ویدیویی جالب به مناسبت جشن تولد ۸ سالگی صدرا پسر ستاره سادات قطبی و پست جدید ستاره سادات قطبی
شهرام شکیبا و همسرش ستاره سادات قطبی چند سالی است که ازدواج کرده اند. حاصل این ازدواج دو فرزند پسر است. پنجم اسفند سالروز تولد صدرا است. به تازگی ستاره سادات قطبی به مناسبت تولد پسرش صدرا ویدیوی جالبی در فضای مجازی منتشر کرد که پربازدید شد. در قسمت زیر ویدیویی جالب از اولین تولد صدرا پسر شهرام شکیبا به مناسبت ۸ سالگی اش را قرار داده ایم. برای مشاهده این ویدیو در Niksalehi همراه ما باشید.
تولد صدرا پسر شهرام شکیبا
ستاره سادات قطبی با انتشار این ویدیو در صفحه شخصی اینستاگرامش نوشت:
ویدیویی از اولین روز تولد صدرا در آغوش مادرش ستاره سادات قطبی , ببینید:
دیروز پنجم اسفند تولدصدرا بود🥹
.
..
یه خاطره براتون تعریف کنم
.
.
قبل از صدرا ،من یک بارداری ناموفق داشتم که سه ماه بیشتر مهمان وجودم نبودم .بعد از مرخص شدن از بیمارستان به شدت افسردگی گرفتم،فکر میکردم دیگه مادر نمیشم .دکتر گفت زمان میبره اما توکلتون به خدا باشه .درعین ناباوری سه ماه بعدش خدا صدرا رو بهم هدیه داد،دوران بارداری خیلی سخت و بدی داشتم،اون زمان مجبور بودم برای دیدن امیرعلی هرماه برم اصفهان تا فقط ۱۲ساعت بچمو ببینم و برگردم😔.
پست جدید ستاره سادات قطبی
.ماه های اول با شهرام میرفتم ماه های بعد مجبور بودم باهواپیما برم
چون شهرام تهران نبود ونمیتونستم با اتوبوس برم
حدود چهارده ،پونزده بار سوار هواپیما شدم ،شهرام کیش بود و من از تهران به اصفهان از اصفهان به کیش در رفت و امد بودم ،رفت و امد که هیچ اما اضطرابی که توی کلانتری داشتم موقع تحویل گرفتن و تحویل دادن امیر علی ،روح و روانم رو داغون کرده بود.۹ماه همینجوری گذشت تا زمان به دنیا اومدن صدرا شد .۱۶ ساعت درد کشیدم اخر گفتن بچه بریچ هست و باید سزارین بشی😭
بماند که چقدر سخت بود شرایط .
.
وقتی هم به دنیا اومد متوجه شدیم رفلکس و حساسیت زیاد داره ،خیلی از مواد غذایی بالاخص مغزیجات رو نمیتونست بخوره چون بدنش کهیر میزد و این حساسیتش همچنان ادامه داره
واما یک ماه پیش که متوجه بیماری صدرا شدیم و زندگیمون آشفته شد😔
دلنوشته همسر شهرام شکیبا
این اتفاق برای من غیر قابل باور بود،نکنه ها و اگر ها دیوانه ام کرده بود تا روز عملش رسید و صدرا جراحی شد،فقط ترس ریکاوری رو داشتم که به مدد آقا علی ابن موسی الرضا انگار از خواب بیدار شد و مثل سری قبل با اذیت و توهم و حال خراب به هوش نیومد.اصلا انگار اون روز همه چیز مهیا شده بود تا من هیچ دلشوره ایی نداشته باشم
فقط جگرم آتیش میگرفت میگفت آب میخوام و نمیتونستم بهش آب بدم 😖 وقتی آوردنش توبخش ،جلو جلو کادوی تولدش رو دادیم و قرار شد وقتی دکترش اجازه بده براش جشن تولد بگیریم و دوستاشو دعوت کنیم
صدرا رو اول خدا بعد اقا امام رضا دوباره هدیه داد .
اتفاق ها و معجزه هایی دیدیم که بازگوکردنش درفضای مجازی امکان پذیرنیست 🥹
چون باورکردنی نیست
.
.
فقط براتون دعا میکنم امام رضا همینجوری که صدامونو شنید صدای شماروهم بشنوه و بهتون لبخند بزنه