داستان کوتاه
از بدخواهت کمک بگیر!
مرد برنج فروشی بود که به درس های شیوانا بسیار علاقه داشت.اما به خاطر شغلی که...
داستان زیبای مرد فانوس به دست
در خبرها اورده اند که مردی صبح گاهان برای ادای نماز صبح روانه مسجد شد در...
داستان جالب کشاورز و ساعتش!
روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است.ساعتی معمولی امّا با خاطره...
داستان استاد زیرک و دانشجو هایش
چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به...
داستان ضرب المثل : حاجی حاجی مکه!
یا کسی وامی را که گرفته مسترد نکند ، و یا بالاخره کسانی که مالی را...
حکایت پادشاه و کنیزک !
پادشاه قدرتمند و توانایی, روزی برای شکار با درباریان خود به صحرا رفت, در راه کنیزک...
داستان کوتاه و جالب یک دختر زیبای مراکشی
دختر مراکشی بود.پدری داشت که با نخریسی روزگار را میگذراند.صنعت دست پدر رونق یافت و پولی...