از دشمن سرخت امام زمان شخص و یا موجودی به نام دجال می باشد که قیافه ی خاصی دارد و دارای یک چشم و فرد فریب کاری می باشد . در مورد علائم ظهور و دجال در اسلام مطالب ما را دنبال کنید.
همانطور که میدانید سالیان سال است امام زمان از دیدها مخفی هستند و برای ظهورشان باید علائم و زمینه ی ان فراهم شود . یکی از علائم ظهور امام زمان خروج دجال می باشد .دجال همانطور که گفته شده به صورت یک چشم و موهای تابدار می باشد . این شخص به دست امام زمان کشته میشود . در مورد دجال در اسلام و مطالب مربوط به ما در نیک صالحی دنبال کنید.
دجال در اسلام
یکی از علائم ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که در برخی روایات از علائم حتمی شمرده شده ، خروج شخصی به نام «دجال»است.او یک طاغوت بسیار حیله گر است و عده بسیاری را با خود همراه می کند.
دجال در لغت:
دَجَل به معنای روکش نمودن یک شئ است که باطن آن کمارزش باشد ولی روی آن را زرق و برقداده یا طلاکاری کنند بنابراین وقتی دجال را برای کسی بکار میبرند یعنی آن شخص منافق، دروغگو و فریبنده است البته معانی متعددی که گاه به ده معنا میرسد برای این واژه ذکر شده است، که به عنوان نمونه بهیکی از آنها اشاره شد.او چشم راست ندارد ، و چشم دیگرش در پیشانی اوست ، و مانند ستاره صبحمی درخشد، چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است.وی در یک قحطی سختی می آید .
پیشینه دجال:
تاریخچه دجال به قبل از اسلام برمیگردد در کتاب انجیل نام دجال نیز به میان آمده است از آیاتانجیل استفاده میشود که دجال به معنای دروغگو و گمراه کننده است و چنین استفاده میشود که داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بین نصاری شایع بوده و در انتظار خروجش بودهاند در اسلام نیزسخن از دجال به میان آمده است و روایاتی در این موضوع از فریقین (سنی وشیعه) وارد شده است، که روایات اهل سنت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه موجود میباشد و اکثرروایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته شده از منابع حدیثی اهل سنت میباشد.
ماهیّت دجّال و دجال در اسلام
حتمی بودن خروج او :
حضرت علی (علیه السلام) از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که فرمود:«پیش از قیامت ده امر حتمی واقع میشود ، که خروج سفیانی و دجال از امور حتمیه ای است که اتفاق می افتد.روایات اهل سنت در این باب به مراتب بیشتر از روایاتی است که در منابع شیعه موجود میباشد و اکثرروایات شیعه نیز در این موضوع برگرفته شده از منابع حدیثی اهل سنت میباشد
نام و نسب او :
عده ای گویند که نام دجال؛صائد بن صید یا ابن صیاد است ،و برخی مخالف این امر هستند در لغت دجال به معنی کذاب (بسیاردروغ گو) است، و فعل آن را به معنی «آب طلا و آب نقره دادن» دانسته اند.دجال را در زبان های انگلیسی و فرانسه،«آنتی کریست» نامیده اند که به معنی دشمن و ضد مسیح است.
خصوصیات فردی او :
حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «او چشم راست ندارد ، و چشم دیگرش در پیشانی اوست ، و مانندستاره صبح می درخشد، چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است.وی در یک قحطی سختی می آید ، و بر الاغ سفیدی سوار است»در صحیح مسلم در کلام رسولخدا (ص) دجال چنین توصیف شده است:«او مردی چاق، سرخ روی ، با موی سر مجعد و اعور (چپ چشم)است ،چشمش همچون دانه انگوری است که بر روی آب قرار گرفته باشد»شیطان
عقیده او :
امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرماید:«او با صدای بلندیفریاد می زند که بین مشرق و مغرب ، صدایش را جن و انس و شیطان می شنوند (ممکن استاین عمل به وسیله رسانه های موجود از قبیل ماهواره ، اینترنت و شبکه های رادیویی صورت بگیرد) و میگوید: ای دوستان من! به سوی من آیید.من هستم کسی که آفریده است؟ پس استوار ساخته و مقرر کرده و هدایت نموده است.(و مردم را به شرک فرا می خواند) و می گوید (انا ربکم الاعلی یعنی: من پروردگار برتر شما هستم).
مکان خروج :
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:«او از شهری(در آن سوی ماوراء النهرین) و قریه ای که معروف به «یهودیه» است بیرونمی آید» و در روایات دیگر مکانهای مختلفی برایش نقل شده است از جمله اصفهان، خراسان، سجستان
دجال تک چشم آخرالزمان
مرگ او :
رسول خدا (ص)می فرمایند:«دجال در امت من بیرون می شود در چهل روز ، پس خداوند عیسی بن مریم را مأمور میکند، او را طلب می کند و از بین می برد.و حضرت علی (علیه السلام) ضمن یک خطبه طولانی فرمود:«مهدی (علیه السلام) با یارانش از مکه به بیت المقدس میآیند، و در آن مکان بین آن حضرت با دجال و ارتش او، جنگ واقع می شود، دجال و ارتشاو مفتضحانه شکستمی خورند ، به طوری که از اول تا آخر آنها به هلاکت می رسند و دنیاآباد می شود و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عدالت و قسط را در جهان به پا میدارد، و طبق روایتی آن حضرت، دجال را در کناسه کوفه به دار می زند.
