پس از شکایت یک دختر جوان از مرد متجاوز شیشه ای وی دستگیر شد و به شش فقره آزار و اذیت وحشیانه زنان و دختران با خودرو سرقتی اعتراف کرده است
مرد جوان پس از علاقه به یکی دختر در پارک معتاد شد آن هم شیشه او درباره آزار شیطانی زنان و دختران جوان می گوید که این کار را به خاطر انتقام از دختر مورد علاقه اش انجام داده است وقتی که مرد شیشه ای به زندان می افتد دختر جوان به او خیانت کرده و با کس دیگری عروسی می کند و این مرد نیز کینه به دل گرفته و زنان و دختران جوان در تهران را مورد هدف شوم خود قرار می دهد
آزار شیطانی زنان و دختران
ماجرای جرایم سیاه این متهم اوایل دی سال گذشته همزمان با شکایت دختر جوانی در پلیس آگاهی تهران فاش شد.
وی به افسر تحقیق گفت: امروز در محله قلهک تهران سوارخودروی پژو۴۰۵ شدم تا به محل کارم بروم
که رانندهای مرا ربود و داخل خودرواش مورد آزار و اذیت قرار داد. او پول و طلاهایم را دزدید
و بعد رهایم کرد. هنگام فرار متهم توانستم شماره پلاک خودرو را به خاطر بسپارم.
ماموران مالک خودرو را شناسایی کردند و او به پلیس آگاهی احضار و معلوم شد یک هفته قبل خودرواش در خیابان سرقت شده و همان موقع موضوع را به پلیس گزارش داده است. این در حالی بود که از زمستان سال گذشته تا اواخر فروردین امسال سه دختر و زن جوان نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایتهای مشابهی را مطرح کردند.
در جریان تحقیقات معلوم شد خودروهای پرایدی که متهم در جرایم بعدی خود با آن مسافران را ربوده،
نیز سرقتی بوده است. جستوجوها برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه بیست و یکم اردیبهشت امسال
دختر جوانی به پلیس آگاهی آمد و شکایت جدیدی را مطرح کرد و به افسر تحقیق گفت:
در محله قلهک زندگی میکنم. با خواهرم سوار بی ام و من شده و برای خرید بیرون رفتیم.
شب که بازگشتیم مردی که انگار ما را تعقیب کرده بود، سراغمان آمد و در مقابل چشمان خواهرم با چاقویی که به دست داشت، مرا ربود و با انداختن به داخل خودروی پرایدی که مشخص شده سرقتی می باشد فرار کرد. از ترس جانم به او شماره ام را دادم و گفتم اگر رهایم کنی با تو دوست میشوم که توجهی نکرد و مرا بعد از آزار و اذیت رها کرد.
با تشکیل پرونده قضایی در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران با دستور بازپرس رضوانی پلیس در جستوجوی
متهم فراری بود تا اینکه چهارشنبه هفته گذشته ماموران گشت پلیس تهران دریکی از محلههای شمالی پایتخت
متوجه خودروی پرشیایی شدند که راننده آن به تصویر متهم فراری شباهت داشت.
از او خواستند مدارکش را نشان دهد که او خودرو را جا گذاشت و پیاده فرار کرد. درجریان این تعقیب و گریز ماموران به او شلیک کردند. او که از ناحیه شکم هدف سه تیر قرار گرفته و زخمی شده بود، بازداشت شد.
او بعد از بهبودی از بیمارستان دیروز در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی تهران مورد تحقیق قرار گرفت و به قاضی پرونده گفت: معتاد به شیشه هستم، دختر مورد علاقهام به من خیانت کرد و به همین خاطر تصمیم به انتقام از زنان و دختران گرفتم.
پس از مصرف شیشه صداهایی در مغزم به من میگفت انتقامت را بگیر. بنابراین خودروهای پراید،
پژو و پرشیا را دزدیده و با آن دست به آدمربایی زده و زنان و دختران جوان را مورد آزار و اذیت
قرار میدادم. با پول و طلاهای سرقتی از زنان هم شیشه میخریدم.
تاکنون شش زن و دختر جوان از او شکایت کردهاند که تحقیقات برای رازگشایی از جرایمش ادامه دارد. در ادامه گفتوگو را با متهم شیشه ای را میخوانید.
گفتگو با متهم به آزار شیطانی زنان و دختران
سابقه داری؟
بله. سه بار به اتهام سرقت خودرو بازداشت و زندانی شدم. هر بار پدرم که وضع مالی خوبی دارد رد مال میکرد و آزاد میشدم.
چرا خلاف را شروع کردی؟
یک بار از پدرم خواستم که خودروی مدل بالا برایم بخرد که نخرید،به همین خاطر و برای لجبازی خلافکار شدم.
او مدام میگفت باید اعتیادم را ترک کنم حتی در کمپ ترک اعتیاد مرا بستری کرد، اما ترک نکردم.
چه مدت است اعتیاد داری؟
پنج سال پیش زمانی که با دوستانم به پارک قیطریه در شمال تهران قرار دارد میرفتم با دختری آشنا شدم که معتاد بود. او مرا معتاد به شیشه کرد. میخواستم با او ازدواج کنم که به خاطر سرقت به زندان افتادم. در آنجا از طریق دوستم متوجه شدم به من خیانت کرده و با پسری دوست شده است.
بعد چه شد؟
بعد از آزادی تصمیم به انتقام از او گرفتم، اما پیدایش نکردم. از زنان و دختران متنفر شدم و از آنها انتقام گرفتم.
نحوه ربودن و آزار شیطانی زنان و دختران جوان در خودرو
طعمهها را چطور میربودی؟
یک هفته در میان خودرو دزدیده و با آن مسافران زن و دختر را در محلههای قلهک و قیطریه تهران
سوار کرده و با چاقو و پیچ گوشتی تهدیدشان میکردم. آنها را در خودروهای سرقتی مورد آزار و اذیت
قرارداده و پول و طلاهایشان را سرقت کرده و رهایشان میکردم. با اموال سرقتی شیشه میخریدم.
دختر بیام و سواری را هم یک ساعت تعقیب کردم تا در پارکینگ خانهاش او را ربوده و در دام سیاهم گرفتار کردم. با خودروی پرشیای سرقتی میخواستم دوباره آدم ربایی کنم که لو رفته و ماموران در جریان تعقیب و گریز دستگیرم کردند و با تیر پلیس زخمی شدم.
تا کی میخواستی انتقام بگیری؟
میخواستم آنقدر از زنان و دختران انتقام بگیرم تا خشمی که از آن دختر در دلم بود را فراموش کنم.
جام جم آنلاین