شعر ابری نیست بادی نیست , ابـری نـیسـت . بـادی نـیسـت. می نشینم لب حوض: گردش ماهی ها ، روشنی ، من ، گل ، آب.
شعر ابری نیست بادی نیست
شعر ابری نیست بادی نیست , سهراب سپهری (۱۵ مهر ۱۳۰۷ کاشان – ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ تهران) شاعر ، نویسنده و نقاش اهل ایران بود.
او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی
ترجمه شدهاند .
شعر ابری نیست بادی نیست از سهراب سپهری
ابـری نـیسـت .
بـادی نـیسـت.
می نشینم لب حوض: گردش ماهی ها ، روشنی ، من ، گل ، آب.
پاکی خوشه زیست.
مادرم ریحان می چیند.
نان و ریحان و پنیر ، آسمانی بی ابر ، اطلسی هایی تر رستگاری نزدیک : لای گل های حیاط
نور در کاسه مس ، چه نوازش ها می ریزد! نردبان از سر دیوار بلند ، صبح را روی زمین
می آرد.
پشت لبخندی پنهان هر چیز.
روزنی دارد دیوار زمان ، که از آن ، چهره من پیداست.
چیزهایی هست ، که نمی دانم.
می دانم ، سبزه ای را بکنم خواهم مرد.
می روم بالا تا اوج ، من پراز بال و پرم راه می بینم در ظلمت ، من پر از
فانوسم.
من پراز نورم و شن و پر از دار و درخت.
پرم از راه ، از پل ، از رود ، از موج.
پرم از سایه برگی در آب: چه درونم تنهاست گردآوری گروه فرهنگ و هنر نیک صالحی