در ادامه شعری خواندنی از ساسان کوچکی را خواهید خواند.
ساسان کوچکی
در ادامه شعری خواندنی از ساسان کوچکی را خواهید خواند.
چو مـادر یاورم باشد ، پـدر باشد دعـا گویم نه از بیـگانه بـاکـم هست ، نه پـروا از خـطـر دارم
اگر مهری به دل دارم ، اگرعشقی به سر دارم
یقینا مــادرم داده و یـا ارث از پــدر دارم
چو مـادر یاورم باشد ، پـدر باشد دعـا گویم نه از بیـگانه بـاکـم هست ، نه پـروا از خـطـر دارم
اگر روزی شکستم عهد ، میان مادر و فرزند خداوندا تو کاری کن که جان از تن به در دارم
پدر عمری به زحمت بود ، دل مادر پر از غصه از ایــن درد جــگرسوزم دلـی غرق شرر دارم
اگر
روزی برم از یاد ، وفای آن دو عاشق را مرا دیگر نه غیرت هست ، نه نامی از پسر
دارم
اگر ارثی مرا باید ، مرا مهر پدر کافیست نه حرص مال و ملکم هست ، نه چشم سیم
و زر دارم
اگـر عشق پـدر ورزم ، وگــر مـادر نیـازارم بـدون شـک در ایـن وادی خـدا را در نـظر
دارم اشعار ساسان کوچکی
گردآوری گروه نیک صالحی