت میکنى! تو ولىّ مایى، و ما را بیامرز، بر ما رحم کن، وتو بهترین آمرزندگانى!.
در ادامه حدیث بالا؛ سعد بن عبدالله میگوید: از امام مهدى(ع) سؤال کردم اى مولای من علت چیست که مراز برگزیدن امام براى خویشتن ممنوع شدهاند؟ فرمود: «امام مصلح برگزینند یا امام مُفسد؟» گفتم: امام مصلح.فرمود: «آیا امکان ندارد که برگزیده آنها مفسد باشد؟ چون کسى از درون دیگرى که صالح است یا فاسد مطلعنیست».گفتم:آرى امکان دارد.فرمود: «علت همین است و براى تو دلیل دیگرى بیاورم که عقلت آنرا بپذیردفرمود: «رسولان الهى که، خداى تعالى آنها را، برگزید و بر آنها کتاب فرستاد چگونهاند؟
قرآن اصلی در زمان ظهور امام زمان
آیا مثل موسى(ع) وعیسى(ع) که پیشوایان امت هستند و بر برگزیدن شایستهترند و عقلشان بیشتر و عملشان کاملتر آیا ممکن است منافق رابه جاى مؤمن برگزینند؟».گفتم: خیر.فرمود: «امّا همین موسى کلیم الله، با وجود عقل فراوان و کمال علمش و نزول وحى بر او، از میانبزرگان قومش و سران لشکرش هفتاد مرد را براى میعاد پروردگارش برگزید که در ایمان و اخلاص آنان تردید نداشتولى در میان آنان، منافقان هم انتخاب شدند؛ خداى تعالى میفرماید: “وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً…تا آیه “لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّى نَرَى اللهَ جَهْرَهً”[۶] و تا آنجا که فرمود: “فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَهُ بِظُلْمِهِمْ”[۷] پس حالکه دیدیم انتخاب کسى که خداوند، او را براى پیغمبرى برگزیده بود، به افسد تعلّق گرفت و نه اصلح، درحالى که به گمان خودش اصلح بودند و نه افسد، در مییابیم که انتخاب، تنها، حقّ کسى است که ازآنچه سینهها پنهانش میدارند آگاه است و باطن مردم بر او آشکار است و میدانیم که برگزیدن مهاجر و انصارهیچ ارزشى ندارد در صورتى که انتساب پیغمبران بر اهل فساد اصابت میکند با آنکه مقصودشان انتخاب افراد صالح بودهاست».[۸]
۴٫«وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُن»؛[۹] و در آن (بهشت) آنچه دلها میخواهد و چشمها از آن لذتمیبرد موجود است.در احتجاج طبرسى(ره) آمده است از حضرت حجت(ع) سؤال شد از اهل بهشت که آیا آنها وقتى کهوارد بهشت شدند بچهدار میشوند یا خیر؟ آنحضرت جواب داد: «در بهشت زنان حامله نمیشوند و تولید مثل صورت نمیگیردو نه حیض و نه نفاس هیچکدام وجود ندارد و نه مشکلات بچهدارى.چنانچه خداوند فرمود: در بهشت آنچه افراد بخواهند و چشم لذت ببرد وجود دارد.وقتى فردى دلش فرزندى خواست خداوند تعالى براى او خلق میکند بدون حاملگى و متولد شدن به همان صورت کهاو بخواهد چنانچه حضرت آدم را خلق کرد».[۱۰]
۵٫«وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ الله»؛[۱۱] و شما هیچ چیز را نمیخواهید مگر اینکه خدا بخواهد.در حدیثى طولانى چنیننقل شده است که؛ حضرت مهدی(ع) به کامل بن ابراهیم مدنى میفرماید: «آمدهاى از سخن مفوّضه[۱۲] سؤال کنی؟ آنها دروغبستهاند بر ما، دلهاى ما ظرف مشیت خداوند عزّ و جلّ است، هر وقت او بخواهد ما هم میخواهیم؛ خداوندمیفرماید: وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ
مفوضّه کسانى بودند که اعتقاد داشتند خداوند کارهایش را واگذار کرده به أئمّه(ع).[۱۳].قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۵۹، قم، مؤسسه امام مهدی عجل اللهتعالی فرجه، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
اسلام کوئست