افشاگری مرجان صفابخش از بیمارستان گاندی و استوری جدید همسر آرش میراحمدی بازیگر معروف را مشاهده کنید.
در چند روز گذشته بیمارستان گاندی دچار آتش سوزی شده است که خوشبختانه کسی دچار آسیب جدی نشده است. در پی این حادثه مرجان صفابخش همسر بازیگر معروف از ماجرای بستری کردن آرش میراحمدی در بیمارستان گاندی افشاگری کرد. او خاطره تلخش از این بیمارستان را استوری کرد. در قسمت زیر خاطره تلخ همسر آرش میر احمدی از بیمارستان گاندی بخاطر رفتار تحقیر آمیزشان را قرار داده ایم. برای افزایش اطلاعاتتان در این زمینه در نیک صالحی همراه ما باشید.
همسر آرش میر احمدی
مرجان صفابخش همسر مرحوم آرش میراحمدی نوشت:
قبل از هر چیز میخوام ابراز خوشحالی کنم که در حادثه آتش سوزی بیمارستان «هتل گاندی » هیچ تلفات جانی نداشتیم این مطلبی که میخوام بنویسم قصد تو.هین به کادر
زحمتکش و شریف درمان نیست .. من فقط میخوام یک خاطره تلخ رو بازگو کنم … متاسفانه آرش میراحمدی در زمان بیماریش دکتر شب دستور بستری داد و قرار شد تحت نظر قرار بگیرد چون پلاکت خون و زردیش باید کنترل میشد با
نامه ای که دکتر داده بود من اون موقع شب نتونستم بیمارستان و متقاعد کنم که بستریش کنن و چون حتما باید بستری میشد دوره افتادم دنبال پیدا کردن بیمارستان.
در اون موقع شب یا بیمارستانها جا نداشتند یا بخاطر شرایط آرش حاضر به پذیرفتند نبودند. تا اینکه بوسیله یک شخصی که خودش توی بیمارستان دولتی کار میکرد ما رو با تلفن معرفی کرد به بیمارستان گاندی و معتقد بود تنها بیمارستانی که مشکل ما رو حل میکنه همونجاست البته بعدها فهمیدم کار
این آقا پرزنت کردن بیمارستان است. ساعت ۱۰ شب وارد بیمارستان زیبا گاندی شدیم به قول خودشون هتل گاندی .
افشاگری مرجان صفابخش از بیمارستان گاندی
اولین برخورد ما با پرستاری بود که خیلی بی حوصله بداخلاق بود. قبل از اینکه جریان بیماری آرش را کامل توضیح بدهم با یک نگاه تحقیر آمیز و لحن تلخی اولین چیزی که به من گفت این بود: وضع مالیت چطوره؟! . پول داری ؟! در توانت هست شبی ۵۰ م.یلیون آی سی یو بدی ؟!. بیمه تکمیلی داری ؟! …. من فقط نگاهش کردم. بهش گفتم : این مشکل ماست تو به کارت برس .. بهش برخورد بعد گفت : خوب بگو
مریضت چشه؟! … شب تلخ و دردناکی بود .. آرش میراحمدی بواسطه بیماریش قیافش عوض شده بود و اصلا نمیشد شناختش که بازیگر تلویزیون است . اونشب توی گاندی اصلا باهامون برخورد انسانی نشد .. انگار از یک ناکجا آباد اومده بودیم براشون بیشتر شبیه یک وصله ناجور بودیم هیچکدوم از کادر درمان بیمارستان گاندی حاضر به رسیدگی نبودند.
همش ما رو به هم پاس میدادند تا اینکه دکتر شیفت شب آرش و رو شناخت . لحنش مهربان شد اصلا صد و شصت درجه تغییر کرد به من گفت هر چه زودتر آقای میراحمدی از اینجا ببرید چون اینجا هیچ کاری براش نمیکنن .. زودتر برید تا یک صورتحساب الکی نبستن گردنتون ..
اینجا بیشتر یک زایشگاه لا.کچریه که تو ا.ینستاگر.ام عکس و فیلم میگیرن .
بهتر زودتر برید .. ما رفتیم و آرش فرداش در بیمارستان فیروزگر بستری شد . اما تنها تجربه ای که من از بیمارستان گاندی داشتم . فقط احساس حقارت و بی پناهی بود