هر مؤمنی که دجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند،تا سحر آن ملعون دفع شود و در او اثر نکند چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنهو آشوب نمایدبعضی از علما چون شیخ صدوق(ره) با استناد به پاره ای از روایات از جمله روایت امیرالمومنینمعتقدند که غرض و هدف الهی ، بر این تعلق گرفته است که دجال زنده باشد و کسی نتواند اورا بکشد.مرحوم محدث قمی (رحمه الله) می گوید: در روایت ابو امامه است که رسول خدا (ص) فرمودند: «هر مؤمنی کهدجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند، تا سحر آنملعون دفع شود و در او اثر نکند چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب نماید،و میان او و لشکر قائم (علیه السلام) جنگ واقع شود و بالاخره آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یا به دست عیسی بن مریم (علیه السلام) کشته شود.
البته عقیده شیعه بر این است که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که دجال را می کشد نه حضرت عیسی(علیه السلام)
نتیجه گیری
باتوجه به خصوصیاتی که ذکر شد و در بعضی موارد با هم اختلاف دارند، بعضی ازجمله مرحوم صدر معتقدند: همان گونه که از ریشه لغت دجال از یک سو و از منابع حدیث از سویدیگر استفاده می شود، دجال منحصر به فرد معینی نیست ، بلکه عنوانی است کلی برای افراد پر تزویر وحیله گر که برای کشیدن توده های مردم به دنبال خود از هر وسیله ای استفاده می کنند، اما حقیقت
این است که این حرف وجاهت علمی ندارد و با فرمایشات معصومین (علیهم السلام) سازگار نیست،
چنانکه در ابتدای کلام گذشت و پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده اند:«هر پیامبری بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال بر حذرداشت و من نیز شما را بر حذر می دارم، پس دجال آن بوده که از ابتدای تاریخ مردمان رااز فتنه ای او بیم می داده اند و چنانچه کسی اشکال کند ، که اخبار مربوط به دجال ،اخبار آحاد و خبر واحد بوده و خبر واحد از اعتبار کافی برخوردار نیست ، در پاسخ به او میگوییم : اولا اخبار آحاد بر اساس آنچه در کتب اصولی آمده ، چنانچه سایر شرائط را داشته باشد ،
از اعتبار کافی بر خوردار است و در ثانی ، محتوای حدیث دجال اگر از تواتر و فراوانی لفظی برخوردارنباشد ، حتماً از تواتر در معنا برخوردار است و این کافی است در صحت احادیث آن ، پس دجال
از علائم قطعیه ای است که حتماً رخ خواهد داد، ولی برخی از تعریفات و توصیفاتی که دربارهاش در برخیکتابها شده است مدرک قابل اعتمادی ندارد.
و این قضیه بدون تردید با افسانههایی آمیخته شده است که صورت حقیقی خود را از دست داده است.
در عین حال پاره ای از دانشمندان از جمله ؛ مرحوم علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعه ارزشمندالامام المهدی با عنوان «تاریخ الغیبه الکبری» بحث مفصلی را به بررسی دجال اختصاص داده است ایشان معتقدند که اخباردجال مبتلا به دو اشکال جدی هستند.اول ضعف سندی دوم دلالت بر ایجاد معجزات مضلّه که به لحاظ قوانین کلامی محال است.که خداوند سبحان قدرت خرق عادت و اظهار معجزه را به افراد گمراه و گمراهکننده واگذار نماید.
و بعضی از محققین دیگر ریشه تعریفات و توصیفاتی که در رابطه با دجال به ما رسیده است را بهدو روایت برمیگردانند که در کتاب بحارالانوار و کتب دیگر نقل شده است که از دیدگاه علم رجال سند ایندو روایت ضعیف میباشد و نمیشود به این توصیفات اعتماد نمود.به قول بعضی از محققین بزگوار روایات را اگر حمل بر معنای رمزی کنیم از کنار گذاشتن آن روایت بهتر
است، مخصوصاً روایات دجال که بعضی از آنها به شخص حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ میرسدو متعین است که بگوییم رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به یک سلسه معانی حقیقی گسترده اجتماعی با این عبارت اشاره فرموده اند..
در مجموع میتوان بیان نمود که دو دیدگاه راجع به دجال وجود دارد.
۱٫دجال شخصی: که در برخی روایات توصیفاتی برای او ذکر شده است مانند دجال مردی چاق،سرخ رو، موی سر مجعّد،چشم راست او اعور، چشم او مانند دانه انگوری است که بر روی آب قرار دارد ، که بیان شد.و در روایت دیگر آمده است در زمان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ دجال موجود بوده استو نامش عبدالله یا صائد بن صید است.پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و اصحابش به قصد دیدار او به خانهاش رفتند او مدعی خدائی بود عمر خواست او را به قتل برساند ولی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مانع شدند.
قابل توجه است که محمد ابن یوسف گنجی در کتاب البیان صفحه صد و هشت در این مطلب تردید کردهروایتی را نقل میکند که فرزند صائد، دجال بودن خود را انکار میکند، اشاره مینماید به روایتی که مسلم ازقول او نقل کرده است که میگوید: پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: دجال فرزند ندارد ومن دارم و همچنین پیامبر فرمود دجال وارد بر مکه و مدینه نمیشود ولی من در مدینه به دنیا آمدم و اکنون میخواهم به مکه بروم.
تبیان